دو هفته پیش مردی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از فرار Escape خواهر جوانش خبر داد و برای یافتن وی کمک خواست.

شاکی به قاضی Judge مرشدلو گفت: خواهرم به خاطر اختلافاتی که با شوهرش داشت از خانه‌شان قهر کرد و به خانه ما آمد. چند روز قبل با او دعوا کردم که به حالت قهر از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. برای یافتن او به همه جا سر زدم اما ردی از او به دست نیامد.

خواهرم ازدواج کرده و صاحب فرزند است. او مدتی پیش با شوهرش اختلاف‌‌هایی پیدا کرد. به قهر به خانه پدری‌مان بازگشت. فرزندش نیز نزد خانواده شوهرش بود. وی چند روز پیش با من در خانه دعوا کرد و بدون این که حرفی بزند از خانه بیرون رفت.

وی افزود : هرچه منتظر ماندیم خبری از او نشد. به تلفن همراهش زنگ زدیم که خاموش بود. بیمارستان‌ها، کلانتری‌ها و هر جایی را که گمان می‌کردیم ممکن است باشد، جست‌وجو کردیم اما ردی از او نبود حتی شهرهای اطراف را گشتیم که بی‌فایده بود. این در حالی بود که حتی یکی از اقوام‌مان که همراه ما در جست‌وجوی خواهرم بود، در جریان تصادف Crash فوت کرد. هنوز موفق به یافتن وی نشدیم.

همزمان با شکایت این مرد، با دستور قضایی تحقیقات ماموران پلیس Police آگاهی برای یافتن وی آغاز شد تا این که در جریان تجسس‌های پلیسی، ماموران اطلاعاتی به دست آوردند که نشان می‌داد، زن گمشده در تلگرام Telegram با چند نفر در ارتباط بوده است

همین سرنخ کافی بود که ماموران احتمال دهند این زن باید فریب مردی را خورده و بعد از دعوا کردن با برادرش، از خانه فرار کرده باشد.

جست‌وجوها در این باره ادامه داشت تا این که چند روز بعد زن جوان با خانواده‌اش تماس گرفت و مدعی شد در دام دو مرد گرفتار شده و آنها طلاهایش را سرقت Stealing کرده‌اند. زن جوان بعد از صحبت با اعضای خانواده‌اش، به خانه بازگشت.

زن جوان به افسر تحقیق گفت: از چندی پیش در تلگرام عضو گروهی شدم که چند مرد عضو آن بودند. فریب یکی از آنها را خوردم و بعد از فرار از خانه با او قرار گذاشتم. او و دوستش به محل قرار آمدند. آنها از من خواستند شب به گرمخانه بروم و برای این که طلاهایم سرقت نشود، طلاها را نزد آنها بگذارم. قرار شد آنها طلاهایم را بفروشند تا با آن بتوانم جایی را برای زندگی اجاره کنم. دو متهم طلاهایم را سرقت کرده و فقط 50 هزار تومان به من دادند. روزها در خیابان‌ها آواره بودم و شب‌ها به گرمخانه می‌رفتم.

با توجه به اظهارات این زن جوان، دو سارق تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند تا این که یکی از آنها بازداشت شد. دیروز این متهم با انتقال به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران در جریان تحقیقات به قاضی پرونده گفت: من با این زن جوان در تلگرام آشنا شدم. او دروغ می‌گوید. یک بار به مغازه‌ام آمد که از او خواستم نزد خانواده‌اش بازگردد که قبول نکرد. حتی مواد غذایی به او دادم که برای چند روزی داشته باشد. او فقط گردنبند طلایش را به من فروخت و بابت آن 700 هزارتومان پرداخت کردم. سرقتی در کار نبود. نمی‌دانم بقیه طلاهایش را به چه کسی داده است.

مرد جوان با دستور قضایی بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد. جست‌وجوی پلیس برای یافتن همدست وی ادامه دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.