پرویز کردوانی کیست؟

 پرویز کردوانی جغرافیدان ایرانی است . او دارای مدال ملی و نشان ملی عالی دانش در ایران است. او در پنجمین همایش چهره های ماندگار به عنوان چهره ماندگار در زمینه جغرافیا معرفی شد.

به گزارش رکنا ،  پدرش پرویز کردوانی حسینعلی بلوکباشی از ملاک منطقه بود و فریده گلبو همسر اوست. مجسمهٔ یاد بود او در میدان انقلاب شهر گرمسار قرار گرفته‌است.

تحصیلات پرویز کردوانی

پرویز کردوانی تحصیلات ابتدایی را در دبستان داراب ریکان و دوره متوسطه را تا کلاس ۹ در دبیرستان آفتاب گرمسار گذراند. دیپلمش را از دبیرستان رازی تهران (مدرسه فرانسوی‌ها) می‌گیرد. کردوانی پس از پایان تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل به آلمان می‌رود و مراتب تحصیلی‌اش را تا دکترای رشته عمران کویر طی می‌کند.

 

فعالیت‌های علمی پرویز کردوانی

استخدام در دانشکده کشاورزی ارومیه (رضائیه) ۱۳۴۵.

انتقال به گروه آموزشی جغرافیا در دانشگاه تهران و آغاز تدریس در تهران ۱۳۴۸.

مدیرکل دفتر مطالعات آموزشی دانشگاه تهران ۴۸ تا ۵۴.

بنیانگذار و رئیس مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران ۵۴ تا ۵۸.

راهنمایی بیش از ۱۵۰ پایان‌نامه فوق‌لیسانس و ۷ رساله دکترا.

مطالعات میدانی در مناطق کویری و بیابانی ایران.

استاد نمونه دانشگاه تهران در ۲ سال ۷۸ و ۸۰.

برنده جایزه «مهرگان علم» به‌خاطر تألیف بهترین کتاب سال در زمینه محیط‌زیست.

عضویت در بنیاد مطالعات آسیایی، شبکه آب خاورمیانه، عضو هیئت امنای صلح سبز، رئیس کمیته بیابان‌زدایی انجمن متخصصان محیط‌زیست ایران.

تألیف بیش از ۲۰ جلد کتاب و ده‌ها مقاله علمی به زبان‌های فارسی، انگلیسی و آلمانی و سخنرانی‌های متعدد در مجامع علمی داخلی و خارجی.[۱]

بازگشت

پس از بازگشت به ایران به عنوان اولین عضو هیئت علمی دانشکده جدیدالتأسیس کشاورزی ارومیه استخدام شد. پس از ۲ سال تدریس در این دانشکده در سال ۱۳۴۷ به گروه آموزشی جغرافیای دانشگاه تهران انتقال یافت و در همین سال‌ها است که مطالعه میدانی خود روی مناطق کویری ایران را با جدیت فراوان دنبال کرد.

پژوهش و کتب پرویز کردوانی

کتاب‌های منتشر شده کردوانی عبارتند از:

کویر (نمکزار) بزرگ مرکزی ایران و مناطق همجوار آن

جغرافیای خاکها

حفاظت خاک

اکوسیستم‌های طبیعی

اکوسیستم‌های آبی

آب‌های شور

آبهای سطحی و زیرزمینی

ژئوهیدرولوژی

مراتع ایران

مناطق خشک: ویژگیهای اقلیمی، علل خشکی، مسائل آب و غیره

خشکسالی و راه‌های مقابله با آن در ایران

جکدانشنامه‌ای تاریخی و ادبی در حوزه جغرافیای شهری و ریشه‌های تاریخی شهرها

نظریات پرویز کردوانی در مورد خشکسالی ایران

او عقیده دارد به هیچ وجه هیچ کشوری با هر قدرتی که باشد نمی‌تواند تغییر در آب و هوای کشورها ایجاد کند. بر طبق نظر وی تنها دوران‌های طبیعی مانند عصر یخبندان می‌توانند تغییرات آب و هوایی ایجاد کنند. وی با رد تئوری توطئه هارپ امکان تغییر آب و هوای کره زمین توسط انسان را رد می‌کند.[۳][۴]

معرفی کویر لوت به عنوان گرمترین نقطه زمین

یکی از ادعاهای وی اصرار بر این است که بیابان لوت شهداد ایران گرم‌ترین نقطه کره زمین است. ستونی که در آن زمان رئیس مؤسسه جغرافیای دانشگاه تهران بود کردوانی را در تحقیقات میدانی بیابان لوت همراهی کرد. او می‌گوید: «البته استراتیل زاور که یکی از جغرافیدانان مشهور بود قبل از ما در مورد لوت تحقیقاتی انجام داده بود ولی اینجا را به عنوان گرمترین نقطه زمین معرفی نکرده بود و آنچه که وی گزارش کرده بود با آنچه که ما ثابت کردیم از نظر گرمای این منطقه تفاوت فاحشی داشت. تا آن زمان تصور می‌شد گرمترین نقطه زمین دره مرگ آمریکا یا رب‌الخالی عربستان است که بعد معلوم شد [ما فهمیدیم] کویر لوت شهداد است. در بعضی از نواحی آن که ما پژوهش کردیم حتی آثار حیات هم وجود نداشت. حتی یک باکتری هم وجود نداشت که البته این را ثابت کردیم؛ بنابراین می‌توان گفت کویر لوت شهداد، کره ماه زمین است.»

با این حال، تاکنون هیچ داده یا اطلاعات دقیقی از نتیجهٔ این پژوهش‌ها به چاپ نرسیده‌است تا توسط دانشمندان دیگر ارزیابی شود. برای اثبات این مدعا که تا کنون تنها در مصاحبه‌های او نمود یافته‌است، پژوهش‌های مفصل و درازمدتی لازم است، در حالی که تاکنون هیچ مدرک چاپ‌شده‌ای در این مورد، که نشان‌دهندهٔ داده‌های ثبت دمایی شبانه‌روزی و سالانه در این منطقه، یا نمونه‌برداری فون و فلور گیاهی و مطالعات علمی باکتری‌شناسی باشد، از او در دست نیست. از سوی دیگر، یافته‌های زیست‌شناسان در سال‌های اخیر نشان از وجود انواع متنوعی از حیات در این منطقه دارد.[۸]

طرح پیشنهادی برای حل مشکل گرد و غبار

کردوانی برای حل مسئله گرد و غبار در ایران و تثبیت خاک بیابان‌ها، پاشیدن ریگ را به جای مالچ پیشنهاد می‌کند:[۹]

مشکل مالچ آن است که بو دارد، زمین را سیاه می‌کند، ضریب حرارتی را بالا می‌برد و تمام منطقه را گرم‌تر می‌کند، حتی گیاهان را ممکن است بکشد و موجودات زنده را از بین ببرد. وقتی مالچ پاشیده شد، نمی‌توان روی آن رفت‌وآمد کرد. هزینه مالچ بالا است و به تکنولوژی پیشرفته نیاز دارد. تازه بر فرض که مالچ پاشیدیم، پنج سال بعد اثری از آن نیست.

پیشنهاد من آن است که باید از طبیعت درس بگیریم. از یزد تا بافق و از نایین تا انارک، دشت‌هایی هست که ریگی است و شدیدترین باد و باران نمی‌تواند در آن فرسایشی ایجاد کند. این بیابان‌ها را طبیعت با پاشیدن ریگ تثبیت کرده‌است.

از مزایای ریگ آن است که ارزان به دست می‌آید و در همه جا هست. باید در بیابان‌هایی که خاک آنها در حال کنده شدن و فرسایش است، ریگ بریزیم. می‌توان سالی صد تا دویست هکتار را ریگ‌پاشی کرد و در این صورت خاک تثبیت می‌شود. هشت تا ده سانت ریگ می‌ریزیم و می‌توان روی آن رفت‌وآمد هم کرد، چه انسان چه ماشین می‌توانند روی آن حرکت کنند و اصلاً بهتر است روی آن غلتک هم برود. این کار یک بار برای همیشه انجام می‌شود. حتی می‌توان آنجا درختکاری هم کرد و نیمکت هم گذاشت و برای گردهمایی‌های بزرگ از آنها استفاده کرد. پاشیدن ریگ هم بسیار آسان است.

طرح خشک کردن دریاچه ارومیه

پرویز کردوانی دربارهٔ خشک شدن این دریاچه می‌گوید «همین که می‌گویند اگر این دریاچه خشک بشود، علاوه بر کشاورزی، روستاها و شهرها هم از بین می‌روند؛ یا این که از بس کشاورزی را توسعه داده‌اند، دریاچه خشک شده‌است، غلط است. گویا که آب از دریاچه برداشته‌اند و زراعت را گسترش داده‌اند.» وی از مخالفان احیای دریاچه ارومیه است و معتقد است دریاچه ارومیه بیمار است و مداوا نمی‌شود بایستی از آن دل کند و به جایش پارک انرژی، گیاهی، حیوانی درست کنیم. وی وجود چاه‌های بسیار زیاد در پیرامون دریاچه را یکی از علل کم شدن آب دریاچه برمی‌شمرد. وی بر این عقیده است که در اطراف دریاچه ارومیه فقط ۴ هزار چاه باید وجود داشته باشد نه ۲۴ هزار. وی همچنین می‌گوید «نباید آب به دریاچه ارومیه بدهید. باید گذشت کنید از این دریاچه. اگر آب ببندید، همه جا را خشک می‌کند. هیچ‌کجای دنیا مشابه دریاچه ارومیه نداریم. اصلاً این دریاچه از نظر اقتصادی به مفت هم نمی‌ارزید. فقط منظره قشنگ داشت. از این آب کسی استفاده نمی‌کرد. از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بخصوص زیست‌محیطی و از نظر سیاسی این دریاچه باید خشک شود و تبدیل شود به چیز دیگری. بایستی کاربری مکانی این دریاچه تغییر کند. دو تا از دریاچه‌های آمریکا هم خشک شد، اما تغییر کاربری داد و یکی را کرد مسابقه اتومبیل رانی.»

وی در مصاحبه‌ای گفت که عقیده دارد دریاچهٔ ارومیه باید خشک شود چون به لحاظ اقتصادی و زیست‌محیطی مفید نیست، نمک‌ها باید از سطح دریاچه جمع‌آوری و شن و ماسه در سطح آن پاشیده شود و محیط دریاچه به پارک گیاهی تبدیل شود.

پرویز کردوانی نمک دریاچه ارومیه را بسیار با ارزش و دارای کاربردهای فراوان در صنایع گوناگون از جمله استخراج نفت، پتروشیمی و … می‌داند که می‌تواند منبع درآمدی بسیار خوبی باشد و از محل آن می‌توان طرحهای احیای دوباره دریاچه ارومیه را اجرایی کرد.

پرویز کردوانی می‌گوید با اینکه حدود ده سال است بحث بر سر موضوع آب دریاچه ارومیه به جریان افتاده، من سی سال پیش در این مورد کتاب نوشتم. در اطراف دریاچه باید حداکثر ۴۰۰۰ حلقه چاه وجود می‌داشت در حالی که الان ۲۴۰۰۰ چاه در این منطقه حفر شده‌است که عمق بسیاری از آن‌ها هم غیرمجاز است. اگر این چاه‌ها احداث نمی‌شد و بر روی رودخانه‌ها سد زده نمی‌شد دریاچه زنده می‌ماند اما امروز مسدود کردن هر یک از این چاه‌ها به معنای نابودی درآمد ده‌ها خانواده کشاورزی است که منبع درآمد دیگری ندارند. وزارت نیرو هم حاضر نیست آب سدها را باز کند چون در این صورت نخواهد توانست آب آشامیدنی شهرهای منطقه را تأمین کند. دریاچه آرال هم خشک شد اما حالا ۱۸ میلیون هکتار ازبکستان و ترکمنستان پنبه رنگی می‌کارند. در ایران می‌گویند اگر دریاچه خشک شود، همه کشاورزی منطقه نابود می‌شود. مگر کشاورزی منطقه از آب دریاچه استفاده می‌کرد؟[۱۴]

این نظر مخالفان بسیاری را در حوزهٔ محیط زیست کشور برانگیخت. از جمله محمد درویش، کارشناس محیط زیست و عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در این باره معتقد است: این نمک در حدود ۱۰ میلیارد تن است. بهترین راه مهار این نمک برای اینکه به یک معضل زیست‌محیطی تبدیل نشود این است که آن دریاچه احیا شود و نمک‌ها دوباره به زیر بستر آب دریاچه بروند، این بهترین، معقول‌ترین، زودبازده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه مقابله با معضل زیست‌محیطی نمک دریاچه‌است. اگر فرض را بر این بگیریم که این نمک‌ها با استفاده از کامیون‌های ۱۰ تنی جمع شده و به خارج از منطقه حمل شوند، ما نیاز به یک میلیارد کامیون داریم، حالا اینکه این نمک‌ها بعد از حمل به کجا برده شوند نیز خود داستان دیگری است.[۱۵] این نظریه او باعث شده تا بعضی از مردم و جغرافیدان‌ها این نظریه او را قاتل میراث طبیعی بنامند یکی از جغرافیدان‌ها می‌گوید با خشک شدن دریاچه ارومیه دیگر کشاورزی در آن منطقه باقی نمی‌ماند که بخواهیم گسترش بدهیم وقتی دریاچه خشک شود باد نمک بستر دریاچه را بر روی زمین‌های کشاورزی می‌نشاند و باخاک ترکیب می‌شود راه منطقی هم برای انتقال نمک‌های دریاچه وجود ندارد مخالف دیگر کردوانی حسین آخانی، گیاه‌شناس و استاد دانشگاه تهران است که با استناد به داده‌های وب آو ساینس پیشینه علمی کردوانی را برجسته نمی‌داند و تأکید می‌کند که یک دانشمند نباید مطالب اثبات نشده و خیالی را در مجامع عمومی نشر دهد. او می‌گوید عدم آگاهی کردوانی به اصول اکولوژی باعث شده با کم شدن آب دریاچه ارومیه حکم به مرگ آن بدهد.پانویسآخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

 

وبگردی