19 فروردین امسال وکیل جوانی از دفتر کارش در یکی از محله‌‌های کرج خارج و بعد از آن ناپدید شد.

همزمان با این ماجرا خانواده‌اش با حضور در شعبه 22 بازپرسی دادسرای جنایی کرج شکایتی را مطرح کردند.

با دستور بازپرس ابراهیم مرادی، تحقیقات پلیس Police آگاهی استان البرز برای یافتن وی آغاز شد تا این‌که دو روز بعد پدر یکی از دوستان مقتول با پلیس تماس گرفت و ادعا کرد پسرش مرتکب قتل Murder شده است. با بازداشت این مرد، او اعتراف کرد مرد وکیل را کشته است.

با اعتراف متهم، جسد وکیل جوان که حوالی فرودگاه پیام دفن شده بود، کشف شد. در ادامه معلوم شد عامل جنایت Crime با پول‌های سرقتی از وکیل و با کمک دوستش گوشی تلفن همراه خریده و بعد از فروش گوشی تلفن همراه پول را میان هم تقسیم کرده‌اند.

در مرحله بعدی تحقیقات، متهم دوم نیز بازداشت شد و هر دو با هماهنگی قضایی و بعداز بازسازی صحنه قتل روانه زندان Prison شدند.

چندی پیش پرونده مرد جوان به اتهام مباشرت در قتل عمدی و سرقت Stealing اموال مقتول و نیز همدستش به خاطر شرکت درسرقت اموال مقتول به دادگاه کیفری دو استان البرز ارسال شد.

متهمان چندی پیش از زندان برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان البرز منتقل شدند. اولیای دم نیز در جلسه محاکمه برای عامل جنایت درخواست قصاص کردند.

اعتراف به جنایت تلخ

عامل جنایت به دفاع از خود پرداخت وقتل را پذیرفت و گفت: وکیل کشته شده از دوستانم بود. من و همسرم اختلاف داشتیم و مدتی قبل از هم جدا شدیم. مقتول در آن پرونده وکالت مرا گرفته بود. اما این اواخر احساس می‌کردم در پرونده طلاق ما، طرف همسرم را گرفته و همین باعث شد از او کینه به دل بگیرم. شبی که قتل رخ داد، من به دفتر کار وکیلم رفتم و با سوارشدن به خودروی پژو 206 او با هم بیرون رفته و شام خوردیم. در میان راه حالش بد شد و از من خواست رانندگی کنم که قبول کردم. آن شب در ذهنم که او را بکشم و همه چیز در یک لحظه رخ داد.

وی ادامه داد: در حاشیه جاده‌ای در اطراف شهر توقف کردم و از او خواستم کمی استراحت کرده و با بهبود حالش حرکت کنیم که قبول کرد. همین که از خودرو بیرون آمدم و داشتم اطراف را نگاه می‌کردم، یکدفعه چشمانم به طنابی روی زمین افتاد. با دیدن طناب یکدفعه تصمیم گرفتم او را خفه کنم. انگار دیوانه شده بودم. طناب را برداشتم و دور گردنش انداخته و او را خفه کردم.

متهم به قتل گفت: مانده بودم با جسد چه کنم. آن را در صندوق‌عقب خودرویش انداختم و به خانه‌مان بردم. کسی نبود و جسد را یک شبانه‌روز در انباری خانه‌مان پنهان کردم و شب آن را به بیابان‌های حوالی فرودگاه پیام بردم و دفن کردم. همان شب به یکی از دوستان که همکارم هم بود گفتم «من مرتکب قتل شده‌ام، بیا جسد را دفن کنیم» که ترسید و نیامد. اما بعد با کمک هم با کارت بانکی مقتول گوشی تلفن همراه خریدیم و با فروش آن پول را تقسیم کردیم. خودرویش را در محله‌ای رها کردم وچون عذاب وجدان داشتم موضوع را به پدرم گفتم. او باورش نمی‌شد. پدرم که به پلیس زنگ زد من بازداشت شدم و ماجرای قتل مرد وکیل فاش شد.

این در حالی بود که همدستش نیز گفته‌های او را تائید کرد.

بعداز پایان جلسه محاکمه متهمان با تجدید قرارقانونی به زندان بازگشتند. سپس قاضی Judge رحمان شعبانی رئیس دادگاه و قاضی سید محمد حسینی رازلیقی مستشار دادگاه کیفری استان البرز وارد شور شدند و عامل جنایت را به قصاص و بابت سرقت به سه سال حبس محکوم کردند. همدستش نیز به خاطر مشارکت در سرقت به سه سال حبس محکوم شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی