بازی زشت انتقام از شوهر خائن / من هم با دوست شوهرم ..!
حوادث رکنا: نمی دانم انحرافات اخلاقی در زندگی من از کجا آغاز شد به طوری که امروز حتی شرم دارم با دخترانم روبه رو شوم. شاید روزی که از خانه فرار کردم و تن به یک ازدواج خیابانی دادم در لبه پرتگاه قرار گرفتم و بعد از آن هم وارد یک بازی انتقام جویانه خطرناک با همسرم شدم تا ...
زن 30 ساله که این بار مقابل همسرش قرار گرفته بود و رازهای پنهان زندگی اش را در میان توهمات ناشی از استعمال مواد مخدر Drugs صنعتی فاش می کرد به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: آخرین فرزند خانواده بودم. پدرم وضعیت مالی خوبی داشت و من و دو فرزند دیگر خانواده، از رفاه اقتصادی مطلوبی برخوردار بودیم. 9 ساله بودم که پدرم را از دست دادم اما خانواده ام همه خواسته های مادی مرا برطرف میکردند. مادرم مرا آزاد گذاشته بود و اجازه نمی داد هیچ کدام از اعضای خانواده مرا برنجانند.
در کلاس دوم دبیرستان تحصیل می کردم که به یک بهانه واهی دیگر به مدرسه نرفتم و اوقاتم را با دوستانم می گذراندم. وقتی به 17 سالگی رسیدم بر سر خرید خودرو با برادرم درگیر شدم. او معتقد بود اول باید گواهی نامه بگیرم بعد خودرو بخرم این گونه بود که برای ترساندن آن ها مقداری پول برداشتم و از خانه فرار Escape کردم. آن روز درحالی که حیران و سرگردان بودم با پسری همسن و سال خودم در خیابان آشنا شدم و مدتی بعد با هم ازدواج کردیم. در همین شرایط «یاسر» ادامه تحصیل داد و با گرفتن مدرک کاردانی در یکی از رشته های فنی وارد بازار Store کار شد. اگرچه به خاطر این آشنایی خیابانی اختلافات زیادی با یکدیگر داشتیم اما من برای این که همه پل Bridge های پشت سرم را خراب کرده بودم با همه این مشکلات کنار می آمدم. اما درحالی متوجه شدم همسرم به من خیانت Cheat می کند که صاحب دو دختر زیبا شده بودم.
ارتباط او با زنان غریبه روح و روانم را به هم ریخته بود. این ماجرا همچون بغضی در گلویم مانده بود که نمی توانستم حتی گریه کنم چرا که خودم در یک ارتباط خیابانی با او ازدواج کرده بودم. از آن روز به بعد به طور پنهانی به کشیدن سیگار و مصرف مواد مخدر صنعتی روی آوردم، تا این که روزی ماموران انتظامی سراغ همسرم آمدند و او به اتهام صدور چک های بلامحلی که مبالغ آن ها را خرج زنان غریبه کرده بود روانه زندان Prison شد.
از آن روز به بعد افکار پوچ و احمقانه انتقام در وجودم شعله ور شد و به قول معروف بغضم ترکید. چرا که همواره چشمانم را به روی خیانت های همسرم بسته بودم. دخترانم را به مادر همسرم سپردم و با یکی از دوستان یاسر ارتباط برقرار کردم. از سوی دیگر به خاطر مواد مخدر صنعتی دچار توهم می شدم و احساس می کردم مردان غریبه ای همواره مرا تعقیب می کنند یا نامه تهدیدآمیز در کیف دخترم می گذراند. خلاصه زمانی به خود آمدم که دیگر در مرداب گناه دست و پا می زدم این بود که تقاضای طلاق دادم تا حداقل فرزندانم در این بازی زشت انتقام نسوزند. حالا هم همسرم مرخصی گرفته است تا ...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
سارا 17 ساله با صابر متاهل به باغ خلوت رفت و..!
قائدی به هوش آمد و شاکر برای اهدای عضو آماده شد / اورژانس حضور دختر در خودرو را تایید کرد + فیلم و عکس
زن صیغه ای نقشه وقیحانه ای داشت/سیمین همه را جذب خود کرد اما..!
دردسر عمل های زیبایی عجیب برای دختر ایرانی !+ عکس
جعبه سیاه کشتی چینی که به سانچی زد پاک شده است
دستگیری دو پسر شرور به خاطر قتل نیم میلیون زنبور عسل
اقدام زشت پسرعمو با نوعروس در مراسم عروسی
مجری معروف تلویزیون ایران بدهکار میلیاردی است / او همیشه کت و شلوار شیک و پیراهن سفید می پوشد!
آزار و اذیت شوم 3 خانم کارمند توسط مدیران شیطان صفت سازمان خیریه سرشناس
این مرد بیرحم ترین پدر تهران است + عکس
توهین خشن و عجیب فرماندار گلپایگان به یک خبرنگار +فیلم
اقدام جالب یک موسسه خیریه برای حمایت از کارتنخوابها+عکس
نجات ۲ پسر جوان تبریزی از مرگ حتمی توسط مأموران پلیس
ممنوع المنبر شدن یک روحانی مشهور کشور / برخورد جدی با مداحانی که در شبکه ماهواره ای امام حسین(ع) فعالیت دارند
مهدی قائدی به هوش آمد و ..!
اقدام وحشتناک پسر 30 ساله با مادرش در اصفهان
راز مخوف جسد خون آلود در شالیزارهای تالش چیست؟! + عکس
زن اعدامی در بوشهر بالای چوبه دار نرفت!
ارسال نظر