به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، دختر 22 ساله ای که به اتهام سرقت Stealing یک دستگاه گوشی تلفن همراه گران قیمت دستگیر شده است، در میان گریه هایش به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری کاظم آباد مشهد گفت: پدرم کارگر ساده ای بیش نبود و ما در یک منزل  نقلی در حاشیه شهر  زندگی می کردیم. من تنها فرزند خانواده بودم و به همین دلیل پدر و مادرم توجه خاصی به من داشتند. همه تلاش آن ها این بود که من راه صحیح زندگی را بیاموزم و راه را از بیراهه تشخیص بدهم. با آن که پدرم درآمد بسیار اندکی داشت اما زندگی خوبی داشتیم تا این که روزی یک حادثه Incident تلخ  سرنوشت ما را تغییر داد و مسیر زندگی من نیز عوض شد.

آن روز مانند همیشه پدرم صبح زود سرکار رفت اما دیگر به خانه بازنگشت. در حالی که من ومادرم به شدت نگران شده بودیم خبر مرگ پدرم در سانحه رانندگی همه وجودمان را به هم ریخت و من و مادرم در عزای او سیاه پوش شدیم.

هنوز یک ماه بیشتر از مرگ پدرم نگذشته بود که مادرم مجبور شد برای تامین مخارج زندگی کار کند این گونه بود که من در «لاک تنهایی» فرورفتم و صبح تا شب در خانه تنها می ماندم. آرام آرام رفتارم تغییر کرد و دچار افسردگی شدم تا این که دختر عمه ام نزد من آمد تا با یکدیگر بیرون برویم بلکه از این وضعیت رهایی یابم.

در میان همین گردش و تفریح ها بود که دختر عمه ام مرا با دوست پسرش آشنا کرد. «شهرام» پسری شوخ و مهربان به نظر می رسید به همین دلیل خیلی زود اعتماد مرا نیز جلب کرد. مدتی بعد «شهرام» با من تماس گرفت و گفت یکی از دوستان پولدارش باغ ویلایی در منطقه فردوسی مشهد دارد و قرار است شبی را برای خوشگذرانی به آن جا برود.

او خیلی محترمانه از من هم دعوت کرد تا در این شب به یادماندنی در کنار آن ها باشم و از زندگی لذت ببرم. من که خیلی کنجکاو شده بودم پیشنهادش را پذیرفتم و با اصرار، رضایت مادرم را گرفتم تا به آن باغ رویایی بروم. وقتی به آن جا رسیدم شهرام و دوستش «فرید» مشغول مصرف تریاک بودند.

من در حالی که زیر آلاچیق نشسته بودم متوجه نگاه های کثیف و هوس آلود فرید شدم. دقایقی بعد فرید درکنارم نشست و به من پیشنهاد دوستی داد ولی من که برای لذت بردن از مناظر باغ به آن جا رفته بودم بلافاصله پیشنهاد او را رد کردم. ساعتی بعد شهرام مرا به گوشه ای کشید و گفت: فرید خیلی پولدار است، حالا که از تو خوشش آمده با او طرح دوستی بریز و از پول هایش استفاده کن. من هم یک لحظه وسوسه شدم و به تلافی پیشنهاد فرید، گوشی گران قیمت او را سرقت کردم.

وقتی به خانه بازگشتم از شدت استرس خوابم نمی برد تا این که صبح روز بعد برای رهایی از شر گوشی سرقتی، آن را به یک مالخر فروختم اما چند روز بعد فرید در حالی که حکم جلب من را در دست داشت به همراه ماموران انتظامی به در منزلمان آمد و... برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

این مرد قبل از مرگ قاتل آتنا اصلانی را می شناخت / اسماعیل رنگرز او را کشت؟! + عکس

سحر وقتی شوهرش به سفر می رفت مرا به خانه اش می برد تا اینکه! + عکس

رییس باند مشهد پارتی دستگیر شد / او به گرگ معروف بود

اعدام پر سرو صدای یک جوان 27 ساله در زندان یاسوج

قتل وحشیانه عروس و داماد مشهدی در اتاق خواب + عکس

سینه ریز 2 میلیارد تومانی ارثیه دردسر ساز کارخانه دار تهرانی بود +عکس

در جشن عقدکنان فهمیدم نامزدم بدچشم و بی تعهد است / حماقت کردم و صیغه یک مرد متاهل شدم

حکم عجیب آزادی مرد شیطان صفت مجازی + عکس

ازدواج سفید خواهرم با جوان 20 ساله را تحمل نداشتم / قتل عام وحشتناک عروس و داماد! + عکس

نجات نیم میلیاردی یک جوان از چوبه دار + عکس

عکس وحشتناک از میز شام زن و شوهر آدمخوار (16+)

کور کردن دوچشم مرد ثروتمند به خاطر ساعت طلا

از لاک تنهایی تا باغ ویلایی! / شهرام و دختر عمه ام این بلا را سرم آوردند

قاتل دروغ می گوید / عمویم می خواست زن جوانی را به خانه مان بیاورد که مادرم مخالفت کرد و او با چاقو نیمه شب به ما حمله کرد + عکس

فایل صوتی دست قاتل کارخانه دار تهرانی را رو کرد

اشک های نانوایی که پسر دوست داشتنی اش را کشت + عکس

دلیل تاخیر در ورود پیکر شهید حججی به ایران اعلام شد / قرار بود سر شهید هم بیاید اما!

وقتی فرزاد از پشت شمشادهای پارک بیرون آمد، شوکه شدم چون او شوهرم بود!

وبگردی