آزیتا 2 پسر جوان تهرانی را به جان هم انداخت / قتل به خاطر دوست دختر
حوادث رکنا: درگیری دو پسر جوان به خاطر دوستی با یک دختر با قتل یکی از آنها به پایان رسید.
به گزارش رکنا، ساعت ۱:۱۵ بامداد پنجشنبه هشتم مهرماه مأموران کلانتری۱۴۹ امامزاده حسن تلفنی به قاضی محمد تقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند که پسر جوانی در درگیری با پسر دیگری به قتل رسیدهاست.
مأموران اعلام کردند چند ساعت قبل پسر ۲۳سالهای به نام اردشیر با یکی از بچههای محلشان که پسر ۲۰سالهای به نام فرهاد است به خاطر رقابت عشقی درگیری خونینی را رقم میزنند که در جریان آن اردشیر زخمی و به بیمارستان منتقل میشود، اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی به کام مرگ میرود.
بدین ترتیب با گزارش قتل پسر جوان بازپرس همراه تیمی از کارآگاهان تشخیص هویت و ادارهدهم پلیسآگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
بررسیها حکایت از آن داشت قاتل و مقتول از مدتی قبل عاشق دختر جوانی به نام آزیتا بودهاند و روز حادثه هم آزیتا همراه فرهاد بوده که اردشیر راه آنها را سد کرده و درگیری مرگبار رقم خورده است.
همچنین مشخص شد قاتل پس از حادثه سوار خودرواش شده و از محل به مکان نامعلومی گریختهاست.
تحقیق از دختر جوان
همزمان با ادامه تحقیقات آزیتا که شاهد عینی حادثه مرگبار بوده به دادسرای امور جنایی تهران احضار و از وی تحقیق شد.
وی گفت: مدتی قبل با فرهاد که الان به عنوان قاتل فراری است آشنا شدم. ما با هم رابطه دوستانه بر قرار کردیم، اما بعد از مدتی فهمیدم که اردشیر هم از بچههای محلمان خاطرخواه من است و به همین خاطر با فرهاد اختلاف پیدا کردهاست.
آنها رقیب عشقی بودند، اما هرگز فکر نمیکردم که روزی به خاطر من دست به چاقو ببرند و درگیری مرگباری را رقم زنند تا اینکه شب حادثه من با فرهاد قرار ملاقات گذاشتم که به تفریح و گردش برویم.
فرهاد با خودرواش به سراغم آمد و من هم سوار خودرواش شدم و به راه افتاد که متوجه شدم اردشیر هم با خودرواش ما را تعقیب میکند. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که اردشیر با خودرواش راه ما را سد کرد.
وی ادامه داد: آنها هر دو از خودروشان پیاده شدند و در حالی که اردشیر از من میخواست از خودروی فرهاد پیاده شوم با هم درگیر شدند. درگیری آنها زمان زیادی طول نکشید که فرهاد دست به چاقو برد و ناگهان مشاهده کردم اردشیر خونین روی زمین افتاده است.
پس از این فرهاد که لباسش خونی بود سوار خودرواش شد و به راه افتاد و کمی آنطرفتر مرا از خودرو پیاده و فرار کرد. من امیدوارم بودم که زخم اردشیر کاری نباشد و زود خوب شود، اما الان متوجه شدم که او به قتل رسیده است و از این موضوع خیلی ناراحت هستم.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه خونین ادامه دارد مأموران پلیس در تلاشند تا فرهاد را دستگیر و زوایای پنهان این حادثه را بر ملا کنند.÷
ارسال نظر