نسل اولی‌های دربی: 6و4 نشان نمی‌دهیم!

شهریورماه سال گذشته و چند روز پیش از دربی 83، سه بازیکن بزرگ فوتبال ایران و آسیا در دهه 40 و 50 مهمان "ورزش سه" بودند. ابراهیم آشتیانی 70 ساله، منصور رشیدی 65 ساله و حسن روشن 60 ساله دورهم نشستند و به‌مرور خاطرات مشترک و یادآوری‌هایی جذاب از گذشته پرداختند. این 3 نفر هرکدام در فوتبال ایران صاحب رکوردی ارزشمند هستند. این رکوردها برای 3 مرد حاضر در گپ و گفت آن روز بزرگ‌ترین افتخار ورزشی آنها هم می‌تواند باشد.
ابراهیم آشتیانی اولین مرد سال در فوتبال ایران است، منصور رشیدی تنها گلر تاریخ فوتبال ماست که در یک تورنمنت رسمی گل نخورده است و حسن روشن که تنها فوتبالیست تاریخ ماست که هم در جام‌جهانی و هم در المپیک گل زده است. 
این سه، روزها پیش از درگذشت تلخ ابراهیم آشتیانی و با فاصله ای طولانی از دوران رقابت کنار هم ایستادند. شاید خواندن دوباره این مصاحبه خالی از لطف نباشد ، مصاحبه ای که حالا رنگی از غم را در لابه لای سطرهایش دارد . گفت و گو با سه ستاره تاریخ دربی ؛ با آرزوی طول عمر برای بازمانده هایی که سرمایه های بزرگ فوتبال ما هستند :
: امروز صبح ابراهیم آشتیانی می‌گفت حسن روشن زهردارترین مهاجمی است که در تاریخ فوتبال با او روبه‌رو شده‌ام. البته ایشان نمی‌دانست که امروز قرار است با شما مصاحبه مشترک داشته باشد.
حسن روشن(با خنده): آقای آشتیانی کم دروغ می‌گوید.اما این شاید یکی از همان دروغ‌هایش باشد!
منصور رشیدی: حسن روشن از دسته فوتبالیست‌هایی بود که همه‌چیز داشت درست مثل پرویز قلیچ خانی که به‌جرئت او را کامل‌ترین فوتبالیست همه ادوار می‌دانم.
: چطور شد که منصور رشیدی مردی که در شاهین و پرسپولیس بازی کرد، سر از تاج درآورد و یکی از متعصب‌ترین مردان این تیم شد؟
منصور رشیدی: بله من در شاهین و پرسپولیس بازی کردم اما از وقتی به استقلال Esteghlal رفتم تعصب به این تیم داشته، دارم و خواهم داشت . به هرحال تاج همه زندگی ورزشی و هویت فوتبالی من است .
: منصور رشیدی از پرسپولیس به استقلال رفته، این‌یکی از اتفاقات تاریخی در بین دو تیم بوده و کمتر حرف از آن زده‌شده است.
حسن روشن: این تعصبات و حساسیت‌های شدید بین پرسپولیس و استقلال تنها در سالیان اخیر رشد کرده و قبل ها شکلش متفاوت بود. من خودم یک استقلالی هستم اما ریشه فوتبال دوقطبی در ایران با دو تیم شاهین و دارایی آغاز شد. وقتی این دو تیم منحل شدند، طرفداران دارایی به سمت تاج رفتند و طرفداران شاهین به پرسپولیس آمدند. مثلاً در مورد خود من باید بگویم من بازیکن همایون بهزادی بوده‌ام آن‌هم در تیم شرق شاهین.
منصور رشیدی: و البته آقای کلانی هم در تیم مشعل تاج بازی می‌کرده است.
آشتیانی: من یادم هست زمانی که در پیکان بودیم حسن روشن سر تمرین تیم ما آمد.
روشن: بله آقای بهزادی گفتند بیایید سر تمرین پیکان اما آقای دهداری که من را دیدند گفتند زود است فعلا نباید برای پیکان بازی کنی.
آشتیانی : اشتباه بزرگی بود . اقای روشن می توانست رد پرسپولیس تبدیل به یکی از بهترین های تاریخ شود اما بعدا ما همیشه در تاج شاهد درخشش دائمی اش بودیم . 
: آقای رشیدی ماجرای شاهین و پرسپولیس و تاج برای شما چه بود؟
رشیدی: من در تیم شاهین خرمشهر بازی می‌کردم که شاهین تهران منحل شد. وقتی شاهین تهران منحل شد شاهین‌های شهرستان‌ها مجوز فعالیت نداشتند به همین دلیل با پیشنهاد مربی آن روزگار آقای احمد هدایت به تهران آمده رفتم سراغ منصورخان امیر آصفی در تیم برق. ایشان به من گفتند تو گلر دوم تیم من هستی اما من قصد داشتم خیلی زود ملی‌پوش بشوم برای همین با خودم گفتم اگر قرار است گلر ذخیره باشم و با نیمکت‌نشینی کارم را در تهران آغاز کنم می‌روم سراغ یک تیم بزرگ‌تر و به همین دلیل رفتم به پرسپولیس.
آشتیانی: این مقطعی که رشیدی از آن حرف می‌زند برای زمانی است که چند نفر از بازیکنان ما در تیم پیکان به پرسپولیس برگشته بودند یعنی من و برادران وطن‌خواه، فریدون معینی و علی پروین با پیکان بودیم و مرحوم همایون بهزادی، کاشانی، کلانی و محراب برگشته بودند پرسپولیس.
رشیدی: همایون خان بهزادی با برخورد بسیار خوبش من را به تمرین تیم پرسپولیس برد و ضمن اینکه من را به آقای برومند که سرپرست تیم بود معرفی کرد، مقدمات استخدام من را در سازمان امور استخدام کشوری مهیا کرد. من در پرسپولیس حضور پیدا کردم اما این تیم هم 4 گلر داشت، گلرهایی مثل هادی طاووسی، عزیز اصلی، کاظم بیاتی و تازه حرف از بهرام مودت و مهدی عسگرخانی هم بود؛ بنابراین از پرسپولیس جدا شدم و به پیشنهاد پرویزخان ابوطالب که سرمربی تیم‌ملی جوانان بود به تیم فوتبال دیهیم رفتم که بعدها بوتان نام گرفت. بعد هم آقای رایکوف به من پیشنهاد داد بروم استقلال و من با خوشحالی به استقلال رفتم. البته ناصر حجازی از اینکه من به استقلال رفتم ناراضی بود؛ خدا رحمتش کند.
: بازهم سوال از آقای رشیدی داریم، منصورخان چطور می‌شود شما سال 1351 با 25 سال سن برای تیم‌ملی جوانان بازی کنی؟
رشیدی: من متولد 1330 هستم نه 26، ماجرا همین است که وقتی برای اولین بار می‌خواستم از کشور خارج شوم به خاطر مشکل نداشتن کارت پایان خدمت دچار مشکل شدم یکی از دوستانم به من گفت متولدین سال 1326 معاف می‌شوند و من هم با تلاش بسیار شناسنامه‌ام را به متولد 1326 تغییر دادم و کارت معافیت گرفتم. خوشبختانه درهمان سال اولی که به تاج رفتم در 4 بازی مسابقات تهران 1351 یازده بازی انجام دادم و جزء بهترین‌ها بودم و به تیم‌ملی دعوت شدم.
: یک مقایسه ارزشی سؤالی است که از شما عزیزان دارم. اگر هرکدام از شما به دوران اوج فوتبالتان برمی‌گشتید و ارزش ریالی شما در فوتبال حرفه‌ای با امروزی‌ها مقایسه می‌شد، حدس می‌زنید این قیمت چقدر بود؟ هرکدام از شما توسط یکی دیگر از دوستان ارزش‌گذاری می‌شود، مثلاً از آقای روشن می‌پرسیم با توجه به اینکه بیرانوند یک میلیارد و 200 میلیون قرارداد دارد، قیمت منصور رشیدی چقدراست؟
حسن روشن: حداقل بین یک و نیم میلیارد تا یک میلیارد و 700 میلیون تومان.
این ژست حسن روشن بعد از گلزنی است . ساده اما نه باسرعتی که قبلا داشت و همه را کلافه می کرد .
: حالا از آقای رشیدی بپرسم که در دفاع راست با توجه به اینکه خسرو حیدری و ماهینی و وریا بین یک میلیارد تا یک میلیارد و 300 میلیون تومان می‌ارزند، قیمت آقای آشتیانی چقدر باید باشد؟
رشیدی: بی‌شک آقای آشتیانی با معیاری که شما می‌گویید بالای 2 میلیارد تومان ارزش دارد.
آقای آشتیانی شما بفرمایید که با توجه به قیمتی که برای امثال مهدی طارمی پرداخت می‌شود حسن آقا چقدر ارزش داشته است؟
آشتیانی: آقای روشن با آن معیار حداقل 2 برابر مهاجمان امروز ارزش داشته است یعنی حداقل 2 و نیم میلیارد تومان.
: یک سوال تقریبا مشترک از هر سه بزرگوار دارم، آقای رشیدی شما بگویید که بهترین خط دفاعی که در دوران فوتبالتان می‌توانستید مقابل خودتان داشته باشید چه گروهی هستند؟ ضمناً بهترین مهاجمی که روبه‌رویش ایستاده‌ای چه کسی بوده است؟
رشیدی: عزت جان ملکی در چپ و آشتیانی در راست، حلوایی و کاشانی هم در دفاع وسط. البته اکبر کارگرجم هم می‌توانست در هر 4 پست دفاع بازی کند. بهترین مهاجم روبه‌روی من هم اصغر شرفی بوده است.
: آقای آشتیانی 3 مرد دیگری که با شما خط دفاعی ایده‌آل را می‌ساختند چه کسانی هستند یا به عبارتی 3 همبازی ایده‌آل خودتان را در دوران فوتبال بگویید. از اسم سخت‌ترین مهاجم روبه‌رو و بهترین همبازیان روبه‌رو در فاز تهاجمی بگویید؟
آشتیانی: جعفر کاشانی، حلوایی و کارگرجم ضمن اینکه حسن روشن خطرناک‌ترین مهاجم روبه‌روی من بوده و بهترین همبازی‌ام هم در فاز تهاجمی علی پروین و علی جباری بوده‌اند.
: حسن آقا بهترین همبازی شما در خط حمله چه کسی بوده است؟
روشن: در مقطعی غلامحسین مظلومی و در مقطعی دیگر غفور جهانی بهترین همبازیان من بوده‌اند.
چند سوال در میان بحث وجود دارد که برای هر سه دوست یکسان است و ترتیب پاسخگویی به آن بر اساس سن است. سوال اول اینکه در اردوهای باشگاهی و ملی هم‌اتاقی‌های شما چه کسانی بودند؟
آشتیانی: جعفر کاشانی و فریدون معینی.
رشیدی: مجید حلوایی و ناصر حجازی.
روشن: ناصر حجازی، دانایی فر و غلامحسین مظلومی.
خاطره انگیزترین لحظه فوتبالی شما چیست ؟
آشتیانی: بازی با تیم‌ملی عراق در اردیبهشت سال 1351 یعنی جام ملت های 1972 بود. البته ما این بازی را 3 ـ صفر بردیم اما در ابتدای بازی قبل از اینکه ما 3 گل بزنیم در یک صحنه عراقی‌ها حمله بسیار خطرناکی روی دروازه ما انجام دادند. آنها توپ را از گلر ما عبور دادند و توپ در آستانه ورود به دروازه بود و من با سرعت به توپ رسیدم و توپ را از درون دروازه بیرون کشیدم. جالب است بدانید که این صحنه را همین چند شب پیش خواب دیدم.
