قتل پسر تهرانی به دست مادرخوانده اش / او فیلم سیاه از من گرفت !
حوادث رکنا: زن میانسال پس از قتل فرزند خواندهاش برای صحنهسازی با گوشی مقتول برای شوهرش پیامک ارسال میکرد که در جریان تحقیقات پلیس رازش بر ملا شد و به جنایت اعتراف کرد.
به گزارش رکنا، بامداد روز یکشنبه پنجمدیماه رفتگران شهرداری در یکی از خیابانهای منطقه مشیریه با جسم مشکوک گونی پیچی کنار سطل زباله مواجه شدند که آثار خون در آن نمایان بود، بنابراین موضوع را به اداره پلیس خبر دادند. با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران کلانتری مشیریه راهی محل شدند که پس از باز کردن در گونی جسد مرد جوانی را مشاهده کردند که با ضربات جسم سختی به سرش و ضربات جسم تیزی به گرنش به قتل رسیده بود. بدین ترتیب با کشف جسد پسر جوان قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
رد خون
در حالی که بررسیها حکایت از آن داشت مقتول هیچ مدرک شناسایی همراه ندارد، بازپرس جنایی متوجه رد خونی شد که نشان میداد فردی جسد گونی پیچ شده را از محلی در آن نزدیکی روی زمین کشیده و به این محل منتقل کرده است.
تیم جنایی با گرفتن رد خون به خانه سهطبقه قدیمی رسیدند که دریافتند خانه متعلق به پدر مقتول است و مقتول هم که پسر ۲۲سالهای به نام شهرام است در آن ساختمان همراه پدر، نامادری و خواهر نانتیاش زندگی میکرده است.
بازداشت پدر ومادر خوانده
آثار به جامانده از رد خون داخل حیاط حکایت از آن داشت که مقتول داخل خانه خودشان به قتل رسیدهاست و بنابراین تیم جنایی در نخستین گام از پدر ومادر خوانده شهرام تحقیق کردند، اما آنها مدعی شدند که مقتول ۱۱روز قبل ناپدید شده و اعلام مفقودی کردهاند و احتمال میدهند کسی او را به قتل رسانده و با صحنهسازی رد خون برای آنها پاپوش درست کرده است.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی پدر و مادر خوانده مقتول را به عنوان مظنونان حادثه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
دو متهم در بازجوییها همان حرفهای قبلی را تکرار میکردند و مدعی بودند که در قتل شهرام دست نداشتهاند، اما سرانجام روز چهارشنبه ۱۵دیماه پس از گذشت ۱۰ روز از حادثه نامادری در دادسرای امور جنایی تهران به قتل فرزندخواندهاش اعتراف کرد.
راز قتل
قاتل در توضیح ماجرا در ادعایی گفت: چند سال قبل با پدر شهرام ازدواج کردم و از آن زمان به بعد شهرام هم با ما در طبقه سوم زندگی میکرد. او مدتی بود که از من خوشش نمیآمد و تهدیدم میکرد که از پدرش جدا شوم، اما به خاطر شوهرم او را تحمل میکردم. چندی قبل زمانی که من از حمام بیرون آمدهبودم و لباس میپوشیدم او مخفیانه از من فیلم گرفتهبود و بعد از آن تهدید میکرد که اگر از زندگی پدرش بیرون نروم فیلمم را در فضای مجازی پخش میکند. او در کارگاه خیاطی کار میکرد و روز حادثه فکر کردم به محل کارش رفتهاست. برای برداشتن خشکبار به طبقهسوم رفتم که دیدم در حال تماشای همان فیلم مخفیانه است. آنقدر عصبانی شدهبودم که میلهآهنی برداشتم و ضربهای به سرش زدم که روی زمین افتاد. میخواستم هر طوری شده از تهدیدهای او خلاص شوم که چاقویی برداشتم و چند ضربه هم به گردنش زدم. پس از آن جسد را به داخل حمام بردم و مخفی کردم.
پیامک از دیار باقی
پنجروز جسد داخل حمام بود که شوهرم اعلام مفقودی کرد و از آن روز به بعد با تلفن همراه مقتول به شوهرم پیام میدادم که شهرام را ربودهایم و با این صحنهسازی میخواستم همه را فریب دهم. در نهایت یک شب که شوهرم در خانه نبود جسد را به داخل حیاط بردم و داخل گونی پیچاندم و بعد از کارتنخوابی کمک خواستم و به او گفتم که این گونی آشغال را با من کمک کند تا به سطل زباله منتقل کنیم و او هم کمک کرد و گونی را کشانکشان به کنار سطل زباله بردیم و کارتنخواب هم با گرفتن دستمزدش از آنجا رفت.
متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن ادعایش در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
ارسال نظر