بهار مجرد بود و چشم دیدن دانیال را نداشت! / اتفاق باورنکردنی در بهشت زهرا! + جزییات

بیست و هشتم فروردین ماه سال ۹۷ به کلانتری 205 صحن مطهر خبر رسید پسر 3ساله ای به نام دانیال که همراه پدر بزرگ و خاله اش به قطعه 220 رفته بود گم شده است. پلیس به بررسی پرداخت و ساعتی بعد جنازه وی را در حالی که گلویش بریده شده بود در دستشویی پیدا کرد.

مادر دانیال به ماموران گفت:پسرم را به پدر و خواهر ۳۵ ساله ام بهار سپرده بودم و آنها او را با خودشان به بهشت زهرا بر سر مزار مادرم برده بودند اما یکباره با من تماس گرفتند و گفتند پسرم ناپدید شده است.من بلافاصله خودم را به بهشت زهرا رساندم و با پلیس تماس گرفتم تا اینکه جنازه پسرم پیدا شد.

پدر بزرگ دانیال در بازجویی ها گفت: همسرم به تازگی فوت شده است.می خواستم بر سر مزار او بروم که به خانه دخترم در خیابان قزوین رفتم و نوه ام را همراه خودم به خانه آوردم. سپس من به همراه دختر مجردم بهار و نوه ام به بهشت زهرا رفتیم. دانیال می خواست به دستشویی برود که دخترم او را با خودش برد اما وقتی بازگشت خبری از نوه ام نبود. بهار می‌گفت او گم شده است.همان موقع من با پدر و مادر دانیال تماس گرفتم و بهار خودش تاکسی گرفت و به خانه برگشت.

به دنبال اظهارات این مرد بهار تحت بازجویی قرار گرفت .وی گفت: من و دانیال به سمت دستشویی رفتیم اما او در بین راه پشیمان شد و پیش پدرم برگشت.وقتی من بازگشتم متوجه شدن دانیال پیش پدرم نرفته و گم شده است تا اینکه جنازه او پیدا شد..دختر جوان در بازجویی‌های بعدی ادعای تازه را مطرح کرد و گفت راننده یک آژانس که از قبل با وی خصومت داشته به قصد انتقام گیری خواهرزاده اش را کشته است .

در این میان پدر دانیال گفت: بهار همیشه با من و همسرم درگیر بود. هر بار همسرم میخواست به خانه پدرش برود خواهرش از او می خواست تا دانیال را با خود به آنجا نبرد.گمان می کنم بهار پسرم را کشته باشد.

با اظهارات پدر دانیال بهار بازداشت شد و این بار لب به اعتراف گشود. وی گفت : از سالها قبل به وسواس شدید مبتلا بودم .اما چند روز بود حالم بد شده بود و تمرکز نداشتم. پدرم بعد از فوت مادرم بدخلق تر شده و مدام به خاطر وسواس یه من فحش ناموسی می‌داد .آن روز من و پدرم می خواستیم بر سر مزار مادرم برویم که خواهر زاده ام را هم همراه مان بردیم. دلم گرفته بود و میخواستم با مادرم تنها باشم و سر مزار او درد و دل کنم اما خواهرزادم مدام بهانه گیری می کرد .او مرا اذیت می‌کرد و چند بار از من خواست او را به دستشویی ببرم .آخرین بار کنترل اعصابم را از دست دادم و در دستشویی مردانه با چاقویی که از قبل تهیه کرده بودم 4ضربه به گلوی او را زدم.

بهار در بازجویی های بعدی نیز گفت:یکبار صدای خواهرم را که در حال صحبت کردن با یکی از اقواممان بود شنیدم که می گفت بهار دختر خانواده ما نیست. این موضوع تاثیر زیادی در روحیه ام گذاشت و موجب بدتر شدن اوضاع روحی ام شد.

به دنبال اظهارات دختر جوان، وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند بهار به جنون مبتلا است و مسئولیت کیفری ندارد. به این ترتیب و در حالی که بهار در بیمارستان روانی بستری شده بود اولیای درخواست دریافت دیه را مطرح کردند ولی چون در بررسی‌ها روشن شد پدر بهار که عاقله او محسوب می شود امکان پرداخت دیه را ندارد پدر و مادر قربانی کوچولو درخواست دریافت دیه از بیت المال را مطرح کردند.

قرار است قضات شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پس از بررسی این درخواست درباره آن اظهارنظر کنند.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این درخواست اظهار نظر کنند .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی