شلیک در خانه زن خائن تهرانی / سوسن از من خواست شوهرش را بکشم

به گزارش رکنا، امیر و سوسن دو سالی بود که با هم ازدواج کرده بودند، عشق خیابانی آن ها را به هم رسانده بود و از همان روزهای نخست اختلافات شدیدی بین این زن و شوهر به وجود آمده بود که همه فامیل و آشنا از آن با خبر بودند و هر روز انتظار می کشیدند تا آن ها از هم جدا شوند.

دیگر کار از کار گذشته بود، بازپرس پژوهش حدود یک ساعت در مسیر بود تا این که جلوی در خانه پسرخاله اش رسید، 14 ماه می شد که آن جا نرفته بود، آخرین بار به خاطر رفتار سوسن قبل از خوردن شام دست همسر و بچه هایش را گرفته بود و از آن جا رفته بود، سوسن گوشه حیاط گریه می کرد و از سرخی صورتش مشخص بود حسابی خودش را زده است، او می توانست کلید حل این قتل باشد، چند تن از همسایه ها هم دور او جمع شده بودند و او را دلداری می دادند.

بازپرس پژوهش بدون اعتنا به سوسن داخل ساختمان رفت، قتل در اتاق خواب رخ داده بود، جسد امیر طاقباز روی زمین دیده می شد، در محل قتل روی دیوار سمت راست پسرخاله اش لکه های خون که در شعاع نیم متری پاشیده شده بود به چشم می خورد.

بررسی ها نشان می داد که امیر با اصابت گلوله ای به پیشانی اش به قتل رسیده است و عاملان قتل که دو نفر بودند بدون هرگونه سرقتی پا به فرار گذاشته اند.

به دستور بازپرس پژوهش، سوسن بازداشت نشد و در حالی که همه تعجب کرده بودند او را سوار ماشین پلیس کردند و به اداره آگاهی بردند، در آن جا بازپرس روبه روی همسر پسرخاله اش نشست و از او خواست تا واقعیت را بگوید.

سوسن شروع به داستان سرایی کرد و گفت که دو دزد شبانه وارد خانه شان شده‌اند، وقتی امیر با شنیدن صدای پای دزدان خواسته است در برابرشان مقاومت کند با شلیک گلوله او را کشته و فرار کرده اند.

وقتی سوسن دید که بازپرس پژوهش مطمئن است دو دزدی که او از آنان حرف می زند، با وی آشنا هستند، بدون هرگونه دفاعی گفت که پسر مورد علاقه اش به نام سعید به همراه دوستش که اکبر نام دارد در قتل همسرش دست داشته اند.

این دو پسر جوان در کمتر از یک ساعت دستگیر شدند و در برابر بازپرس پژوهش قرار گرفتند، بازپرس ابتدا اجازه داد تا آن دو سیگاری بکشند، اکبر سیگاری به دست راستش گرفت و تند تند به آن پک زد اما سعید با گفتن این که حوصله کشیدن سیگار را ندارد، از بازپرس خواست دست بندی را که به دست چپش زده شده بود و به صندلی وصل بود باز کند تا او بتواند اعترافاتش را بنویسد.

سعید در اعترافاتش نوشت که به درخواست سوسن برای کشتن امیر به آن جا رفته بودند که دوستش با تپانچه به سمت شوهر سوسن نشانه رفت و او را کشت.

در برابر این اعتراف اکبر هم دوستش را محکوم کرد و گفت که در صحنه قتل سعید با شلیک گلوله امیر را کشته است.

بازپرس پژوهش با این که تحقیقات نشان می داد اسلحه متعلق به اکبر است و از سویی او قرار بود از سوسن 10 میلیون تومان پول بگیرد، با ادعاهای متناقض دو متهم مواجه شد و چون سوسن در زمان قتل در اتاق خواب نبود نمی دانست چگونه ابهام زدایی کند.

اکبر و سوسن مواجهه حضوری داده شدند و هر دو با آوردن دلیل یکدیگر را محکوم کردند. دو آدمکش روی ادعاهای خود مصر بودند و انگیزه ها نیز این احتمال را به وجود می آورد که هر دو می توانند تیرانداز جنایت باشند.

بازپرس پژوهش زمان زیادی به بررسی پرداخت تا این که با یک دلیل این تیرانداز را شناسایی کرد و از او اعتراف گرفت.

پاسخ معما / قاتل سعید پسر مورد علاقه سوسن است

تنها دلیل بازپرس پژوهش: در صحنه قتل بازپرس دید که لکه های خون در شعاع نیم متری روی دیوار سمت راست جسد پسرخاله اش پاشیده شده است پس نشانه گیر جنایت باید از سمت چپ شلیک می کرد تا خون به سمت راست جسد پاشیده شود. وقتی سعید اصرار کرد دست بند را باز کنند تا با دست چپ اعترافاتش را بنویسد بازپرس پژوهش پی برد وی چپ دست است و در حالی که اکبر، با دست راست به سیگار پک می زد پس تنها سعید می توانست تپانچه را مایل به سمت چپ بگیرد و تیراندازی کند و قاتل اصلی او بود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.