زندانی مهریه گرگ خیابان های تهران شد / او در زندان بی رحم شد
حوادث رکنا: مردی که بابت مهریه به زندان افتاده بود گرگ خیابان های تهران شد.
به گزارش رکنا، اوایل بهار امسال مردی به مرد جوانی که فروشنده دلار در میدان فردوسی تهران بود به عنوان خریدار نزدیک شد و 50 هزار دلار از او خواست و مدعی شد همین میزان دلار را دو نفر از دوستانش نیز میخواهند که در خیابان بالاتر ایستادهاند. مرد مشتری او را فریب داد و با خود به خیابان بالایی برد. فروشنده دلار بیآنکه بداند چه سرنوشتی در انتظارش است با او همراه شد و همان موقع دو همراه مرد خریدار خود را به جای پلیس جازده و فروشنده را کتک زده، با کلت او را به مرگ تهدید کرده و با انداختن در خودرویشان او را ربودند. وی دو ساعتی گروگان آنها بود تا اینکه متهمان وی را زخمی کرده و بعد او را با چشم، دست و پاهای بسته، در میان زبالههای ساختمانی انداخته و فرارکردند. مرد رهگذری او را یافت و بعد از انتقال به بیمارستان باعث نجات وی شد.
سارقان پلید تهرانی در دام پلیس
با شکایت این مرد با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 34 تهران تحقیقات پلیسی ادامه پیدا کرد تا اینکه دهها نفردیگر نیز که دلارفروش بودند و به شیوهای مشابه در دام همان آدمرباهای سارق مامورنما افتاده بودند با حضور در پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. پلیس چند ماه در جستوجوی این افراد خشن بود تا اینکه چند روز پیش دلارفروشی که به کمک مردم توانسته بود یکی از همان سارقان را به دام بیندازد، با پلیس تماس گرفت و کمک خواست. ماموران در محل حاضر و معلوم شد مرد دلارفروش جان سالم بهدر برده و بعد متهم را تحویل گرفتند و او به اداره پلیس منتقل شد. وی ابتدا منکر جرایمش شد اما وقتی در مواجهه حضوری با شاکیان شناسایی شد سکوت خود را شکست و اعتراف کرد و گفت: بوتیک داشتم، اما ورشکست شدم، از طرفی زنم رفت دادگاه و بعد از شکایت از من، مهریه 700 سکهای خود را به اجرا گذاشت. بخشی را پرداختم اما مدتی بابت آن در زندان بودم. بعد از آزادی موقتم با چند خلافکار دوستشده و زورگیری، جیببری و سرقت کردم تا اینکه پول بقیه مهریه را دادم اما به جای آزادی بابت خلافهایم زندان رفتم.
انهدام باند مخوف در تهران
وی افزود: سه سالی در زندان ماندم و با پرداخت رد مال بیرون آمدم. آخرینبارکه زندان رفتم، دو همسلولیام سابقهدار بودند و در آنجا با هم قسم خوردیم یک باند جدید تشکیل دهیم. بعد از یک هفته که از آزادیمان سپری شد، دور هم جمعشده و جرایم خود را از سر گرفتیم. ابتدا دلارفروش ها را شناسایی و بعد خودمان را به جای پلیس جازده و آنها را میربودیم، کتکزده و شکنجهشان میدادیم و با سرقت دلارهایشان آنها را با دست و پای بسته در خیابان رها کرده و بعد از فروش دلارها، پولهای بهدست آمده را میان هم تقسیم میکردیم.
نقشه دزدی از سه صرافی را نیز طراحی کرده و درصدد اجرای نقشه آن بودیم که بابت سرقت و ربودن فروشندگان دلارخیابانی بازداشت شده و ناکام ماندیم. با اعتراف متهم، دو همدستش نیز بازداشت و به جرایمشان اعتراف کردند. تحقیقات از آنها ادامه دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر