ترفند عجیب پلیس برای دستگیری قاتل

به گزارش رکنا، بامداد 26 آبان، گزارش مرگ مرد 45 ساله‌ای در یکی از بیمارستان‌های جنوب پایتخت به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم بلافاصله راهی محل شده و در تحقیقات اولیه مشخص شد سرنشینان یک خودروی پراید مرد جوان را به بیمارستان رسانده و از محل متواری شده‌اند.

این درحالی بود که معاینات اولیه پزشکی قانونی علت مرگ را خونریزی شدید به خاطر پارگی شریان‌های ران پا اعلام کرد. در بازرسی بدنی از جیب‌های مقتول کارت عابر بانکی پیدا شد که هویت او را برملا کرد. پلیس در تماس با خانواده مرد جوان دریافت او برای انجام کاری از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.

در ادامه بررسی‌ها و از آنجایی که احتمال می‌رفت عامل یا عاملان جنایت برای پیگیری سرنوشت مقتول به خانه او یا محل جنایت برگردند کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت از خانواده مقتول خواستند که درمورد قتل وی با کسی حرف نزنند و هیچ اعلامیه ترحیم یا پارچه سیاهی که نشان از مرگ وی داشته باشد روی دیوار خانه نصب نکنند تا راز این قتل به‌طور موقت برملا نشود.

سرنخ دستگیری

پلیس با این احتمال که سرنشینان پراید در این جنایت دست دارند، ضمن دریافت دستور شناسایی و بازداشت آنها در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل بیمارستان، هویت پراید سواران را شناسایی کردند.

در ادامه تحقیقات صاحب خودروی پراید گفت: از ماجرای قتل خبری ندارم و نمی‌دانم چه کسی این قتل را مرتکب شده است. ما در حال عبور از خیابان بودیم که مقتول را خونین روی زمین دیدیم. به کمک دوستم او را سوار خودروام کرده و به بیمارستان رساندم. اما از ترس اینکه در این ماجرا گرفتار شویم فرار کردیم.

بدین ترتیب بررسی‌ها در رابطه با این جنایت ادامه داشت تا اینکه مشخص شد مقتول به‌نام شایان، با مردی به‌نام پدرام اختلاف داشته است. حتی چند روز قبل از این جنایت، پدرام و مقتول باهم درگیری داشته که منجر به قمه‌کشی در محدوده افسریه شده است. این درحالی بود که بررسی‌ها نشان می‌داد آخرین بار مقتول با پدرام قرار ملاقات داشته است.

با سرنخ‌های به‌دست آمده، به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی پایتخت، شامگاه 19 آذر متهم در خانه‌اش دستگیر شد. مرد 38 ساله در تحقیقات اولیه به درگیری مرگبار اعتراف کرد.

گفت‌و‌گو با متهم

چطور با شایان آشنا شدی؟

برای خرید تلفن همراه به مغازه یکی از دوستانم رفته بودم که شایان هم آنجا بود و باهم دوست شدیم و چندین بار به خانه‌ام آمد.

پس چرا او را کشتی؟

نمی‌خواستم او را بکشم تصور می‌کردم که او به همسرم نظر دارد. چند باری به او تذکر دادم اما بی‌فایده بود. حتی سر این موضوع باهم چند روز قبل درگیر شدیم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

سر همین موضوع باهم قرار گذاشتیم تا تسویه حساب کنیم شایان چاقو داشت و کنار جدول خیابان ایستاده بود. باهم درگیر شدیم و پایش سر خورد و چاقو از دستش افتاد و من هم چاقویش را برداشتم و به او ضربه‌ای زدم و فرار کردم.

می‌دانستی به قتل رسیده؟

نه اصلاً از وقوع این جنایت خبر نداشتم. وقتی دستگیر شدم فهمیدم که شایان کشته شده است. من چندین بار به آدرس محل زندگی شایان رفتم اما از آنجایی که هیچ بنر و اعلامیه‌ای در مقابل خانه‌شان نبود، با خودم گفتم حال او خوب است و در بیمارستان بسر می‌برد.‌‌ برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی