گمشدن رها با ازدواج دوم پدرش / او سر به نیست شد + جزئیات

مرد جوان که پس از جدایی از همسرش دختر خردسالش را با خوراندن قرص های مشکوک کشته بود در حالی محاکمه می‌شود که با گذشت بیش از 2 سال از این ماجرا هنوز اثری از جسد به دست نیامده است .

به گزارش رکنا، این مرد می گوید تحت تاثیر حرف های همسر دومش دست به این جنایت زده است.

اواخر خرداد ماه سال ۹۸ زن جوانی به پلیس آگاهی رفت و از همسرش سابقش به نام  مهدی شکایت کرد .

زن جوان گفت :من چند سال قبل با همسرم ازدواج کردم و صاحب یک دختر نام رها شدم .اما من و شوهرم از همان ابتدای زندگی  با هم اختلاف داشتیم به همین خاطر دو سال قبل از یکدیگر جدا شدیم و من سرپرستی رها را به همسرم سپردم .یک سال قبل همسرم ازدواج کرد و حالا از زن دومش صاحب یک پسر شده است .

این زن ادامه داد: مدتی است همسرم اجازه نمی دهد دخترم را ببینم .هر بار با او تماس می گیرم و می خواهم صدای دخترم را بشنوم  بهانه ای می آورد .شوهرم می گوید اگر دخترمان با من ملاقات کند رفتارهایش تغییر می کند و ناسازگار می شود و بهتر است  من  دیگر از او سراغی نگیرم. من به رفتارهای شوهر سابقم مشکوک هستم و از او شکایت دارم.

 با این شکایت مرد جوان تحت بازجویی قرار گرفت و مدعی شد مدتی قبل دخترشان را به همسر سابقش تحویل  داده و از او هیچ خبری ندارد .

 در بازجویی‌های بعدی این مرد  اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد .

در حالی که شک پلیس برانگیخته شده بود همسر وی شکایتی را مبنی بر ناپدید شدن دخترش تنظیم و به پلیس آگاهی ارائه داد و گفت: همسرم دوم شوهر سابقم شرط گذاشته بود از رها نگهداری نکند. من به او و مهدی مشکوک هستم و گمان می کنم آنها بلایی سر دخترم آورده باشند.

با این شکایت تحقیقات پلیس بار دیگر از سر گرفته شد و مهدی لب به اعتراف گشود.

مرد 40ساله  گفت: وقتی با همسر دومم ازدواج کردم شرط گذاشته بود رها را به مادرش تحویل دهم اما من نتوانستم دخترم را به همسرم بسپارم. همسر دومم از من خواسته بود تا بچه را سر به نیست کنم .مدتی قبل او پیشنهاد داد  تا دخترم را به میدان هروی ببرم  و او را  تحویل یک مرد غریبه بدهم تا از شر او خلاص شویم اما من قبول نکردم .

وی ادامه داد: فشارهای همسر دوم ادامه داشت تا اینکه به ناصرخسرو رفتم و از یک دستفروش قرص خواستم .مرد دستفروش 2 قرص مشکوک  به من داد. سپس دختر خردسالم  را سوار موتور کردم و به سمت  پاکدشت بردم .من آنجا یک چهارم قرص ها را همراه آب میوه به دخترم خوراندم. در راه بازگشت به تهران  بودیم که حال دخترم بد شد . من  در نزدیکی خاورشهر دخترم را که بیهوش شده بود در 10متری جاده رها کردم و به خانه مان بازگشتم .

به دنبال اظهارات این مرد  تلاش برای به دست آمدن ردی از دختر خردسال آغاز شد و ماموران به نشانی رفتند که مرد جوان ارائه داده بود  اما ردی از دختر خردسال  به دست نیاوردند.استعلام از بهزیستی نیز نشان می داد دختری با این مشخصات به بهزیستی تحویل نشده است.

 مهدی در بازجویی های بعدی همسر دومش را در این ماجرا به عنوان مقصر معرفی کرد و  گفت : من تحت فشارهای همسر دومم دست به این کار زدم. من فقط می‌خواستم هر طور شده از شر دخترم خلاص شوم .به همین خاطر به او قرص‌ها را خوراندم.  اما نمی‌دانم  حالا مرده یا زنده است .

در میان همسر اولش به اتهام آدم ربایی و قتل از مهدی و از هوویش به اتهام معاونت در این جرایم شکایت کرد .

درحالیکه مهدی به خوراندن قرص های مشکوک به دخترش اعتراف کرده بود همسر دوم وی اتهام معاونت را نپذیرفت و گفت: من در ابتدای ازدواج شرط گذاشته بودم مهدی دخترش را به خانه مان نیاورد اما او به قولش عمل نکرد. من به تازگی صاحب یک پسر شده بودم و نمی توانستم از رها نگهداری کنم. من خواسته بودم تا مهدی دخترش را به همسرش برگرداند  اما حرفی از سر به نیست  کردن اون نزده بودم .

با گذشت نزدیک به 2 سال از این ماجرا مادر رها اعلام گذشت کرد .با اعلام گذشت وی برای مهدی به اتهام قتل فرزندش و برای همسر دوم وی به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به جرم آنها رسیدگی شود.

 این در حالی است که طبق قانون پدر یا جد پدری در صورت کشتن فرزند از قصاص معاف می شود.