معنای حسنه و سیئه در قرآن / توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص مقابله با کرونا

به گزارش رکنا، به انجام کارهای پسندیده و شایسته عمل صالح می‌گویند، عمل صالح کارهایی را شامل می‌شود که دارای حُسن ذاتی بوده و مورد استقبال وجدان و فطرت پاک انسان‌ها قرار می‌گیرد و نتیجه ی آن صلاح و سازندگی است.(1)در قرآن کریم، عمل صالح در برابر عمل سوء و ناپسند قرار گرفته است، چنان که قرآن کریم، می‌فرماید: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا ...(2) هر کس کار شایسته‌ای به جا بیاورد (به سود او است) و کسی که کار بد می‌کند، به زیان خود اوست ... .«حسنات» جمع حسنه و اصل آن «حسن» بوده و به معنای زیبایی و نیکویی آمده است.«حسنه» نعمت خوش آیند و شاد کننده‌ای را گویند که به انسان می‌رسد و مقابل آن سیئه می‌باشد که شامل نعمت‌های دنیوی و اخروی می‌شود.(3)«حسنه» در قرآن کریم، گاهی به معنای عام آمده است که شامل هر کار نیکی می‌شود و عمل صالح یکی از مصادیق و نتیجه ی آن است، بنابراین حسنه اعمّ از عمل صالح است.گاهی نیز حسنه در قرآن کریم، به معنای ثواب و نتیجه ی عمل صالح آمده است، چنان که در برخی روایات آمده است: اگر فلان کار خوب را انجام دهی، فلان مقدار حسنه و ثواب به تو داده می‌شود.(4)بنابراین در آیات و روایات گاهی به هر کار خوبی حسنات می‌گویند، که در این صورت عمل صالح یکی از مصادیق حسنات است، قرآن کریم، می‌فرماید: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ...(5) هر کس کار نیکی به جا آورد، ده برابر پاداش دارد ... ».و گاهی نیز حسنات به معنای ثواب آمده است، چنان‌که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: « هر کس روز اول از ماه شعبان را روزه بگیرد، خداوند متعال هفتاد حسنه به او می‌دهد که هر حسنه برابر با صد سال عبادت است...»(6) پس بین عمل صالح و حسنات عموم و خصوص مطلق است. یعنی هر عمل صالحی حسنه است، ولی هر حسنه‌ای عمل صالح نیست. بلکه برخی از حسنات عمل صالحند، چون ممکن است برخی حسنات در بعضی جاها به معنای ثواب باشد. معانی حسنات برخی از مفسّران می‌گویند «حسنه» در قرآن کریم، بر چهار معنا آمده است که عبارتند از:1. پیروزی و غنیمت: مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ...(7) هر چه از خوبی‌ها به شما می‌رسد، از جانب خداوند است.» 2. نعمت: فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ ...(8) پس وقتی که نعمت به آنان روی آورد، گفتند به خاطر شایستگی خود ماست.» 3. سخن نیکو و پسندیده: ... وَ یَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ ...(9) بدی را با نیکی رفع می‌نماید.4. کار نیک و عمل صالح: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ...(10) هر کس کار نیکی به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد.آثار عمل صالحاز نظر قرآن کریم، عمل صالح آثار فراوانی در دنیا و آخرت برای صاحب خود به دنبال دارد که برخی از آن ها عبارتند از:1. نجات از زیان بزرگ. ان الانسان لفی خسر الا الذین ءامنوا و عملو الصالحات (عصر، 2 و 3) 2. ملاک برتری و فضیلت انسان‌ها. (توبه، 19). 3. مشمول نعمت هدایت خدا شدن. (یونس، 9) 4. ورود به بهشت. (طه، 57) 5. ورود انسان به نور و معنویت. (طلاق، 11) 6.برخورداری از حیات طیبه. (نمل، 97)

واژه‌ی سیئه در قرآن

«سیئهم» مقابل «حسنه» اسم فاعل برگرفته از «ساء یسوء» به معنای قبیح و زشت است. «رجل أسوَء و امراة سوآی»: یعنی مرد و زن زشت. در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «سَوأةٌ ولودٌ

واژه‌ی سیئه در قرآن

نویسنده: عباس کوثری

«سیئهم» مقابل «حسنه» اسم فاعل برگرفته از «ساء یسوء» به معنای قبیح و زشت است. (1) «رجل أسوَء و امراة سوآی»: یعنی مرد و زن زشت. در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «سَوأةٌ ولودٌ خیرٌ مِن حَسناءٍ عقیم»: زن زشت‌روی که زیاد بچه می‌زاید، بهتر است از زن نیکورویِ نازا و عقیم. (2) کلمه سیئه در قرآن کریم در دو مصداق به کار رفته است.

کاربردهای سیئه در قرآن

1. گناه

در کلام الهی برای گناه، تعابیر مختلفی ذکر شده است، همانند ذنب، اثم، عصیان، خطیئه، فواحش، منکر، جناح. و در هر یک از این الفاظ خصوصیتی اعتبار شده است، به گناه از این لحاظ که در فاعل خود منقصت می‌آورد، «اثم» گویند و چون مخالفت امر خداست، آن را «عصیان» و چون منحرف شدن از طریق راست است «خطیئه» و چون شناعت آن در نظر مردم شدید باشد «فاحشه» و چون تعدی به حقوق دیگران باشد «عدوان» نامند. (3)

از تعابیر دیگر گناه، سیئه و سیئات است که در برخی آیات در مقابل ذنوب آمده است، همانند «رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّآتِنَا» (4) و گاه در مقابل حسنه آمده، همانند «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى‌ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لاَیُظْلَمُونَ» (5) و در برخی از آیات در مقابل کبائر ذکر شده است، مانند «إِن تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُم». (6) این در حالی است که این کلمه در تعدادی از آیات قرآن به صورت مطلق آمده است: «فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ» (7) و «وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ». (8)

در اینکه مقصود از سیئه و سیئات چه گناهانی است، بین دانشمندان گفتگوست. می‌توان گفت در برخی از آیات به قرینه مقابله، مقصود از سیئه گناهان صغیره است؛ به دلیل آنکه خداوند در سوره نساء، آیه 31 می‌فرماید: «اگر از گناهان کبیره که از آنها نهی شده، اجتناب کنید، ما سیئات شما را می‌بخشیم»؛ به همین دلیل می‌توان گفت مقصود از «ذنوبنا» در سوره آل عمران آیه 193 گناهان کبیره و از «سیئاتنا» که بعد از کلمه‌ی «ذنوبنا» ذکر شده، گناهان صغیره است، چنان‌که این معنا در کشاف (9) نیز ذکر شده است. ولی در آیاتی که «سیئه» به صورت مطلق ذکر شده و قرینه مقابله وجود ندارد، ظهور و سیاق آیات را می‌توان دلیل قرار داد که مقصود تمامی گناهان اعم از کبائر و صغائر است، چنان‌که برخی مفسران ذیل آیه 153 اعراف (وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ) نوشته‌اند: مقصود کفر و تمامی گناهان است. (10)

2. بلایا و امور ناملایم با طبع انسان

در برخی از آیات از عذاب‌ها و سختی‌های هشداردهنده تعبیر به سیئه شده است. قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَى‌ وَمَنْ مَعَهُ»: (11) ما فرعونیان را به خشک‌سالی و کمبود میوه‌ها گرفتار کردیم؛ شاید متذکر شوند. پس هنگامی که نیکی به آنان می‌رسید می‌گفتند به سبب خود ما است؛ ولی هنگامی که بدی به آنان می‌رسید می‌گفتند از سوی موسی و همراهان اوست. حسنه و سیئه به قرینه آیه قبل که خشک‌سالی و کمبود میوه‌ها را ذکر کرده است، می‌تواند به معنای نعمت و سختی‌ها و ناملایمات زندگی باشد. همین‌سان است آیه «ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى‌ عَفَوْا». (12) در این آیه حسنه به معنای رفاه و آسایش و سیئه به معنای سختی و ناراحتی است؛ زیرا آیه متفرع بر آیه قبل است که فرموده است: «ما در هیچ شهر و آبادی پیامبری نفرستادیم، مگر اینکه اهل آن را به ناراحتی‌ها و خسارت‌ها گرفتار ساختیم». (13)

راغب می‌نویسد حسنه و سیئه دو قسم است: گاه معیار سنجشِ آن قبح و حسن عقلی و شرعی است و گاه تناسب و سازگاری با طبع و عدم آن که مشخص کننده نیکی و بدی است. وی سپس دو آیه پیشین را نمونه برای معنای دوم ذکر می‌کند. (14) خداوند متعال در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ». (15) از ذکر شدن جمله «ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ» بعد از کلمة «ضَرَّاءَ» استفاده می‌شود که مقصود از «سَّیِّئَات» رنج‌ها و نامیلایمات نفسانی است و معنای آیه چنین است: «و اگر بعد از شدت و رنجی که به او رسیده، نعمت‌هایی به او بچشانیم می‌گوید: «مشکلات و رنج از من برطرف شد و رخت بربست، و غرق شادی و فخرفروشی می‌شود».

پی‌نوشت‌ها:

1. احمد فیومی؛ المصباح المنیر؛ ج 1 و 2، ص 298.

2. ابن فارس؛ معجم مقاییس اللغة؛ ج 3، ص 113.

3. ابوالحسن شعرانی؛ نثر طوبی؛ ص 7.

4. آل عمران: 193.

5. انعام: 160.

6. نساء: 31.

7. نحل: 34.

8. اعراف: 153.

9. محمود زمخشری؛ الکشاف؛ ج 1، ص 455.

10. همان، ج 2، ص 162. نیز ر.ک: فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان؛ ج 3 و 4، ص 743.

11. اعراف: 130-131.

12. همان، 95.

13. همان، 94.

14. حسین راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 441-442.

15. هود: 10.

منبع مقاله :

منبع‌مقاله: کوثری، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحلیلی وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی