امیر مینوسپهر : موزیسین ها امنیت شغلی ندارند / در هر خانه ای باید یک ساز وجود داشته باشد + فیلم
حجم ویدیو: 7.87M | مدت زمان ویدیو: 00:01:04

امیر مینوسپهر و برادرش علی مینوسپهر هر دو در عرصه موسیقی فعالیت دارند. فرصتی دست داد تا با امیر مینوسپهر به گفت و گو بپردازیم.

به گزارش رکنا، امیر مینوسپهر نوازنده ویولن و سولیست است. در ادامه مصاحبه رکنا را با امیر مینوسپهر بخوانید.

لطفا خودتان را معرفی کنید:

من امیر مینوسپهر مدرک کارشناسی ارشد نوازندگی ویولن از دانشگاه هنر دارم، نوازنده سابق ارکستر موسیقی ملی و در حال حاضر عضو ارکستر سمفونیک تهران هستم.

چرا ویولن را به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کردید؟

به علت علاقه شدید خودم به این ساز که در کودکی در من شکل گرفته بود، به خاطر استایل ویولن در موقع نوازندگی و زیبایی که در ساختمان خود ساز وجود دارد و صدای جادویی اش که مرا شیفته خودش کرد به سمت ساز ویولن رفتم که باعث شد تا امروز بی وقفه تمرین کنم ،کار کنم و همچنان دوستش داشته باشم.

آیا در نواختن ساز دیگری هم تبحر دارید؟

من ساز کمانچه از سازهای ایرانی و کمی پیانو هم کار کردم اما نه به شکل خیلی پیشرفته و خودم اسم حرفه ای روی آن نمی گذارم.

مهم ترین عامل موفقیت یک فرد در یادگیری ساز چیست؟

معتقدم مهم ترین عامل استعداد و بعد تمرین است چون اگر عامل استعداد نباشد تمرین زیاد هم راه به جایی نمی برد. البته قبول دارم با تمرین می شود استعداد کم را پرورش داد و در نهایت شکوفا کرد. در هرحال استعداد حرف اول را می زند اما همه اینها هم خودشان یک عامل را باید داشته باشد؛ آن هم عشقی است که انسان به کاری که می خواهد انجام دهد داشته باشد. من یادم می آید سال ها پیش برای درد دستم به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کردم. وی بعد از اینکه شغل مرا متوجه شد گفت: یک هفته تمرین نکن تا ببینیم منشا درد چیست و وقتی فهمید من روزی 8ساعت تمرین می کنم گفت من متخصص مغز و اعصاب هستم. یادم نمی آید در زندگی ام اینقدر درس خوانده باشم که البته به نظرم وی حتما اغراق کرد.

در اوقات فراغت چه می کنید؟

من اگر وقتی داشته باشم بیشتر مشغول تنظیم و آهنگسازی هستم و این کار را هم خیلی دوست دارم. متاسفانه خیلی وقت نمی کنم کتاب بخوانم؛ البته می خوانم اما نه خیلی زیاد. بیشتر در زمینه تاریخ علاقه دارم بدانم و مطالعه داشته باشم اما مواقع استراحت ترجیح می دهم فقط بخوابم چون خیلی وقت ها کمبود خواب دارم.

شما و برادرتان آقای علی مینوسپهر از هنرمندان کاربلد و با اخلاقید که دوقلو هم هستید. آیا کار مشترک باهم دارید؟

البته خیلی ممنونم از لطف و تعریف تان؛ امیدوارم لایق این تعریف باشیم اما در مورد کار بله، کارهای بسیار زیادی تنظیم من است که برادرم علی اجرا کرده و خیلی از آنها هم تنظیم شان کامل شده و در مرحله ضبط است و کنسرت اخیرمان که قبل از کرونا بود یعنی در تاریخ 98/12/15 تمام قطعات کنسرت تنظیم من بود که متاسفانه خوردیم به کرونا و اجرا نشد.

شما در کنسرت تان اجرای آثاری به چند زبان را در برنامه داشتید؛ مثلا کارهایی از آندره بوچلی. آیا این آثار تنظیم شده و آماده است برای ارکستر یا دوباره آنها را تنظیم می کنید و اگر تنظیم می کنید با سلیقه خودتان است یا دخل و تصرفی در آنها انجام می دهید؟

شما شاید یک نت ساده پیانو با یکسری آکورد از این قطعات را بتوانید در اینترنت پیدا کنید اما من این آثار را دقیقا با همان آکوردها و جمله بندی ها البته با توجه به ساختمان ارکستر که گروه زهی و سازهای الکترونیک بود تنظیم می کردم و تا جایی که امکان داشت به ساختمان موزیک دست نمی زدم یعنی هر نوازنده از گروه زهی ها یا گیتاریست ها پارت شان را می توانند روی موزیک اصلی تمرین کنند؛ قطعاتی مثل

 beseme mucho-

I found my love in portofino

tamo e tremo-

دقیقا واو به واو همان نت ها و آکوردهایی که در موزیک اصلی است را می شنوید اما بعضی آثار را هم مجبور بودم که کمی تغییر بدهم مثل قطعه caruso که اثری ایتالیایی است یا قطعه  ne me quittte pas  با اجرای خولیو ایگلسیاس که خیلی آرام است و می خواستم برای کنسرت هرکدام از این قطعات با هیجان و حرکت بیشتری اجرا شود؛ پس کمی تغییر دادم و از ریتم های با حرکت بیشتر استفاده کردم اما نظر خودم این است که تا جایی که می شود این کار را نکنم و روح قطعه و اصالت اثر حفظ شود.

در صدد انتشار آلبوم نیستید؟

همان طور که قبلا گفتم خیلی کار تنظیم شده دارم که برای انتشارشان باید استودیو بروم و ضبط کنم که این کار را الان دارم به آرامی انجام می دهم چون پروسه ضبط هم خودش بسیار زمان بر است و هماهنگی با استودیو با توجه به مشغله کاری خودم زیاد راحت نیست. بخش دیگرش مسائل مادی است؛ وقتی اسپانسر نداشته باشی باید هزینه ها را خودت انجام بدهی و بالاخره این رقم ها هم کم نیست و هزینه ها بالاست اما به هر حال باید انجام داد.

دوران کرونا چقدر روی فعالیت های روزمره و هنری شما تاثیر گذاشت؟

همان طور که بر کسی پوشیده نیست کرونا خیلی از کسب و کارها را واقعا از بین برد و  به شخصه کار ما هم خیلی تحت تاثیر این پاندمی فقط معطوف شد به تدریس آن هم به شکل آنلاین. خب خیلی خیلی سخت است به ویژه موزیسین هایی که سازهای خاص مثل ترومبون، کنترباس و ... را می نوازند که فقط باید در ارکستر باشند و شاگرد بیرون از هنرستان ندارند دیگر این وضعیت بسیار  سخت شده است. برای من درست است که کنسرت ها متوقف شد و بخشی از درآمد شخصی ام هم متوقف شد اما بخش دیگری از کارم فعال شد که جنبه مادی البته نداشت اما جنبه کاری ام را تقویت کرد. من تمرین شخصی خودم را خیلی زیاد کردم و در این یک سال خیلی کار تنظیم و آهنگسازی انجام دادم که شامل موسیقی با کلام و بی کلام چه برای ضبط یا رپرتوار برای کنسرت می شود.

چه چالشی برای تنظیم این آثار وجود دارد؟

خب همانطور که گفتم من ارکستراسیون را براساس سازهای موجود انجام می دهم.  آثار موسیقی پاپ غربی و آثاری که آندریا بوچلی اجرا می کند پایه ش ارکستر سمفونیک است به علاوه ارکستر سازهای الکترونیک اما ما در ساختمان ارکسترمان سازهایی مثل بادی برنجی، بادی چوبی، تیمپانی که خیلی نقش  موثری دارند را نداشتیم و باید قطعه همان اثرگذاری را داشته باشد. این موضوع کمی دستم را برای تنظیم می بست اما مورد دیگر این است که این آثار تنوع زیادی از لحاظ هارمونی و آکورد دارند و پیدا کردن تمام آکوردها و جمله هایی که به شکل کنترپوان در این آثار وجود دارد و آکوردهای پیچیده در یک اثر خیلی خیلی به نظرم سخت است و اینکه شما عین آن نت ها را روی پیانو با موزیک اجرا کنی یا موقع نت نویسی با نرم افزار اجرا می شود دقیقا همان آکوردها اجرا شود و تمام اینها را من به شکل گوشی می نویسم پس یک بخش آنالیز قطعه از لحاظ هارمونی کنترپوان ارکستراسیون یعنی پیدا کردن آکوردها (هارمونی) جمله هایی که زیر سولو است (کنترپوان) که ارکستر دارد می زند و تنظیم برای ارکستر (ارکستراسیون) موجود فکر کنم چالش های بزرگی هستند برای کاور کردن یک قطعه.

اوضاع موسیقی کشور را چطور می بینید؟

هر سال هنرستان موسیقی، دانشگاه های تهران، دانشگاه هنر و دانشگاه آزاد و کلی دانشگاه علمی کاربردی فارغ التحصیل می دهند بیرون که می شود سالی صدها فارغ التحصیل که اینها باید در رشته خودشان فعالیت داشته باشند اما کجا؟ فقط یک ارکستر سمفونیک تهران است و یک ارکستر ملی که جمع دوتای شان 150 نفر هم نمی شود. ما چرا ارکستر سمفونیک ساری، ارکستر سمفونیک مشهد، ارکستر سمفونیک اهواز ، اصفهان و شیراز نباید داشته باشیم؟ به قول استاد شهرداد روحانی عزیز هرکدام از این شهرها از بعضی از کشورهای اروپایی بیشتر وسعت دارند؛ چرا آنها نباید حداقل یک ارکستر داشته باشند که از جانب دولت حمایت شود و رقابت باشد و در ضمن کلی دانشجو و فارغ التحصیل در آنجا مشغول به کار شوند؟ واقعا در این صورت سطح فرهنگ جامعه تغییر می کند.

چه مشکلاتی سر راه موزیسین ها وجود دارد؟

به نظرم بزرگترین مشکل موزیسین ها نداشتن امنیت شغلی است. یک موزیسین مثلا نوازنده ویولن ارکستر سمفونیک اقلا 15-10 سال دوره دیده تا به اینجا رسیده است. حالا باید بعد از ارکستر برود تا شب به شاگرد درس بدهد. اگر هم ضبطی بود به استودیو برود؛ آن را هم انجام بدهد. اگر کار آهنگسازی بود انجام بدهد؛ خب دیگر همه کار باید بکند و اشکالی هم ندارد اما این برای وقتی است که شما از روی علاقه این کارها را انجام بدهی نه به اجبار.

یک نوازنده ارکستر سمفونیک 4 ساعت سر تمرین است اما دیگر کسی نمی بیند او برای نت هایی که باید بزند ضروری است روزی چهار، پنج ساعت هم در خانه وقت بگذارد و کار کند پس تمام وقتش باید متمرکز روی کارش باشد. حالا علاوه بر اینها استرس اجرا، تمرکز در روزهای کنسرت و ... را هم اضافه کنید بسیار بسیار سخت است و برای همین است که یک موزیسین زندگی شبیه افراد دیگر ندارد. اکثر موزیسین ها ازدواج نمی کنند یا بعد از کارشان مثلا بنشینند با خانواده وقت بگذرانند. متاسفانه با تورم ها و شرایط فعلی حقوق شان هم که کلی زیر خط فقر است و به اندازه ای که یک نوازنده باید برای کارش زحمت بکشد حقوق دریافت نمی کند؛ تازه این مربوط به آن دسته از موزیسین هایی است که در ارکسترها کار می کنند، بقیه که دیگر خدا به دادشان برسد.

بهترین و بدترین خصوصیت شخصیتی تان از دید خودتان؟

من البته که بدی کم ندارم؛ شاید یکی این باشد که زود ناراحت یا دیر عصبانی می شوم اما بد عصبانی می شوم(با خنده) اما بدترین خصوصیتم برای خودم این است که متاسفاىه خیلی زود اعتماد می کنم و باعث شده که تا به حال خیلی ضربه های شدیدی بخورم و بهترین خصوصیتم فکر کنم این است که کینه ای از کسی ندارم حتی کسی که از او ضربه خوردم را به راحتی می بخشم و فراموش می کنم. فکر کنم این بهترین خصوصیت اخلاقی من است.

جز شما و برادرتان شخص دیگری هم در خانواده به هنر روی آورده است؟

من و برادرم خودمان دوتا بودیم و خواهر و برادر دیگری نداشتیم.

تفاوت ویولن و ویولن سل در فرمول نواختن چقدر است؟

خب درست است که هر دو ساز زهی آرشه ای هستند اما نوازندگی شان خیلی متفاوت است و کسی که ویولن می زند نمی تواند ویولنسل بزند یا برعکس. تمام انگشت گذاری ها، ویبراسیون ها و حتی گرفتن آرشه های شان با هم فرق می کند.

یک توصیه به عزیزانی که دوست دارند نواختن سازی را آموزش ببینند.

توصیه ای که می شود کرد این است که اقدام به یادگیری سازی که واقعا عاشقش هستید کنید یا مثلا خانواده ها بچه ها را می خواهند بگذارند کلاس موسیقی؛ نباید روی چشم و هم چشمی باشد. خیلی وقت ها شده کسی مثلا پیانو را شروع کرده و 2 سال هم این ساز را نواخته اما دیده که دوست ندارد و بعد ویولنسل زده و بسیار هم در آن پیشرفت کرده است؛ پس انتخاب خیلی مهم است چون زمانی که از دست می رود را دیگر نمی شود جبران کرد.

حرف آخر؟

دوست دارم به عزیزانی که این مصاحبه را می خوانند توصیه کنم که هر کسی در خانه اش حداقل یک ساز داشته باشد. در خانه ای که ساز باشد حتی به عنوان دکور واقعا آن خانه روح و حس پیدا می کند؛ حالا اگر کسی هرقدر هم که کم باشد اما مبادرت به یادگیری موسیقی بکند دیگر چه از این بهتر؟ و به نظرم بهترین تفریح برای انسان موسیقی است؛ چه یادگیری آن، چه گوش کردنش و امیدوارم موسیقی در کشورمان جایگاه خودش را پیدا کند.