گفتگو با نگین که خانه مجردی اش را پاتوق مردان پلید کرد ! + فیلم اختصاصی
حوادث رکنا: دختر جوان که با دوستی یک سارق سابقهدار یک باند خشن زورگیری و گروگانگیری را تهران راهاندازی کرد و دزدیهای خشنی را به اجرا رساندند.
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، ساعت 13:30 دقیقه نخستین روز خرداد ماه سال جاری کامران در میدان کاج منطقه سعادت آباد منتظر تاکسی بود تا به میدان فرهنگ برود که در این هوای گرم یک خودروی پراید سفید رنگ که یک زن جوان در صندلی جلو یک مسافر مرد دیگر در صندلی عقب بود جلوی او توقف کرد و کامران با اطمینان از اینکه راننده پراید مسافرکش است سوار بر خودرویش شد.
کامران در صندلی عقب پراید سوار بر خودرو شد و بعد از دقایقی وقتی به نزدیکی میدان فرهنگ رسید از راننده خواست تا توقف کند و در حالیکه آماده پرداخت کرایه ماشین بود ناگهان مسافر صندلی چاقویی زیر گلوی کامران گذاشت و خواست تا ساکت شود.
کامران قصد داشت در خودرو را باز کند اما در خودرو قفل بود و پسر جوان تازه متوجه شد ماجرای زورگیری جدی است و خواست تا با درگیری با پسر جوان از دست چنگال این زورگیران فرار کند اما زورگیر خشن ابتدا یک مشت به صورت کامران زد و سپس با چاقو یک ضربه به پای طعمه اش زد و در ادامه سر کامران به زیر پای زورگیر خشن رفت و یک کاپشن روی سرش کشیده شد و زورگیر خشن ادعا کرد که یک تفنگ دارد و حرکت اضافی کند به او شلیک می کند.
صحنه هولناکی بود و در ادامه زورگیر مسلح از کامران خواست تا کارت های بانکی اش را دراختیار آنها قرار دهد و پسر جوان که راهی جز تسلیم شدن نداشت 18 کارت عابربانک را در اختیار آنها قرار داد و رمز کارت هایش را به اجبار اعلام کرد و در مدت زمان 4 ساعت که گروگان زورگیران بود به دوستانش زنگ زد و به بهانه اینکه پدرش در بیمارستان است از آنها درخواست پول کرد.
زورگیران خشن که یک زن و 2 مرد بودند پس از اینکه با کارت های بانکی کامران در طلافروشی ها اقدام به خرید سکه و طلا کردند و در ادامه کامران را در یک خیابان خلوت و زیر یک پل رها کردند.
تحقیقات پلیسی
سناریوی زورگیری خشن به ماموران کلانتری 134 شهرک غرب تهران مخابره شد و ماموران با توجه به حساس بودن این پرونده به صورت ویژه پرونده را مورد بررسی قرار دادند که در این شاخه از تحقیقات مشخص شد طعمه های دیگری به این شیوه هدف زورگیری و آدم ربایی قرار گرفته اند.
ماموران تجسس کلانتری با اقدامات فنی و تخصصی توانستند شماره پلاک خودروی زورگیران خشن را از سوی دوربینهای مداربسته ردیابی کردند و مشخص شد که خودرو به نام مسعود یکی از تبهکاران حرفهای است که پس از 7 سال زندان 3 ماه قبل آزاد شده است.
خانه مجردی نگین
ماموران با توجه به اینکه مسعود مخفیگاهی برای زندگی ندارد احتمال دادند که با زن جوان که در صحنههای زورگیری حضور داشتند زندگی پنهانی دارد.
ردیابیها ادامه داشت تا اینکه ماموران پی بردند نگین در یک خانه مجردی با مسعود در منطقه بلوار فردوس شرق تهران زندگی میکند.
همین سرنخ کافی بود تا ماموران پس از هماهنگی مقام قضایی روز 28 خرداد ماه با اطمینان از حضور نگین و مسعود در خانه مجردی عملیات دستگیری را آغاز کردند.
ادعای بیگناهی
ماموران وقتی وارد خانه نگین شدند مسعود با دیدن ماموران ابتدا سعی داشت به سمت چاقوی بزرگی که روی مبل گذاشته بود برود تا با دست به چاقو شدن از دست پلیس فرار کند اما ماموران قبل از هر اقدامی از سوی این زورگیر خشن موفق شدند وی را تسلیم و دستبند به دستانش بزنند.
نگین و مسعود خود را بیگناه می دانستند و با خونسردی ادعا میکردند در ماجرای زورگیری هیچ نقشی نداشته و حتما دشمنانش برای آنها توطئه چیدهاند.
ماموران خانه به هم ریخته شده نگین را مورد بررسی قرار دادند و از زیر تخت خواب نگین چند گوشی سرقتی به دست آوردند و این در حالی بود که نگین با صدای لرزان ادعا میکرد این گوشیها را چه کسی زیر تختش گذاشته است و به مسعود نگاه میکرد و از او میخواست درباره گوشیها توضیح دهد.
مسعود سکوت کرده بود و سعی داشت با مظلوم نمایی خود را بیگناه معرفی کند تا اینکه نگین متوجه شد که پلیس از ماجرای زورگیریهای آنها اطمینان دارد و برای اینکه خود را از ماجرای زورگیریها جدا کند در سوالات ماموران گفت که من چند بار با مسعود برای زورگیری همراه شدم.
اعترافات نگین زیر نگاههای غضبناک مسعود بود و زن جوان با صدای لرزان اما خیلی کوتاه پرده از زورگیریهایشان برداشت و پسر جوان که دیگر راهی جز پنهان کاری نداشت ادعا کرد تنها 3 بار با خودروی پراید دست به این زورگیریها زده است.
مسعود که دلباخته نگین شده بود وقتی دید پلیس قصد دارد روی دستان نگین دستنبد بزند ادعا عجیبی را مطرح کرد و گفت نگین باردار است... .
دزدان در برابر طعمهها
مسعود و نگین سوار بر خودروی ماموران به کلانتری منتقل شدند و همچنان سعی داشتند ماجرای زورگیریشان را خیلی عادی نشان دهند اما وقتی 2 تن از شاکیان پرونده پیش رویشان قرار گرفتند ماجرای خششن بودن و گروگانگیری آنها فاش شد.
شاکیان پرونده عنوان کردند که این زن و مرد جوان با همدستی یک مرد دیگر ساعتها آنها را داخل خودروی پراید گروگان گرفتند و با تهدید آنها را مجبور کردند تا با خانوادههایشان تماس بگیرند و برای آنها پول واریز کنند.
زورگیران خشن در همان تحقیقات ابتدایی با توجه به افشا شدن راز زورگیریهایشان به 10 گروگانگیری اعتراف کردند و این درحالی است که پلیس احتمال میدهد سرقتهای آنها بیشتر از این تعداد اعترافات است.
زورگیر دلباخته
مسعود که 7 سال زندان بوده و در این مدت خواهر و مادرش فوت کردهاند با گذراندن روزهای سخت وقتی از زندان آزاد شد خیلی زود دلباخته زن جوانی شد و به گفته خودش این دلباختگی کافی بود تا اسیر حرفهای نگین شود.
پسر جوان عامل اصلی این پرونده را نگین معرفی میکند و جالب اینکه در زمان دستگیری سعی داشت با چرب زبانی و فریبکاری نگین را بیگناه معرفی کند اما حالا لب به حقیقت باز کرده و افشاگری میکند.
سابقه داری؟
بله، 7 سال به خاطر زورگیری در زندان بودم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
4 ماه است که از زندان آزاد شدم و دوباره بخاطر زورگیری دستگیر شدم.
شیوه و شگرد؟
باور کنید من وقتی از زندان آزاد شدم به کمک برادرم یک پراید خریدم و مسافرکشی میکردم، حتی داخل خودرویم پول خرد است و تنها نگین باعث شد من دست به این کار بزنم.
به چه شیوه ای زورگیری میکردی؟
نگین صندلی جلوی مینشست، میثم پشت فرمان و من در صندلی عقب بودم و وقتی مسافر سوار میکردیم با تهدید چاقو وسایل و کارتهای عابربانکشان را میگرفتیم و نگین با کارتها به مغازههای طلافروشی میرفت و طلا میخرید.
چرا نگین را عامل این دزدیها میدانی؟
من تا حالا شیشه نکشیده بودم و نگین میدانست اگر مصرف کنم از حال خودم خارج میشوم به همین خاطر با هم شیشه میکشیدیم و از من میخواست کارهای قدیم را انجام دهم و پول به دست بیاورم، در حالیکه به او گفته بودم که من توبه کردم اما اصرارهای نگین باعث شد تا من دوباره زورگیری کنم، اما نباید همه تقصیرات را گردن نگین بیندازم خودم هم نباید میپذیرفتم.
نگین چه نقشی در باند داشت؟
نگین کارتهای بانکی را میگرفت و به مغازه طلافروشی میرفت و طلا میخرید و بیشتر سهم را پنهانی برای خودش برمیداشت، به طور مثال یکی از شاکیان گفته که 28 میلیون از حسابش برداشت شده ولی نگین وقتی از طلافروشی برگشت ادعا کرد که 9 میلیون تومان داخل حساب بود و سکه طلا خریده است در حالیکه نگین قبل از هر خریدی برای خودش طلا میخرید و ما را دور میزد.
چطور با نگین آشنا شدی؟
وقتی از زندان آزاد شدم دوستانم برای من یک جشن گرفتند که در آن میهمانی من با نگین آشنا شدم.
نگین سابقهدار است؟
بله، سابقه کلاهبرداری سایبری و یکبار هم زندان رجایی شهر رفته که خودش گفته چون مادرش پولدار است توانسته رضایت بگیرد و آزاد شود.
شاکیان گفتند که 4،5 ساعت آنها را گروگان میگرفتید؟
من وقتی شیشه میکشیدم تا 3 روز خودم را هم نمیشناختم.
طعمههایتان مقاومت میکردند آنها را با چاقو میزدی؟
من هیچ کسی را با چاقو نزدم و آن یکنفر هم که ادعا کرده کار میثم بود که در آن صحنه من پشت فرمان بودم.
پس چرا چاقو همراهتان بود؟
بخاطر اینکه وقتی سرشان زیر صندلی بود بالا نیاورند و مقاومت نکنند.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
آخر خلاف دستگیری و زندان است.
روز دستگیری ادعا کردی بروی زندان خودت را میکشی؟
بله، در آن 7 سال که زندان بودم 3 بار اقدام به خودکشی کردم.
چرا؟
شرایط سخت بود، وقتی در زندان بودم مادر و خواهرم فوت کردند.
چقدر پول به دست آوردی؟
هزار تومان هم ندارم، پولهای من دست نگین بود، نگین میگفت پولها دست خودش باشد و خرج میکند.
زمان دستگیری خیلی از نگین حمایت کردی تا دستگیر نشود؟
بله، به من قول ازدواج داده بود، دوست نداشتم نگین زندان برود و برای یک دختر زندان و سابقه خوب نیست و قرار بود نگین برای من از شاکیان پرونده رضایت بگیرد اما وقتی دستگیر شدیم دیدم که یکسری حرفها میزند که درست نبود، به طور مثال نگین گفته که من حتی از خودش هم زورگیری کردم و طلاهایش را سرقت کردم یا به زور و تهدید مجبور کردم تا نگین به مغازههای طلافروشی برود و طلا بخرد در صورتی که اگر نمیخواست میتوانست از داخل مغازه به پلیس زنگ بزند و مرا لو دهد.
نگین هم اعتیاد دارد؟
بله، روزی 5 گرم شیشه و 5 گرم شیره تریاک مصرف میکند و اگر مواد نکشد، میمیرد. نگین عنوان کرده بود که روز 18 تا قرص اعصاب و روان میخورد و کارت قرمزی است و حتی اگر کسی را به قتل برساند زندان نمیرود و حتی دیه هم نباید بپردازد.
حرف آخر؟
من تحت تاثیر نگین قرار گرفتم البته تا خود آدم نخواهد کاری نمیکند و پشیمانم.
زندگی عاشقانه با یک سابقه دار
نگین در حالیکه مسعود ادعا کرده بود هر روز باید مواد مصرف میکرد تا زندگی کند ادعا میکند اعتیاد به شیشه ندارد و نخستین بار به طور خیلی اتفاقی سناریوی زورگیری را رقم زدند و به خاطر عشقی که به مسعود دارد تصمیم گرفته تا در صحنههای سرقت مشارکت کند.
سابقه داری؟
نه.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
مشارکت در زورگیری.
چه نقشی در باند داشتی؟
من صندلی جلو مینشستم و وقتی مسعود و میثم مسافر را غافلگیر میکردند کارت بانکی آنها را به من میدادند و من نیز با کارتهای بانکی طلا میخریدم.
چقدر پول به سرقت بردید؟
شاید 85 میلیون تومان.
چند سرقت انجام دادی؟
8 بار شایدم 10 بار.
از یکی از شاکیان 35 میلیون سرقت کردید؟
نه، واقعی نیست ما بیشترین پولی که سرقت کردیم 17 میلیون تومان بود، من از پولها اطلاع دارم چون خودم با کارتها خرید میکردم.
در چه مناطقی دزدی کردی؟
سعادت آباد، ستارخان، تهرانسر.
چند ماه است که زورگیری می کنید؟
3 ماه.
شما تاحالا زندان نرفتی؟
نه، فقط یکبار 11 روز در بازداشتگاه پلیس آگاهی بودم که تبرئه شدم.
به چه اتهامی؟
سوار یک خودرو بودم که دوستم از ماشین پیاده شد و با چکش روی عابربانک میزد که پلیس آمد و مرا نیز دستگیر کرد که تبرئه شدم.
با مسعود چطور آشنا شدی؟
از طریق یکی از آشنایانم.
اعتیاد داری؟
نه، اصلا.
شنیدیم که شیشه مصرف میکنی؟
قبلا مصرف داشتم.
« وقتی بار دیگر از مسعود درباره مصرف شیشه نگین سوال کردیم او که گویا از نگین ترس داشت ادعا کرد من گفتم که زمان سرقت من شیشه میکشیدم وگرنه تا به حال ندیدم نگین شیشه مصرف کند»!
پیشنهاد سرقت را چه کسی داد؟
هیچ کسی پیشنهاد نداد خیلی اتفاقی بود.
یعنی چاقو همیشه همراه مسعود است؟
نه، چند روز قبل چند نفر مزاحم من شدند که مسعود با آنها درگیر شد و از آن روز به بعد مسعود همراهش چاقو بود که اگر دوباره درگیر شدیم مفت بری نشود.
سرقت اول اتفاقی بود؟
میثم پشت فرمان بود که مسافر سوار کرد و ناگهان این تصمیم گرفته شد و آنها کارت بانکی مسافر را به من دادند و من هم رفتم خرید کردم.
سرقتهای بعدی نیز اتفاقی رخ میداد؟
من بخاطر مسعود میرفتم.
چرا؟
چون عاشق مسعود هستم.
ارزش داشت؟
این کار نه ولی بخاطر مسعود ارزش داشت.
چقدر پول به دست آوردی؟
ما شاید 10 میلیون تومان که با آن پول اجاره و 2 قسط موتور مسعود را دادیم و بیشتر پولها را میثم برداشته است.
بنا بر این گزارش، تحقیقات پلیسی برای دستگیری متهم فراری این پرونده ادامه دارد و متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران قرار دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر