زن همسایه‌، دخترم را از راه به در کرد. یک روز خبر‌دار شدیم با پسری جوان رابطه دارد‌. این شازده پسر به خواستگاری آمد. او اهل زندگی نبود و ما مخالفت کردیم. اما دختر ناخلف تهدید به خودکشی می‌کرد‌. دو سه ماه درگیر این ماجرا بودیم، از ترس آبرویم او را با دلهره و نگرانی به خانه بخت فرستادیم.

دار و ندارم را برای زندگی‌اش خرج کردم‌ اما این ازدواج به سرانجام تلخی رسید‌. دخترم و شوهرش که فقط درگیر رفیق‌بازی بودند با هم اختلاف پیدا کردند و سه ماه بعد جدا شدند. بعد از طلاق‌، باز هم حمایتش کردیم. چند ماه خانه‌نشین شده بود. اما دوباره سراغ دوستان لاابالی‌اش رفت. انگار او قصد دارد جان من و مادرش را ذره ذره بگیرد. از مدتی قبل شب‌ها دیر به خانه می‌آمد و خیلی عصبی شده بود. دعوا راه می‌انداخت و می‌گفت زندگی مستقلی می‌خواهد‌. برایش یک خواستگار هم آمد، جواب رد داد. بعد هم از خانه فرار Escape کرد و... او بچه ته‌تغاری خانه است و ما دوستش داریم ولی...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.