دخترم سه ماهه مطلقه شد و با دوستان ناباب رفت و آمد دارد / همسایه امان او را از راه به در کرد
رکنا: این دختر به فکر سرنوشت خودش نیست که بماند، آبرو و حیثیت ما را هم به بازی گرفته است. شما بگویید چه کنم. یک هفته دنبالش میگشتم تا رد او را در خانه دوستش پیداکردم. به کلانتری قاسمآباد آمدهام تا برویم و او را بیاوریم. او بچه سر به راهی بود، چهار سال قبل با زن همسایهمان آجی باجی شدند.
زن همسایه، دخترم را از راه به در کرد. یک روز خبردار شدیم با پسری جوان رابطه دارد. این شازده پسر به خواستگاری آمد. او اهل زندگی نبود و ما مخالفت کردیم. اما دختر ناخلف تهدید به خودکشی میکرد. دو سه ماه درگیر این ماجرا بودیم، از ترس آبرویم او را با دلهره و نگرانی به خانه بخت فرستادیم.
دار و ندارم را برای زندگیاش خرج کردم اما این ازدواج به سرانجام تلخی رسید. دخترم و شوهرش که فقط درگیر رفیقبازی بودند با هم اختلاف پیدا کردند و سه ماه بعد جدا شدند. بعد از طلاق، باز هم حمایتش کردیم. چند ماه خانهنشین شده بود. اما دوباره سراغ دوستان لاابالیاش رفت. انگار او قصد دارد جان من و مادرش را ذره ذره بگیرد. از مدتی قبل شبها دیر به خانه میآمد و خیلی عصبی شده بود. دعوا راه میانداخت و میگفت زندگی مستقلی میخواهد. برایش یک خواستگار هم آمد، جواب رد داد. بعد هم از خانه فرار Escape کرد و... او بچه تهتغاری خانه است و ما دوستش داریم ولی...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
بگذارید خودکشی کند.او ادم نخواهد شد او برای ابروی خودش ارزش قایل نیست وامیدی به اصلا حش نیست .بمیرد بهتر است.
شما چه کاره ای که در مورد زندگی مردم نظر میدی.
اگه پدر یا مادر میشدی میفهمیدی هر چی باشه فرزندشون هست و براش زحمت کشیدند جناب بلانسبت حقگو ای کاش پیش یک مشاور میبردینش