«پول یارانه» قاتل جزیره میانی را به دام انداخت
رکنا: «پول یارانه» قاتل را به دام انداخت .
مرد معتادی که در دور هم نشینی کارتن خواب ها میان شمشادهای جزیره میانی بزرگراه شهید چراغچی مشهد با چاقو یکی از دوستانش را به قتل رسانده بود، در حضور قاضی ویژه قتل عمد به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و زوایای پنهان این پرونده جنایی را آشکار کرد.
ساعت هشت صبح درحالی که خورشید انوار درخشان خود را روی شمشادهای جزیره میانی بزرگراه شهید چراغچی مشهد گسترانده بود، خودروهای پلیس Police با اشاره متهم به قتل، در کنار بزرگراه متوقف شد. «هادی – ع» به فضای دایره ای شکل که با شمشادها محصور شده بود، نگاهی ا نداخت و گفت : این جا «پاتوق» ما بود! البته من در این مکان چادر زده بودم و تا قبل از ارتکاب جنایت Crime همین جا زندگی می کردم! اعتیاد به مواد مخدر Drugs صنعتی همه چیز را از من گرفته بود، کارتن خواب بودم و خانه و زندگی نداشتم. تنها برای گرفتن سهم یارانه ام دقایق کوتاهی به منزل می رفتم و دوباره به «پاتوق» برمی گشتم! او که سنگینی حلقه های قانون Law را بر دستانش احساس می کرد، هر دو دستش را بالا برد و با اشاره به میدان خیام مشهد گفت: از همین جا (میدان امام حسین (ع)) تا میدان بار سپاد (میدان خیام) فضاهای خالی زیر شمشادها، پاتوق معتادان کارتن خواب است و بیشتر بعداز ظهرها در این منطقه برای استعمال یا تهیه مواد مخدر صنعتی دور هم جمع می شوند. دقایقی بعد و با صدور دستوری از سوی قاضی Judge «کاظم میرزایی» بازسازی صحنه قتل Murder توسط متهم «هادی – ع» آغاز شد. ابتدا سرگرد مهدی سلطانیان (رئیس دایره قتل پلیس آگاهی خراسان رضوی) به تشریح خلاصه ای از محتویات پرونده پرداخت و گفت: شب هجدهم خرداد گذشته جسد جوانی که با ضربه چاقو به ناحیه گردن به قتل رسیده بود، کنار جوی آب بزرگراه کشف شد. وی افزود: پس از وقوع جنایت، تلاش کارآگاهان برای شناسایی و دستگیری متهم به قتل با راهنمایی های بازپرس ویژه قتل عمد ادامه یافت تا این که مشخص شد «ع- ک» در پاتوق جزیره میانی به قتل رسیده است. بنابراین پیگیری سرنخ های افرادی که به این پاتوق رفت و آمد داشتند، کارآگاهان را به سوی فرد معتادی به نام «هادی» سوق داد و در نهایت مشخص شد او فقط برای دریافت مبلغ یارانه هر ماه یک بار و آن هم تنها چند دقیقه به منزل پدرش می رود. بنابراین عملیات کارآگاهان بر این موضوع متمرکز شد اما ساعت 12 شب هنگامی که یارانه ها واریز شد، کارآگاهان تنها دو دقیقه دیرتر به محل موردنظر رسیدند و متهم با دریافت مبلغ مذکور از آن مکان گریخته بود. سرگرد سلطانیان ادامه داد: به همین خاطر، بلافاصله عملیات ردیابی و رصدهای اطلاعاتی با صدور دستوری از سوی سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی) وارد مرحله جدیدی شد تا این که مدتی بعد متهم در یک مرکز ترک اعتیاد شناسایی و دستگیر شد!
در ادامه بازسازی صحنه جنایت، قاضی «کاظم میرزایی» با تفهیم مواد قانونی به متهم 38 ساله از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت موضوع را بیان کند چرا که اظهارات وی در مراحل دادرسی مورد استنادهای قضایی قرار می گیرد. سپس «هادی- ع» مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و با معرفی کامل خود در تشریح جزئیات این جنایت هولناک گفت: من از مدتی قبل در همین مکان (جزیره میانی) زندگی می کنم و برای تامین هزینه های اعتیادم به خرده فروشی مواد مخدر می پردازم.
آن روز هم داخل چادر خواب بودم. وقتی شیشه مصرف می کنم تا چند ساعت خوابم می برد و چیزی نمی فهمم. زمانی که چشم هایم را باز کردم از 150 هزار تومان پول و گوشی تلفنم خبری نبود ! فهمیدم که آن ها را معتادان دیگر سرقت Stealing کرده اند. وقتی از چادر بیرون آمدم یکی از دوستانم گفت : «ع- ک» از چادر تو خارج شد! دیگر به او مشکوک شده بودم تا این که اوایل شب دوباره به همراه «سارا سیاه» و «سعید دماغ» ( 2 معتاد Addicted کارتن خواب) مشغول مصرف شیشه شدیم. در همین هنگام «ع- ک» نیز به جمع ما آمد. من سرم را پایین انداختم و حرکات او را زیر نظر گرفتم. «ع- ک» از «سارا سیاه» خواست پایپش را به او بدهد تا بتواند شیشه بکشد! ولی من که از دست او عصبانی بودم خطاب به سارا گفتم بگو هر وقت پول ها و گوشی را بازگرداند، بعد از پایپ تو استفاده کند! «ع- ک» از این جمله عصبانی شد و لگدی به شانه سارا زد! من هم دیگر نتوانستم تحمل کنم، چاقویم را بیرون کشیدم و ضربه ای به گردنش زدم البته قبلا هم چند بار چاقوکشی و افرادی را مجروح کرده بودم اما آن ها کشته نشده بودند!! متهم این پرونده جنایی ادامه داد : وقتی خون به شدت از گردن «ع- ک» فواره زد من ترسیدم و دستمالی را به او دادم که روی گردنش بگیرد ولی او با فریاد کمک کمک داخل بزرگراه رفت و تلاش کرد به سمت دیگر آن برود ولی وقتی بی حال روی آسفالت کنار جوی آب افتاد، فهمیدم که او می میرد به همین دلیل من هم مانند دیگر دوستانم از آن جا فرار Escape کردم تا این که کارآگاهان مرا دستگیر کردند. بنابراین گزارش با پایان یافتن اظهارات متهم و ثبت اعترافات تکان دهنده وی، قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد درحالی دستور پایان بازسازی صحنه جنایت را صادر کرد که صدای زنگ تلفن همراهش از وقوع جنایتی دیگر در منطقه ناظریه مشهد حکایت داشت.
گزارش خراسان حاکی است: متهم به قتل در حالی که برای آخرین بار نگاهش را به پاتوق دایره ای شکل دوخته بود، به دستور مقام قضایی روانه زندان Prison شد تا این پرونده جنایی نیز دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
سیدخلیل سجادپور
ارسال نظر