گفتگوی متفاوت با نجفی در لباس زندان / از فشارهای میترا در هتل لاله خودکشی کردم + عکس
حوادث رکنا: محمدعلی نجفی صبح دیروز در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سوالات آنها در خصوص جزییات پرونده قتل میترا استاد پاسخ داد:
ماجرای انتشار صحبتهای امنیتی شما چیست؟
یکی از نهادهای امنیتی صحبتهای مرا شنود میکرد و در اختیار میترا استاد قرار میداد.
شما از کجا میدانید؟
چند باری در گوشی تلفن همراهش دیده بودم. اما چون امکان پیگیری و اثبات از طریق شماره ارسالی وجود نداشت شکایتی نکردم.
چرا باید یک نهاد امنیتی این کار را انجام دهد؟
نمیدانم هدف چه بود. برای اینکه رابطه ما را متشنج کنند، میخواستند درگیریهای ما را بیشتر کنند.
نامهای که نوشتهای بودید و برای دخترتان فرستادید و در خانهتان هم پیدا شد چه مضمونی داشت؟
نامه را برای خانوادهام نوشته بودم.
خانواده میترا در گفتوگویی عنوان کردند که شما تا بامداد روز حادثه باهم درگیری و بحث داشتید؟
من درگیری و بحثی نداشتم، از ساعت 11 شب که رفتم بخوابم میترا شروع کرد به جرو بحث. حرفهای ناپسند میزد و میخواست مرا عصبانی کند.
چه حرفهایی میزد؟
به من و پدر و مادرم فحاشی میکرد.
اسلحه را از کجا آوردید؟
سال ٦٠ زمانی که وزیر فرهنگ و آموزش عالی بودم همزمان بود با ترورهاى خیابانى و این اسلحه توسط نهادهاى رسمى در اختیارم گذاشته شده بود و به صورت دورهای هم مجوزم تمدید میشد. فکر مىکردم تا سال ٩٦ این کارت تمدید شده که من به آن توجه نکرده بودم و تازه فهمیدم که تاریخ مجوزم تمام شده است.
نحوه آشناییتان با میترا به چه صورت بود؟
ایشان در اردیبهشت 96 به دفترم آمدند، آن زمان هنوز شهردار نبودم. میخواست کاندیدای شورای شهر در اسلامشهر بشود.
در نامهای که نوشته اید اشارهای هم به نهادهایی که در این قضیه بودهاند داشته اید؟
در خصوص شنودها مطلبى است که براى من مسجل نشده، ولى در همان حدى که گفتم بوده و ممکن است کار یک نهاد نباشد و کار یک شخص در نهاد باشد که با وى ارتباط داشته است.
از زمان حادثه بگویید.
9 صبح پسرش برای امتحان رفت و ایشان مجدداً شروع به فحاشی کردند ساعت 9:30 میترا به حمام رفت و تلفن همراه مرا هم با خودش برد تا به کسی زنگ نزنم. بعد از آن هم گفت میخواهم بروم بیرون، از او پرسیدم کجا میخواهی بروی که جواب داد خودم میدانم. به خاطر عصبانیت ناشی از بحثهای قبل و آن روز صبح اسلحه را برداشتم.
اسلحه کجا بود؟
اسلحه داخل کمد بود. همیشه لا بهلای لباسها در کمد پنهان میکردم. اما چون تازه به این خانه اسباب کشی کرده بودیم، اسلحه را داخل کمد گذاشته بودم. البته میترا میدانست که اسلحه داخل کمد است.
درخصوص قتل همسرتان فرد یا افرادی دخیل بودند؟
خیر. به هیچ عنوان کسی دخیل نبود. زمانی هم که وارد حمام شدم واقعاً برای قتل نرفتم، اسلحه را بردم تا ایشان را راضی کنم تا برای حل تنشهایمان به راه حل مناسبی برسیم. یکسال ما با هم کلنجار میرفتیم و او هیچ راه حلی از جمله طلاق را قبول نمیکرد. اسلحه را بردم و گفتم که حاضری این ماجرا را تمام کنی. وقتی اسلحه را دید ترسید، به سمت من آمد و دستش را به حالت التماس روی گردنم انداخت و بعد از آن نمیدانم. چهار تیر شلیک شد.
در رابطه با خودکشی تان در هتل لاله، چرا آنجا را انتخاب کردید؟
علت خودکشى بخاطر اختلاف با او بود. میخواستم جایی باشم که کسی به من دسترسی نداشته باشد.
خانوادهاش گفتند که شما همسرتان را زده اید؟
ایشان بیشتر مرا کتک زده است، البته درگیری فیزیکی داشتیم.
بعد از قتل کجا رفتید؟
رفتم قم سر قبر پدر و مادرم و زیارت، اول میخواستم به زندگیام پایان دهم. یک ساعتی هم در این فکر بودم اما نهایتاً منصرف شدم.
چطور به قم رفتید؟
با اتوبوس رفتم و با خودروی شخصی برگشتم. در ترمینال به دخترم زنگ زدم و به او گفتم که میخواهم به اداره آگاهی بروم و خودم را معرفی کنم.
همسرتان به غیر از شما با شخص دیگری در رابطه بود؟
از وقتی به عقد من درآمده بود هیچ رابطهای با کسی نداشت و تعهد کرده بودیم که هیچ ارتباطی با آنها نداشته باشد. اما تهدید ناموسی میکرد. مدام اسم افرادی را که قبلاً با آنها در رابطه بود میبرد. همسر دومم تأکید داشت که ابتدا زندگی زن اولم و دخترم را از بین میبرد و سپس با خیانت به من زندگی مرا نابود خواهد کرد.
چرا او را طلاق ندادید؟
مهریه همسرم 1362 تا سکه بود و این مبلغ زیادی بود. البته این اواخر تصمیم گرفته بودم که همه اموالم را بفروشم و مهریه او را بدهم. اما او هروقت صحبت از طلاق میشد شروع به شکستن وسایل خانه میکرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
مرجان همایونی
ارسال نظر