پایان روزهای خوش گوشی قاپ حرفه ای پایتخت + عکس

به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، سرهنگ علیرضا علیزاده، رییس کلانتری ۱۰۷ فلسطین گفت: این دو‌نفر سارق با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت و در فرصتی کوتاه اقدام به گوشی قاپی می کردند.

وی افزود: در این خصوص ۲۵ نفر از شهروندان سارقین دستگیر شده را شناسایی کرده اند و پرونده مربوطه برای سیر مراحل در اختیار مقام قضایی قرار گرفته است.

گفتگو با سارق تازه کار

داوود که پس از اولین سرقت Stealing وسوسه پول دزدی theft شده بود بعد از دستگیری همدستش به سراغ یک موتورسوار حرفه‌ای رفت و در خیابان های پایتخت دست به دزدی می‌زد.

خودت را معرفی کن ؟

داوود هستم ۱۸ سال دارم دوستانم به من داوود دویستی (۲۰۰) میگن .

چطور وارد دنیای تبهکاری شدی؟

من در یک خیاطی کار میکنم حدودا ۴ ماه قبل یکی از دوستانم به من گفت برای شرکت در قرعه کشی دوستانه پول نیاز دارم به من پیشنهاد داد ترک موتورش بشینم و به خیابان شریعتی برویم و راه و روش سرقت را یاد دا.

شیوه و شگرد؟

این که کجا سرقت کنیم و چه موبایلی را بقاپیم ، از چه کسی بقاپیم بعد دزدی از کدام راه ها فرار Escape کنیم که گیر نکنیم. روز اول که در خیابان شریعتی رفتیم یک گوشی j2 سامسونگ از مردی میانسال دزدیدم بعد ایرج کوشی را در خیابان مولوی ۴۰۰ هزار تومان به یک مالخر فروخت و نصف پول را به من داد.

ایرج کجاست ؟

من همان یک بار با ایرج به دزدی رفتم بعد آن روز ایرج دستگیر شد و الان زندان Prison است.

چرا دوباره دزدی کردی؟

پول مفت به من مزه کرده بود تصمیم گرفتم خودم جای ایرج را بگیرم.

همدست داشتی؟

بله، پیش یکی از دوستانم رفتم تو محل همه بهش میگفتند امید موتوری دست فرمون خوبی داشت بهش پیشنهاد کردم که او هم قبول کرد .

چه کسانی را هدف سرقت قرار می دادی؟

ما از کسایی که سرشون تو گوشیشون بود دزدی میکردم و بیشتر طعمه هایمان مردان بودند.

چرا از مردها دزدی می کردی؟

چون دلم نمیخواست از زن ها سرقت کنم خودم خواهر و مادر دارم.

در کدام مناطق دزدی می‌کردی؟

بیشتر در تقاطع ها کمین میکردم و در یک لحظه گوشی طرف را می قاپیدم و بعد فرار میکردیم و گوشی را به مالخر می فروختم حدودا۴۰۰ تومان، هر گوشی نصف خودم و نصف امید نفری ۲۰۰هزار تومان.

پس برای همین داوود دویستی صدات میکنند؟

بله

چطور دستگیر شدی؟

در خیابان شریعتی بودیم ک یک گوشی iphone زدیم غافل از اینکه پلیس Police کمین کرده بود و تعقیبمان کردند همه راه هارا بسته بودند که گیر افتادیم .

حرف آخر؟

من پدر زحمت کشی دارم مادرم هم خیلی برای من تلاش کرد. 2 برادر بزرگتر و یک خواهر و برادر کوچکتر از خودم دارم و نمی‌دانم چطوری باید به صورتشان نگاه کنم ، چون جز شرمندگی چیزی برام نمانده و خجالت میکشم، هربلای سرم آمده برای رفیق بازیم بوده است.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید