اینها از مرگ خود خبر داشتند!
رکنا: خودش بالای قبرش نشسته بود و می دانست به زودی به اینجا سفری ابدی دارد.
همه ما کم و بیش شنیده یا دیدهایم که انسانها قبل از فوتشان، از مرگ خود باخبر میشوند. من هم این موضوع را شنیدهام. چند مورد در مورد فوت بستگان و آشنایان هم که دقیق شدم و تحقیق کردم، دریافتم که قبل از مرگ برخیها حرفهایی میزنند یا کارهایی میکنند که انگار میدانند مرگشان نزدیک است.
فلسفه این کار را نمیدانم ولی تا این حد میدانم که انسان هر چقدر خداشناستر باشد، معرفتش نسبت به دنیای بعد از مرگ بیشتر است. این مقدمه را گفتم که در مورد مرگ سه تن از همکارانم که در تصادف Crash اتفاق افتاد خاطرهای بگویم. یادم میآید چند سال پیش همکاران امور مالی عکسی به یادگار و دستهجمعی گرفتیم. چند روز قبل از تصادف، آقای پرویز کاردان آن عکس را دید و گفت: چند روز دیگه شما با دیدن این عکس یاد من و خاطراتم میافتید و از ما حلالیت میطلبید.
من و همه همکاران آن موقع موضوع را جدی نگرفتیم و ساده از آن گذشتیم ولی چند روز بعد آن تصادف اتفاق افتاد و کاردان به رحمت خدا رفت همه تعجب کردیم. در مورد بهنام چراحی هم این اتفاق افتاد. در قطعه 48 یک قبر برای خودش خریده بود. چند روز قبل از تصادف و مرگ ناگهانیاش وقتی از محل کار بر میگشتیم، مکث عجیبی در قطعه 48 کرد. ایستاد و فاتحهای خواند. من که از کارش تعجب کرده بودم و از همه جا بیخبر بودم.
پرسیدم چه میکنی؟ برای قبر خالی فاتحه میخوانی ؟
پاسخ داد: این قبر خودمه بزودی در اینجا آرام میگیرم!
باز من آن روز حرفش را جدی نگرفتم. هرگز فکرش را هم نمیکردم که فقط چند روز از زندگیاش باقی مانده است. هرگز آن روز را فراموش نمیکنم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر