خودکشی زن جوان مشهدی / مژگان شوهر شیطان صفت داشت + جزئیات

به گزارش رکنا، چند روز قبل ساکنان یک ساختمان با شنیدن صدای مهیبی به کوچه دویدند و ناگهان با پیکر در هم شکسته و خونین زن جوان همسایه رو به رو شدند که روی زمین افتاده بود. با اعلام ماجرا به امدادگران اورژانس و مأموران پلیس دقایقی بعد تیم جنایی در محل حاضر شد، امدادگران اورژانس مرگ وی را تأیید کردند و بدین ترتیب تحقیقات آغاز شد.

سمانه یکی از دوستان مژگان در تحقیقات گفت: وقتی مژگان 14ساله بود پدرش را از دست داد و بسیار افسرده شد.

بعد از آن دیگر به مدرسه نیامد و ترک تحصیل کرد. می‌گفت می‌خواهد کار کند و زندگی مستقلی داشته باشد. اما مدتی بعد با پسری به‌نام مهرداد دوست شد که این پسر زندگی او را نابود کرد.

مژگان با وجود مخالفت‌های مادرش با مهرداد ازدواج کرد. اما یک سال بعد جدا شدند. می‌گفت مهرداد فردی هوسران بوده و مدام مژگان را کتک می‌زده است و در این مدت خیلی عذاب کشیده است. به همین خاطر او به خانه مادرش برگشت. اما دیگر آن دختر قبلی نبود. به خاطر مشکلات عصبی قرص‌های مخدر مصرف می‌کرد و پرخاشگر و ناآرام شده بود. روز حادثه هم بعد از درگیری شدید با مادرش ناگهان به پشت بام رفته و خودش را به پایین انداخته است.

نگاه کارشناس

فهیمه محمدیان کارشناس، مرکز مشاوره معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی غرب استان تهران،  گفت: در این پرونده می‌بینیم که مژگان به‌دلیل مشکلات و تنش‌های خانوادگی و انتخاب همسری نامناسب و جدایی و طلاق به فردی پرخاشگر و بیمار تبدیل شده بود.

نکته حائز اهمیت در این پرونده، ضعف مهارت‌های زندگی در این زن جوان بوده است.عدم مهارت خودآگاهی و نداشتن معیارهای مشخص در زندگی مشترک و فقط داشتن علاقه سطحی موجب انتخاب شخص نامناسب برای ازدواج شده است.

در زندگی مشترک نیز آگاهی نداشتن در مورد مسائل زندگی مشترک، عدم مهارت حل تعارض، نداشتن مهارت حل مسأله موجب روی آوردن وی به مصرف قرص ترامادول شده است. در حدی که مصرف زیاد بوده، گاهی دچار تشنج می‌شده و از جمله عوارض مصرف ترامادول گیجی، توهم و افکار خودکشی است.این شخص به‌دلیل مشکلات خانوادگی، اعتیاد و افسردگی چاره مشکلات خود را در خودکشی دیده و بدترین راه را انتخاب کرده است.

شاید نمونه‌های مژگان در جامعه امروزی ما زیاد باشد بنابراین باید ببینیم چه اقدام‌های پیشگیرانه‌ای باید انجام دهیم:مدارس و خانواده‌ها باید مهارت‌های زندگی مانند کنترل هیجانات مثبت و منفی، مدیریت و تنظیم هیجانات را به بچه‌ها آموزش دهند. یادمان باشد مادران در پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی نقش مؤثرتری دارند. بر رفتار فرزندان نظارت داشته باشیم واز مشاوران خانواده و روانشناسان کمک بگیریم تا قبل از عمیق شدن مشکلات بتوانیم آنها را مهار کنیم.