قتل مادر عروس آینده در مرخصی از زندان ! / داماد اعدام می شود !

به گزارش رکنا،  رسیدگی به این پرونده از ۲۹ خرداد ماه سال ۹۹ به دنبال پیدا شدن جسد سوخته یک زن در حاشیه اتوبان باقری،زیر پل شهید بابایی آغاز شد.

شواهد نشان می داد نزدیک به ۲ شبانه روز از مرگ این زن گذشته و احتمالا وی در محل دیگری کشته و جسدش در اینجا به آتش کشیده شده است. زن میانسال یک انگشتر طلا و یک زنجیر طلا به گردن داشت و شواهد نشان می داد وی معتاد یا کارتن خواب نبوده است.کشف ۴ فشنگ و تکه ای از اسلحه کمری تحقیقات را وارد مرحله تازه ای کرد.

جسد سوخته با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای افشای هویت قربانی سوخته به تکاپو افتاد.در بررسی ها مشخص شد ۲ روز قبل مردی ناپدیدی شدن مادر ۶۱ ساله اش به نام فهیمه را به پلیس اطلاع داده بود.مرد جوان در مواجهه با جسد سوخته، مادرش را از روی گردنبندی که همراهش بود شناسایی کرد.

ردپای مرد خلافکار

وی به ماموران پلیس گفت: سال ۹۰ مادرمان مغازه‌ای را که در میدان امام حسین(ع) داشت به مبلغ یک میلیارد تومان به یک زن فروخت. اما خریدار به مادرمان چک بلامحل داده بود. از آن موقع درگیری ما با زن خریدار که فریبا نام دارد و ۲ پسرش آغاز شد و حتی از آنها شکایت هم کردیم .

وی ادامه داد: داماد فریبا یکی از خواننده‌های معروف پاپ کشور است و پسرش به نام رضا مرد خلافکاری است که به اتهام قاچاق مواد مخدر در زندان ساری است.او قهوه خانه ای در خیابان دماوند دارد که به خاطر شیوع کرونا بسته است.رضا با اینکه همسر و دو فرزند دارد به خواهرمان ابراز علاقه کرده و به تازگی با او نامزد شده است.

مرد جوان ادامه داد: چند روز قبل رضا در مرخصی از زندان با مادرمان تماس گرفت و گفت می خواهد بدهی اش را بدهد. به همین خاطر با مادرمان قرار ملاقات گذاشت. او می گفت می خواهد مادرمان را پیش طلبکارش ببرد تا پس از گرفتن طلبش علاوه بر بدهی مادرمان مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان هم بیشتر به او بدهد. او از مادرمان خواسته بود تا درباره این ملاقات به ما حرفی نزند. اما من به مادرم یاد داده بودم وقتی سر قرار رفت برای ما لوکیشن بفرستد تا از محل قرار او اطلاع داشته باشیم. مادرمان رفت اما دیگر بازنگشت و ما حالا به رضا مشکوک هستیم.

با اظهارات پسرجوان پلیس به بررسی دوربین‌های مداربسته در حوالی محل سکونت فهیمه پرداخت . تصاویر نشان می‌داد این زن سوار بر پژو۲۰۶ سفید رضا شده است.

فرار  متهم در مرخصی استعلاجی

با افشای این ماجرا پلیس به ردیابی رضا پرداخت و دریافت وی از مهرماه سال ۹۱ به اتهام مشارکت در ساخت و نگهداری یک کیلو و ۴۰ گرم شیشه به ۲۵سال زندان محکوم شده بود که ۲۳ خرداد ماه سال ۹۹ تا ۲۸ خرداد ماه به مرخصی از زندان رفته بود. اما او پس از بازگشت به زندان یکباره مدعی شده بود حالش بد است و پزشک زندان پس از معاینه وی به او ۴۸ساعت مرخصی داده است. اما رضا دیگر از مرخصی استعلاجی به زندان بازنگشته و متواری شده بود.

در حالی که فرضیه دست داشتن مرد خلافکار در قتل زن میانسال قوت گرفته بود پلیس به ردیابی وی پرداخت اما نشانی از او به دست نیاورد.

۳ماه از این ماجرا گذشته بود که رضا صبح ۳۰ شهریورماه به پلیس آگاهی رفت و تسلیم پلیس شد.

وی گفت: من و فهیمه با هم اختلاف داشتیم اما این اختلاف در حدی نبود که بخواهم او را بکشم و جسدش را بسوزانم. در این مدت هم چون می‌دانستم پلیس در تعقیب من است شبها را در پارکها می گذراندم. وقتی فهمیدم اعضای خانواده ام دستگیر شده اند خودم را معرفی کردم تا مشخص شود در این ماجرا دستی نداشته ام.

در حالی که رضا مدعی بود بعد از صحبت با فهمیه وی را از ماشینش پیاده کرده است، پسر قربانی به ماموران گفت: رضا در هفته چند بار از زندان با خواهرمان تماس می گرفت و با او تلفنی صحبت می کرد. آخرین بار بعد از ملاقات با مادرمان، وقتی رضا از زندان با خواهرم تماس گرفت، خواهرم به او گفت مادرمان ناپدید شده و ما می دانیم که با او قرار داشته است. به همین خاطر رضا همان روز خودش را به بیماری زد تا به مرخصی استعلاجی برود و فرار کند.

اعتراف مرد خلافکار به جنایت

در حالی که ماموران پلیس در خانه رضا و حمام و وان او و همچنین در کفی های خودور اش  آثار خون مطابق با گروه خونی قربانی را کشف کرده بودند و آنتن دهی موبایل وی نشان می داد او همان شبی که با فهمیه قرار ملاقات داشته گوشی موبایلش را در حوالی میدان تجریش خاموش کرده است، وی لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد.

مرد خلافکار گفت: آن شب با فهمیه قرار داشتم تا درباره بدهی ام با او صحبت کنم. به او گفته بودم چک مادرم را همراهش بیاورد .اما او وقتی سوار ماشینم شد گفت چک دست پسرش اشت. او می گفت بهتر است دست از سر دخترش بردارم. چون دخترش بعد از نامزدی با من به بیماری سرطان سینه مبتلا شده و تا حالا ۱۶۰ میلیون تومان برای سلامتی اش هزینه کرده است. فهمیه اسلحه همراه داست که آن را به سمتم گرفت و تهدیدم کرد. من اسلحه را از دستش گرفتم و به گوشه ای پرتاب کردم. اما وقتی دوباره به سمتم حمله ور شد او را کشتم.

با اعتراف های مرد خلافکار برای وی کیفرخواست صادر شد و وی  به اتهام قتل ،جراحت های غیر منتهی به جنایت و آتش زدن جسد در شعبه ۱۱دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

دادگاه مرد خلافکار

در ابتدای جلسه فرزندان قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند.

 پسر قربانی گفت :این مرد با حرف هایش مادرم را فریب داد تا برای پس گرفتن طلب همراه او برود.او به مادرم قول داده بود تا طلبش را به مادرم  برمی گرداند اما بی رحمانه مادر مرا کشت و جسدش را به آتش کشید .شدت سوختگی جسد به حدی بود که پزشکی قانونی نتوانست علت اصلی مرگ را تشخیص دهد .او زمانی که زندان بود مدام با خواهرم تماس میگرفت و  در چند روزی که مادرم ناپدید شده بود جویای احوال مادرم بود. اما به محض اینکه فهمید دوربین های مدار بسته  تصویر او را ضبط  کرده‌اند که مادرم آخرین بار سوار ماشین  او شده ،خودش را به بیماری زد و از زندان گریخت .ما قصاص می خواهیم.

سپس متهم به دفاع پرداخت و جرمش را انکار کرد .

وی  گفت: من آن روز با فهیمه قرار ملاقات گذاشتن تا چک هایم را از او بگیرم .اما او چک ها را همراه نیاورده بود .به همین خاطر او را از ماشین پیاده کردم و از سرنوشت او هیچ خبری ندارم.

 وی درباره اعترافات قبلی اش مبنی بر قتل زن میانسال گفت :من تحت فشار در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم. اما حالا می گویم بی گناه هستم .

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده رضا را به قصاص و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت محکوم کردند.