عجیب ترین پرونده / تقاضای مرد گوش بر از قضات ! / گوشمان را ببرید تا کشتار طایفه ای رخ ندهد + عکس

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از مرداد ماه سال ۱۴۰۰ به دنبال درگیری در خیابان مرتضوی تهران آغاز شد. در آن درگیری مرد ۳۰ ساله ای  به نام نعمت که زخمی شده بود به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت .

وی گفت  : 2برادر به نام‌های حفیظ و عزیز و پدرشان که از قبل با من و پدر و برادر هایم درگیر بودند به سمتم حمله ور شدند و بی رحمانه مرا کتک زدند .آنها گوش راستم را بریدند و با خود بردند. من از آنها شاکی هستم.

 به دنبال این شکایت تحقیقات پلیس آغاز شد و ماموران دریافتند درگیری میان نعمت و پدر و برادر هایش با متهمان از چهار سال قبل در افغانستان شروع شده و همچنان ادامه داشت .

با افشای این ماجرا دو برادر به نام‌های حفیظ و عزیز در خیابان رودکی تهران ردیابی و بازداشت شدند و به درگیری با نعمت و گوش بری اعتراف کردند .

آنها گفتند به تلافی 4 سال قبل نعمت را کتک زده و گوش او را با خود برده اند.

به این ترتیب دو برادر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای جلسه شاکی در جایگاه ویژه ایستاد و درخواست قصاص گوش را مطرح کرد .

وی گفت: دوبرادر با  بی رحمی به سمت من حمله ور شدند و مرا کتک زدند و گوشم را بریدند. من تقاضای قصاص گوش دارم و به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم .

قاضی گفت: کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کرده اند ممکن است در قصاص گوش تساوی رعایت نشود .از این رو ممکن است امکان صدور حکم قصاص گوش ممکن نباشد. در این صورت حاضر به دریافت دیه هستی ؟

که شاکی پاسخ داد: نه. من فقط قصاص می خواهم .

حاضر به قصاص هستم

سپس متهم ردیف اول در جایگاه ویژه ایستاد و به تشریح درگیری دنباله دار پرداخت .

وی گفت :چهار سال قبل ما همگی در افغانستان ساکن بودیم .آن زمان میان پدر من و برادرهایم با نعمت و برادرهایش بر سر استفاده از آب شرب یک چشمه درگیری پیش آمد .این درگیری ادامه داشت تا اینکه آخرین بار نعمت و برادرهایش به پدرم حمله ور شدند و او را به شدت کتک زدند .همان موقع زن برادرم که 4 ماه باردار بود وارد دعوا شد .اما نعمت با لگد به شکم زن برادرم زد  و موجب سقط جنین شد .همین موضوع باعث شد دعوای ما ادامه پیدا کند .نعمت و پدر و برادر هایش به همه گفته بودند پدر و زن برادرم را کتک زده اند و ما هیچ کاری نکرده ایم .به همین خاطر من و برادرهایم دنبال انتقام بودیم. مدتی از این ماجرا گذشت و من و برادرم برای کار به تهران آمدیم.ما می دانستیم نعمت و برادرش هم برای کار به ایران آمده‌اند .۴ سال از این ماجرا گذشته بود که نعمت را در خیابان مرتضوی تهران دیدیم. من و برادرم به سمت  او حمله ور شدیم و او را کتک زد. ما گوشاو را ببریم تا به افغانستان ببریم و به اقوام مان نشان دهیم .

وی ادامه داد :من به صدور حکم قصاص گوشم راضی هستم . دیه ای ندارم تا به نعمت بپردازم .اگر دادگاه به صدور قصاص گوش حکم ندهد درگیری میان طایفه ما و نعمت همچنان ادامه پیدا می‌کند و احتمالا این درگیری به کشتار جمعی درافغانستان تبدیل می شود. من خودم حاضر به قصاص گوش هستم.

 سپس برادر وی در جایگاه ویژه ایستاد و اظهارات برادرش را تایید کرد.

 وی گفت: نعمت و برادرهایش پدر و همسرم را کتک زده و موجب سقط جنین او شده بودند .آنها با حرف هایشان آبروی ما را در افغانستان برده بودند و ما به فکر انتقام بودیم .برادرم گوش نعمت را برید تا به این درگیری پایان دهد. حالا هم اگر دادگاه حکم  به قصاص گوش برادرم صادر نکند این دعوا ادامه پیدا میکند .چون  حالا یک قبیله ای در انتظار قصاص گوش برادرم هستند .

با  پایان دفاعیات دو برادر ،قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

وبگردی