شامگاه بود که مرد قوی هیلکل و خشن مرا به زور پشت شمشادهای پارک برد و ..!
حوادث رکنا: با این فاجعه ای که در زندگی ام به وجود آمده است نمی توانم خودم را ببخشم احساس می کنم در انجام وظایف مادری سهل انگاری کرده ام تصورم این بود فرزندم نباید در واحد آپارتمانی کوچک محبوس باشد دوست داشتم او هم مانند دیگر دوستانش در فضای بیرون از خانه به جست و خیز بپردازد و هیجانات کودکی اش را بروز دهد هیچ گاه به این فکر نکردم که ممکن است شیاطین انسان نما به کمین کودکان نشسته باشند که...
مادر دل شکسته که حتی از بیان آن چه برای فرزند 9 سالهاش رخ داده بود شرم داشت در حالی که نگاه نفرت بارش را از مرد شیطان Evil صفت برمی گرداند به چگونگی وقوع حادثه Incident شرم آور اشاره کرد، گفت: چند روز قبل در حالی که هوا هنوز تاریک نشده بود مشغول آشپزی بودم. پسرم به همراه دوستانش در فضای سبز نزدیک منزلمان فوتبال بازی می کرد.
آن ها هر روز بعدازظهر دور هم جمع می شدند و با یک توپ پلاستیکی ورزش Sport می کردند من هم از دیدن جست و خیزهای کودکانه آن ها لذت می بردم تا این که چند روز قبل غروب بود که او با اضطراب و نگرانی شدید وارد منزل شد و یکسره به اتاقش رفت. با دیدن رفتار و حرکات دور از انتظار فرزندم، دلهره عجیبی قلبم را لرزاند بلافاصله وارد اتاق شهریار شدم و از دیدن چهره رنگ پریده و اشک های خشک شده روی صورتش نگرانی عجیبی پیدا کردم تا آن روز هیچ گاه این حالت را در رخسار فرزندم ندیده بودم.
هر چه تلاش کردم دلیل ناراحتی اش را بفهمم موفق نشدم. شهریار در حالی که با 2 دست صورتش را پوشانده بود فقط گریه می کرد و چیزی نمی گفت تا این که ساعتی بعد وقتی کمی آرام گرفت دوباره سراغش رفتم. تصورم این بود که با دوستان و همبازی هایش دعوا کرده است، اما او در میان های های گریه پرده از ماجرایی شرم آور برداشت.
پسر 9 ساله ام گفت در محوطه پارک مشغول بازی بودیم که مردی وارد بازی ما شد و گفت: من عاشق فوتبال هستم و خیلی دوست دارم هر روز با شما در این پارک فوتبال بازی کنم! شهریار اضافه کرد: هنوز چند دقیقه از بازی نگذشته بود که آن مرد عنوان کرد خیلی تشنه شده است و از من خواست او را تا کنار شیر آب آشامیدنی هدایت کنم او با این بهانه مرا به گوشه خلوت پارک برد و پشت شمشادهای پارک ...
او سپس مرا تهدید کرد که از این ماجرا به کسی چیزی نگویم... مادر جوان که دیگر بغض گلویش را می فشرد در ادامه سخنانش گفت: با این حرف های شهریار به فضای سبز رفتم، اما کسی با آن مشخصات را ندیدم در حالی که به شدت ناراحت بودم ولی به خاطر حفظ آبرویم به هیچ کس چیزی نگفتم تا این که چند روز بعد، وقتی شهریار را به پارک بردم تا در حضور خودم بازی کند ناگهان آن مرد شیطان صفت را دیدیم و با پلیس Police تماس گرفتم. شایان ذکر است، متهم پس از اعتراف به اعمال زشت خود به مراجع قضایی معرفی شد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
زن شوهردار برای همخوابی بیشتر با نادر دخترش را به نامزدی او درآورد!
شرط عجیب عروس خانم برای بله گفتن به پسر عاشق در گچساران
پدر بزرگم خیلی کثافت بود او مرا ..! / دختر 10 ساله در دادگاه چه گفت؟+ عکس
قاتل فوتبالیست مشهور تهرانی و 4 نوچه اش به دادگاه معرفی شدند +عکس
نیمه شب وقتی خواب بودم سعید قصد تجاوز داشت که ..!
خواب بودم که با وسوسه شوم سراغم آمد و ..! + عکس
دختری که 20 سال پیش از بیمارستان دزدیده شده بود، مادرش را پیدا کرد +عکس
مرگ تلخ کارگر شهرداری ایلام زیر چرخ های خودروی حمل زباله +عکس
محاکمه پسر نوجوان به خاطر بلایی که سر «پرنیان» در ساحل بابلسر آورد +عکس
پشت پرده زندگی عامل قتل عام دبیرستان و علاقه اش به یک دختر + فیلم و تصاویر
وقتی از سرکار به خانه آمدم زنم را با مرد غریبه دیدم / زن خائن می خواهد با مرد مورد علاقه ام ازدواج کند و..! +عکس
کثافت کاری وزیر بهداشت در کنار جاده! + عکس
فوری / هواپیمای مسافربری در مشهد دچار سانحه شد و آتش گرفت
فوری / مرگ مشکوک دختر ۱۳ ساله در ویلای فشم
آیا تنباکوی جنسی به تهران رسیده است؟
سلام اعدام برای این ملعون های کثیف نعمت هست اینها را نباید اعذام کرد باید آنها را عبرت خلق کرد چهره زشت وپلیدشان را به جامعه نشان داد و بلایی به سرشان آورد که منبعد کسی جرات جنین کاری نداشته لاشد.
کاش زودتر به سزای اعمالش برسه این خوک انسان نما