زنم در حالی که باردار بود وقتی کوچه را نگاه کرد خبر بدی داد و من ...
رکنا: مردی که یکی از مهاجمان به خانهاش را به قتل رسانده بود، از اولیای دم درخواست کرد به خاطر همسر و دو کودک خردسالش از قصاص او گذشت کنند.
بیست و هفتم فروردینماه سال گذشته، مأموران پلیس از قتل پسر جوانی در خیابان شوش تهران با خبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به کیوان 26 ساله بود که با ضربه چاقو کشته شده بود.
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران پلیس متهم را که در محل حضور داشت، بازداشت کردند. او توضیح داد: در خانه استراحت میکردم که ناگهان از کوچه صدای سرو صدا شنیدم. فکر کردم جوانهای خیابان هستند که با هم درگیر شدهاند. لحظاتی بعد همسرم خبر داد که چند نفر با پدرم مقابل در خانه درگیر شدهاند. وقتی رسیدم مهاجمان پدر پیرم را هل دادند و او نقش بر زمین شد. مهاجمان در حال عادی نبودند و قصد حمله به من را داشتند که برای دفاع از خودم با چاقو به یکی از آنها ضربه زدم که فوت شد.
بعد از اقرارهای متهم، این پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات و بررسیهای لازم به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و روز گذشته روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی زالی و مستشار اسلامی قرار گرفت. ابتدای جلسه وکیل اولیایدم در جایگاه حاضر شد و درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: چند سالی بود که از افغانستان به ایران آمده بودم و بعد از ازدواج صاحب فرزندی شدم. شغلم کارگری بود که به صورت روزانه کار میکردم. وقتی همسرم بار دیگر باردار شده بود، در فکر آن بودم که به خاطر مخارج زندگی باید بیشتر کار کنم. روز حادثه Incident در خانه استراحت میکردم و در فکر آن بودم که فردا کجا بروم تا کار مناسب و پردرآمدی داشته باشم. در این فکر و خیال بودم که ناگهان صدای سر و صدا را از کوچه شنیدم. بعد از آن احساس کردم در حیاط باز و بسته شد. اهمیتی ندادم تا اینکه صدای همسرم را شنیدم که مرا صدا کرد. با فریاد او از بالا دیدم پدرم جلوی در حیاط ایستاده و با چند جوان در حال بحث است. ناگهان یکی از آنها پدرم را هل داد و او نقش بر زمین شد. این صحنه و استرس همسرم با وضعیتی که داشت، مرا ناراحت کرد. چون آنها قوی هیکل بودند یک چاقو برداشتم تا اگر به من حمله کردند از خودم دفاع کنم. وقتی جلوی در رفتم یکی از آنها مست بود و جلو آمد. دستم را روی شانهاش گذاشتم تا او را از جلوی در بیرون کنم که ناگهان با ناسزا گفتن مرا تهدید کرد. مجبور شدم از چاقو استفاده کنم تا او را بترسانم. اصلاً متوجه نشدم که به او ضربه زدهام. مقتول وقتی دستم را از روی شانهاش انداخت، خیالم راحت شد که صدمه ندیده است. در را بستم و به طبقه بالا رفتم. ناگهان متوجه شدم چاقو خونی است. نگران شدم، از بالا کوچه را دیدم که متوجه شدم دوستان مقتول با مأمورها به منزل ما میآیند.
متهم در جواب هیئت قضایی برای علت درگیری مقتول با پدرش گفت: من و برادرم خیلی ارتباط خوبی نداشتیم و از حال هم خبر نداشتیم. وقتی به آگاهی رفتم، متوجه شدم دو ماه قبل مقتول به همراه یکی از دوستانش میخواستند در پارک از برادرم زورگیری کنند. به همین دلیل با شیشه شکسته به شکم برادرم حمله کرده بودند و او دچار آسیب شده بود. بعد از آن درگیری، برادرم از آنها شکایت کرده بود و آنها به خاطر جلب رضایت به منزل ما آمده بودند تا پدرم، برادرم را مجبور به رضایت کند که حادثه اتفاق افتاد. متهم در آخرین دفاع گفت: من دارای همسر و دو فرزند هستم. هیچ وقت با کسی درگیر نشده بودم و سرم به کار خودم بود. بعد از حادثه نیز بارها برای رضایت نزد خانواده مقتول رفتهایم، اما آنها با پرداخت 160 میلیون بابت دیه رضایت میدهند. وقتی خانوادهام برای نان شب محتاج هستند، چطور این مبلغ را تهیه کنم. از آنها میخواهم در حق من به خاطر فرزندانم گذشت کنند تا در این کشور غریب آواره نشوند.
در آخر بعد از آخرین دفاع متهم، هیئت قضایی وارد شور شد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر