یزید چگونه به هلاکت رسید؟

به گزارش رکنا، میسون بعد از ازدواج با معاویه، نتوانست زندگی در دمشق را تحمل کند و از معاویه جدا شد و به صحرا بازگشت. به همین دلیل یزید تحت سرپرستی دایی‌های خود در بادیه پرورش پیدا کرد و قبیله مادرش پیش از اسلام آوردن، مسیحی بودند و هنوز حال و هوای مسیحیت در سر آنان بود و از این رو یزید تربیت مسیحی داشت.

یزید فردی شرابخوار، میمون‌باز و بی‌اعتنا به احکام و دستورات اسلامی بود. وی چندین فرزند از جمله خالد، معاویه، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نام‌های فاخته، ام‌کلثوم و ام‌مسکین داشت.

بیعت گرفتن معاویه برای یزید

واقعه کربلا موجب شد یزید به یکی از منفورترین شخصیت‎ها نزد شیعیان تبدیل شود. شیعیان یزید را مستحق لعن دانسته و بیزاری جستن از او را از ضروریات مکتب خود می‌دانند.

معاویه در اواخر دوره حکمرانی، موفق شد با تهدید و تطمیع مسلمانان، برای خلافت یزید بیعت بگیرد و علی رغم مفاد صلح‌نامه‌ای که با امام حسن (علیه‌السّلام) امضاء کرده بود، فرزند فاسدش را حاکم کرد.

معاویه برای نشان دادن چهره‌ای مجاهد از یزید، در سال ۵۲ قمری او را با سپاهیان مسلمان، به سوی روم فرستاد، همچنین مقام امیری حاجیان را به یزید داد تا وی را از شراب‌خواری بازدارد و از مخالفت‌ها علیه او بکاهد.

به‌علاوه اینکه بیعت گرفتن برای یزید را تا پس از شهادت امام حسن (ع) به تأخیر انداخت، در صلح‌نامه امام حسن (ع) آمده بود که معاویه نباید کسی را جانشین خود کند و انتخاب خلیفه را به شورای مسلمانان واگذارد.

مردم مدینه بیش از دیگر شهر‌های اسلامی، با بیعت مخالف بودند. معاویه به شاعرانِ مخالف یزید، هدیه‌هایی داد و نظر آنان را برگرداند. ولی نتوانست امام حسین، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن ابن ابی بکر را وادار به بیعت با یزید کند.

یزید در زمان خلافت چه کرد؟

پس از مرگ معاویه، یزید به حکومت رسید. نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای پیشین، به انتصاب پدرش و به صورت موروثی حاکم ش. بر اساس منابع تاریخی، یزید در زمان حکومتش هرگونه مخالفتی را سرکوب می‌کرد.

در روز نخست، نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و به او دستور داد که از حسین بن علی (ع) و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی‌بکر و عبدالله بن زبیر به زور بیعت بگیرد و هر کس نپذیرفت گردنش را بزند.

حکومت یزید سه سال طول کشید. اقدامات او در این سه سال سرآغاز بسیاری از مخالفت­‎ها بر ضد خلفای بنی‌امیه و سقوط حکومت آنان بود.

او در سال اول حکومتش امام حسین (ع) و اهل بیت او را شهید کرد، در سال دوم، حرمت مدینه را شکست و به مدت سه روز جان و مال مردم مدینه را بر سپاهیانش حلال کرد و در سال سوم کعبه را مورد تاخت و تاز قرار داد و آن را به آتش کشید.

یزید در سال ۶۰ هجری به حکومت رسید و تا سال ۶۴ هجری حکومت کرد، یزید بن معاویه در مجموع سه سال و نه ماه به عنوان خلافت بر مردم سلطنت کرد و در ۳۸ سالگی در سال ۶۴ هجری قمری مرد. وی در این دورۀ سه چهار ساله حکومت، جنایات هولناکی مرتکب شد.

یزید پس از پدرش معاویه، سه سال و هشت ماه حکومت کرد و در این مدت، دست به سه جنایت مهم زد:

- در سال ۶۱ قمری، واقعه کربلا را رقم زد.

- سال ۶۳ قمری به مدینه حمله کرد که به کشته شدن هزاران نفر از صحابه و حافظان قرآن انجامید و به واقعه حره معروف شد.

- در سال ۶۴ قمری نیز برای سرکوب مخالفانش، به مکه حمله کرد و کعبه را با منجنیق هدف آتش قرار داد.

بزرگترین جنایت یزید چه بود؟

یزید بن معاویه بن ابی‌سفیان، دومین حاکم اموی است که به دستور وی، امام حسین (ع) و یاران او در کربلا به شهادت رسیدند.

بزرگ‌ترین جنایت او به شهادت رساندن امام حسین (علیه‌السّلام) و ۷۲ تن از یاران با وفای آن حضرت است. در تاریخ امده است که یزید در ابتدای حکومت خود نامه‌ای به ولید به عتبه، والی مدینه نوشت و از وی خواست تا از امام حسین (علیه‌السّلام) و عده‌ای دیگر بیعت بگیرد. یزید در این نامه دستور داد اگر آنان زیر بار بیعت نرفتند، گردن آن‌ها را بزن و سر‌های آن‌ها را نزد من بیاور.

واقعه کربلا یکی از بزرگترین جنایات یزید

یزید وقتی به حکومت رسید، به والی مدینه دستور داد؛ از حسین بیعت بگیر و اگر نپذیرفت، سر او را برایم بفرست. امام حسین با یزید بیعت نکرد و به همراه خانواده و شماری از بنی‌هاشم از مدینه به سمت مکه رفت.

کوفیان با ارسال نامه‌های فراوان امام را به کوفه دعوت کردند و امام به سمت آنجا حرکت کرد. یزید عبیدالله بن زیاد را حاکم کوفه کرد و او توانست کوفیان را از اطراف امام دور کند.

پس از پیمان‌شکنی کوفیان، امام به سوی کربلا رفت. در آنجا در روز دهم محرم با لشکریان عمر سعد که از طرف ابن زیاد به فرماندهی منصوب شده بود روبرو شد.

در این جنگ، امام حسین و فرزندانش، برادرش عباس، ۱۷ نفر از بنی‌هاشم و بیش از ۵۰ نفر از یارانش شهید شدند. پس از جنگ، لشکریان عمر بن سعد، با اسب‌های خود بر بدن کشته‌شدگان تاختند.

به خیمه‌های بازماندگان حمله کردند و آنچه بود به غنیمت گرفتند و خیمه‌ها را آتش زدند. امام سجاد (ع) به علت بیماری نتوانست جنگ کند و زنده ماند.

وی به همراه حضرت زینب و سایر زنان و بچه‌ها اسیر سپاه کوفه شد. سپاهیان عمر سعد سر‌های شهیدان را به نیزه زدند و به همراه اسیران به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد و از آنجا به شام نزد یزید بردند.

روایت‌های متفاوت در مرگ یزید

در خصوص مرگ یزید روایات زیاد و متفاوتی وجود دارد:

گروهی سبب مرگ یزید را مستی بیش از حد عنوان می‌کنند و می‌گویند روزی در حالت مستی، میمون خود را بر خری وحشی سوار کرده بود و در پی او می­‎تاخت تا اینکه از اسب فرو افتاد و از دنیا رفت. برخی نیز می‌گویند بر اثر بیماری ذات الجنب (عفونت ریه) از دنیا رفت او را در دمشق دفن کردند.

چگونگی مرگ یزید از شیخ صدوق: یزید شب با حال مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند، در حالیکه بدن او تغییر کرده مثل آنکه قیر مالیده شده باشد. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.

چگونگی مرگ یزید از الکامل فی التاریخ: سبب مرگ یزید، اصابت پاره سنگی از منجنیق به یک طرف صورت او بود، که همین امر باعث شد مدّتی مریض شده و بمیرد.

روایت دیگر در مورد چگونگی مرگ یزید: برخی عقیده دارند که وی به وسیله سلمى دختر «حـجـر بـن عـدى کندى» و با همکارى «عبدالرحمان» برادرزاده حجر، مسموم شده و به مجازات رسیده است.

شیخ عباس قمی می‌نویسد: در روایت شیخ صدوق است که وی به بلای ناگهانی هلاک گشت. شب به حالت مستی به خواب رفت. صبح او را مرده یافتند و چنان تغییر کرده بود که گویا او را قیر مالیده بودند.

روایت دیگر از چگونگی مرگ یزید: او در سال ۶۴ هجری قمری، روزی با ده هزار نفر از سواره نظام لشگر خود به قصد شکار، از دمشق بیرون آمد، و خود سوار بر اسب بود، او و لشگرش به اندازه دو روز از دمشق دور شدند، در آنجا (در بیابان) آهوی زیبایی نظراو را جلب کرد، یزید که می‌خواست غرور و چابکی خود را نشان دهد به همراهان می‌گوید؛ هیچ کس با من نیاید، و من تنها می‌خواهم به دنبال این آهو بروم و آن را صید کنم.

یزید تنها سوار بر اسب به دنبال آهو حرکت می‌کند، آهو پا به فرار گذاشته و همچنان فرار می‌کند و یزید با آخرین سرعت به دنبال او حرکت می‌کند، تا به بیابان هولناک و وحشتناکی می‌رسد و همچنان از این دره به آن دره، به دنبال آهو می‌رود. در وسط آن بیابان وحشت زا، آهو از نظرش ناپدید شده و یزید آهو را گم می‌کند، از طرفی به شدت تشنه می‌شود، در آنجا هرچه تلاش می‌کند به آب دست نمی‌یابد.

ناگاه مردی را می‌بیند که ظرفی آب در دست دارد، به او التماس می‌کند که اندکی آب به من بده اگر تو مرا بشناسی، به من احترام شایانی خواهی گذاشت.

آن مرد می‌گوید تو کیستی؟ یزید می‌گوید؛ من خلیفه مسلمانان یزید بن معاویه هستم. آن مرد گفت: پس تو همان قاتل حسین بن علی (ع) هستی.

سوگند به خدا تو را می‌کشم، چنان که تو حسین (ع) را کشتی، با شمشیر به دنبال یزید حرکت کرده، یزید از ترس، با اسب خود فرار می‌کند، اسب از برق شمشیر آن مرد وحشت زده شد و می‌رمد، به طوری که یزید از پشت آن واژگون شده و زیر دست و پای اسب تکه تکه می‌شود.

دیدگاه مسلمانان درباره یزید

یزید بن معاویه بن ابی سفیان دومین خلیفه اموی در سال ۲۲ یا ۲۵ هجری به دنیا آمد. مادر او میسون کلبی و پدرش معاویه بود.

شیعه

واقعه کربلا موجب شد یزید به یکی از منفورترین شخصیت‎ها نزد شیعیان تبدیل شود. شیعیان یزید را مستحق لعن دانسته و بیزاری جستن از او را از ضروریات مکتب خود می‌دانند.

در منابع روایی شیعه، روایاتی از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در لعن یزید و قاتلان امام حسین نقل شده است. در زیارت عاشورا عبارتی در لعن همه خلفای بنی‌امیه وجود دارد.

از گروهی از اهل سنت نقل شده که معتقد به لعن یزید هستند. ابن خلدون ادعا می‌کند امت اسلام بر فسق یزید اجماع دارند.

در کتاب «الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید» به دلایل لعن یزید پرداخته و می‌گوید یزید علاوه بر اینکه احترام حرم پیامبر (ص) مدینه را شکست، برخلاف دستور پیامبر (ص)، امام حسین (ع) را شهید کرد و پس از آن، به سرِ بریده او و خاندانش بی احترامی نمود.

سنایی غزنوی درباره لزوم لعن یزید چنین سروده است:

داستان پسر هند مگر نشنیدی که از او بر سر اولاد پیمبر چه رسید

پدر او لب و دندان پیمبر بشکست مادر او جگر عم پیمبر بمکید

خود به ناحق حق داماد پیمبر بگرفت پسرِ او سرِ فرزند پیمبر ببرید

بر چنین قوم چرا لعنت و نفرین نکنم لعن الله یزیدا و علی آل یزید

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.