رشیدی: من در جام ملت های 1972 که آقای آشتیانی از آن حرف می‌زند نبودم چون با تیم‌ملی جوانان برای برگزاری بازی های جوانان آسیا همراه این تیم بوده‌ام؛ اما بلافاصله بعد از مسابقات جام ملت های 1972 به تیم‌ملی اضافه شدم و در بازی برگشت مقدماتی المپیک 1972 مونیخ جلوی کره شمالی درون دروازه ایستادم. در این بازی داور برای کره شمالی یک پنالتی گرفت که من این پنالتی را دفع کردم. اگر پنالتی گل می‌شد ما به المپیک نمی‌رفتیم و حذف می‌شدیم. من آن صحنه را در دوران فوتبالم بیشتر از صحنه های دیگر در یاد دارم.
روشن: من یکی از اولین کسانی بودم که در فوتبال ایران گل به شکل قیچی برگردان زدم و اتفاقاً هر دو گل قیچی برگردان را جلوی عراق زدم یکی در سطح بزرگ‌سالان و دیگری در سطح جوانان.
: شما فقط نام بهترین همبازی و بهترین دوست و کسانی را می‌برید که آنها را دوست دارید یا حاضر هستید صادقانه بگویید آیا کسی وجود دارد که در فوتبال از او بدتان بیاید؟
آشتیانی: به هیچ وجه ... من که در فوتبال از کسی بدم نمی‌آید.
رشیدی: من هم خدا را شاهد می‌گیرم که از کسی بدم نمی‌آید اما در فوتبال ایران چون در فوتبال اروپا از پیکه اسپانیایی متنفر هستم.
روشن: من باکسی تعارف ندارم از قول من بنویس از ..... متنفر هستم.
: وقتی چشمتان را می‌بندید و به تاریخ فوتبال و 30، 40 سال قبل فکر می‌کنید تصویرش پشت پلکتان می‌آید، این فرد کیست؟
آشتیانی: حسینعلی کلانی
رشیدی: پرویز قلیچ خانی
روشن: مرحوم پدرم که همین تازگی عمرش را به شما داد.
: آیا در زندگی ورزشی تصمیم بدی گرفته‌اید و اگر گرفته‌اید آن تصمیم بد چه بوده است؟
آشتیانی: یک‌بار که هامبورگی‌ها من را پسندیدند آقای خسروانی که رئیس سازمان تربیت‌بدنی بود نگذاشت به آلمان بروم. البته این دست خودم نبود اما یک‌بار دیگر هم مسئولان باشگاه العربی کویت از من برای حضور در این کشور دعوت کردند اما من قدر فرصتی که پیش آمد را ندانستم می‌دانید چرا چون مدیر باشگاه جلوی من نشست و یک چک سفید دستم داد و گفت هرچقدر دلت می‌خواهد بنویس. بعدها فهمیدم که می‌توانستم رقمی را بنویسم که برابر با پول 20 سال از فعالیت ورزشی‌ام در پرسپولیس بوده است.
رشیدی: من در سال 1355 به لس‌آنجلس رفتم و ضمن بازی در تیم اسکای هایک لس‌آنجلس زندگی خوب و راحتی را در این شهر داشتم. سال 56 بود که آقای مهاجرانی تلفن زد و گفت منصور تیم دارد می‌رود جام‌جهانی سریع به ایران برگرد. من نباید حرف حشمت خان را گوش می‌کردم و به ایران می‌آمدم چون اولاً با تیم‌ملی به جام‌جهانی نرفتم و دوم اینکه فرصت برگشت به آمریکا را از دست دادم. نکته تلخ این بود که یک‌بار آقای مهاجرانی بعد از بازگشتن من به من گفت منصور به کسی نگو من از تو خواستم به ایران برگردی.
روشن: بدترین تصمیم زندگی ورزشی من پشت کردن به پیشنهاد چلسی انگلستان در سال 1352 بود فکر می‌کنم بقیه تصمیم‌هایی که در زندگی گرفتم درست بوده است.
: یک سوال مشترک دیگر می‌خواهم بپرسم از این فرد با این شخصیت و این جایگاه اجتماعی که امروز هستید و تعریف‌کننده عنوان شماست راضی هستید؟
آشتیانی: تعریف نمی‌کنم اما چون مسائل اخلاقی و انسانی را رعایت کرده‌ام راضی هستم.
رشیدی: صادقانه زندگی کردم و چون زندگی سلامتی داشتم از خودم راضی هستم.
روشن: بله من از موقعیتی که دارم راضی هستم.
مهم‌ترین مربیانی که در پیشرفت فوتبال شما بیشترین دخالت را داشته‌اند، چه کسانی بوده‌اند؟
آشتیانی: آلن راجرز از وقتی سرمربی من شد فوتبال من رشد کرد و همه افتخاراتم در دوران حضور او بود.
رشیدی: رایکوف یگانه مربی خارجی فوتبال ایران بود که به همه شاگردانش خدمت کرد.
روشن: رایکوف و مهاجرانی.
از ابراهیم آشتیانی خواستیم برای ما ژست بعد از گل زنی در دوران اوجش را به نمایش بگذارد و او با کمی شرم به سادگی دو دست خود را بالا برد . 
مربی خاصی در فوتبال داشته‌اید که به فوتبال شما ضرر زده باشند؟
آشتیانی: بله ایوان کونوف سد راه پیشرفت من در فوتبال شد. من می‌توانستم در سال‌های میانی دهه 50 بهتر باشم.
رشیدی: نه نداشته‌ام.
روشن: هیچ مربی‌ای به من بد نکرده است.
بهترین حضور شما در دربی مربوط به کدام بازی بوده است؟
آشتیانی: دربی سال 1352 یعنی همان دربی که ما 6 ـ صفر بردیم.
رشیدی: آخرین بازی من در دربی که یک ـ یک تمام شد فکر کنم سال 1355 بود.
روشن: دربی سال 1353 در بازی رفت که من دقیقه 88 گل زدم و تاج یک ـ صفر پرسپولیس را برد ما با همین برد در آخر کار قهرمان شدیم.
:خاطره دردناکی از فوتبال دارید ؟
آشتیانی :در سالهای فوتبالم برابر کره جنوبی در فینال جام ملتها وکره شمالی در فینال مقدماتی المپیک برنده شده ودر هر 2 بازی من را به عنوان ستاره زمین انتخاب کردند.در بازی فینال جام ملتهای آسیا در سال 1972 دندانهایم شکست وهمان موقع جراحی شد وحالا بعد از 44 سال همه دندانهای جراحی شده آن بازی را کشیده ام وعمل جراحی ویژه ای جهت ایمپلنت کردن دندانهایم آغاز کرده ام،در همه زمانی که در حال جراحی دندانهایم بودم تصاویر آن دوران از جلوی چشمانم میگذشت وهر بار که درد در دندانهایم میپیچد چهره بازیکن کره ای که دندانهایم را شکست در ذهنم تصویر میکردم.
رشیدی: بعد از دربی معروف سال 52 یکی از نشریات هفتگی آن زمان خبری منتشر کرد درباره خودکشی یکی از اعضای خانواده من به دلیل آن شکست که این خبر هرگز درست نبود و جالب اینکه هنوز درباره آن از من سوال می کنند.
روشن: مصدومیت من در جام جهانی 1978 خیلی لطمه زننده بود. کاش می توانستیم در آن تورنمنت به صورت کامل بازی کنم.
و سوال آخر؛ مربوط به دربی شش‌تایی‌ها که هر 3 نفر در آن حاضر بودید. فکر می‌کنید عامل شکل‌گیری این نتیجه چه بوده است؟
آشتیانی: ما در دربی‌های زیادی بهتر از آن بوده‌ایم اما در آن بازی از هر جا که ما زدیم داخل گل استقلال رفت.
رشیدی: آقای آشتیانی شکسته‌نفسی می‌کنند. البته که ما بازیکنان اشتباه کردیم و برای آنکه به کسی برنخورد بگویم مقصر آن بازی من بودم.
روشن: غرور برای ما به‌اندازه یک شکست با 6 گل تأثیر داشت.
در پایان مصاحبه نیز از سه بزگر فوتبال ایران خواستیم تا به رسم کری خوانی با نشان دادن اعداد 6 و 4 روبروی دوربین ما قرار بگیرند اما اتفاق جالبی افتاد و آنها با بلند کردن دستان یکدیگر گفتند ما هرگز 6 و 4 نشان نمی دهیم!برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.