زن و مرد خارجی مشهد را به هم ریختند /کریستال زندگی شان را نابود کرد

شش سال قبل با یکی از هموطنانم در مشهد دوست شدم و با او معاشرت کردم اما «یاراحمد» که به مواد مخدر صنعتی اعتیاد داشت مرا هم به مصرف مواد مخدر ترغیب کرد تا این که مجبور شدیم برای تامین هزینه های اعتیاد دست به سرقت و زورگیری بزنیم و...

به گزارش رکنا، سارق 22 ساله تبعه خارجی که هنگام دستبرد به یک ساختمان در حال احداث در مشهد دستگیر شده است، با بیان این که همدستم از محل سرقت گریخت درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: پدر و مادرم سال ها قبل برای کسب درآمد بیشتر و زندگی بهتر از افغانستان به ایران مهاجرت کردند و من هم در منطقه گلشهر مشهد به دنیا آمدم اما به خاطر این که پدرم مردی بی سواد بود، شغلی بهتر از کارگری پیدا نکرد و با دیگر هموطنانش به امور ساختمانی مشغول شد.

با وجود این، پدرم درآمد خوبی نداشت و زندگی ما به سختی می گذشت اما مادرم که او نیز بی سواد است از اوضاع زندگی اش راضی بود و به درآمد پدرم قناعت می کرد ولی من که به سن نوجوانی رسیده بودم و به هیچ وجه نمی توانستم این شرایط را تحمل کنم، هشت کلاس بیشتر درس نخواندم و تصمیم گرفتم وارد بازار کار شوم، اما در آن سن و سال کار مناسبی پیدا نکردم و به نوجوانی بیکار تبدیل شدم که اوقاتم را به بطالت می گذراندم.

در همین روزها با یکی از هموطنانم در منطقه گلشهر دوست شدم. آن زمان تازه وارد 16 سالگی شده بودم که به پیشنهاد یاراحمد برای اولین بار مواد مخدر صنعتی استفاده کردم.

دوستم که معتاد بود هر روز مرا به مصرف شیشه و کریستال ترغیب می کرد و من هم که از بیکاری حوصله ام سر رفته بود در کنار بساط او به استعمال مواد مخدر می پرداختم.

خلاصه خیلی زود معتاد شدم و نمی توانستم هزینه های اعتیادم را تامین کنم. این بود که چند بار تصمیم گرفتیم برای درآمدزایی بیشتر به کشورهای عربی برویم ولی هیچ کجا را بهتر از ایران نیافتیم به همین دلیل به پیشنهاد یاراحمد به سرقت و زورگیری روی آوردیم تا مخارج اعتیادمان را تامین کنیم. چندبار سرقت های مختلفی انجام دادیم و با فروش لوازم سرقتی روزگارمان را می گذراندیم تا این که ساختمانی نیمه کاره در بولوار میرزا کوچک خان را شناسایی کردیم تا در فرصت مناسب به آن جا دستبرد بزنیم اما روزی که وارد ساختمان شدیم و مقدار زیادی لوازم مانند گوشی های تلفن، ابزار بنایی و آچار آلات را درون کوله پشتی ریختیم، ناگهان نگهبان ساختمان متوجه شد و یاراحمد لوازم سرقتی را انداخت و درحالی که من با نگهبان درگیر شده بودم از محل گریخت.

بعد از آن هم نگهبان ساختمان با پلیس تماس گرفت و نیروهای انتظامی مرا به کلانتری انتقال دادند. حالا هم که برای اولین بار دستگیر شده ام از کرده خودم پشیمانم و...  تحقیقات ماموران تجسس با دستور سرهنگ عبدی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) برای دستگیری متهم فراری و کشف سرقت های احتمالی دیگر آنان ادامه دارد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی