اقدام زیبای پدری مهربان به یاد پسرش که کوه آنها را از هم گرفت + فیلم و عکس
رکنا: این روزها نمایشگاه عکسی تحت عنوان عکس های پسر طبیعت برگزار شد که جزئیات برپایی این نمایشگاه را در ادامه می خوانید.
به گزارش رکنا، در سراسر روزهای سال شاهد برگزاری نمایشگاه های متعددی به عناوین مختلف هستیم اما این نمایشگاه جزء خاص ترین و زیباترین نمایشگاه هایی است که از منظر معنوی نیز زیبایی های آن دوچندان شده است؛ همین موضوع بهانه ای شد تا خبرنگار رکنا گفتگویی داشته باشد با محمدرضا فرخنده، پدری عاشق پیشه که در سانحه ای فرزند دلبندش را از دست داد و حال به یاد او نمایشگاهی را دایر کرده است.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
با سلام و درود؛ محمدرضا فرخنده پدر و همراه بهراد هستم. پسرم بهراد را از دست داده ام و از این بابت من برای خودم متاسف نیستم؛ چون در زمان بودنش آنچه در توان داشتم برای همراهی اش انجام دادم. تأسف من برای محیط زیست است که یک عاشق حافظ خود را ندارد.
تسلیت می گویم؛ اگر اذیت نمی شوید از یادآوری آن اتفاق تلخ لطفا درباره مرگ پسرتان بگویید.
«من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی کنم»
تا دل بیقرار ما باشد
در دل بیقرار ما باشد
از لحظه اول که مطمئن شدم حادثه سقوط بهراد در کوه نتیجه اش پرواز ابدی بهراد است تمام سعی خود را کردم تا در اندوه رفتنش غرق نشویم و به ادامه راهش که همانا حفاظت از محیط زیست است همت کنیم.
بهراد در اول خرداد سال 1400 در 20 سالگی در ارتفاعات جنگلی کیاسر - جنوب ساری در راه رفتن به محل استراحت شبانه از کوه سقوط کرد.
روح پسرتان شاد؛ شما نمایشگاه عکسی را به تازگی برگزار کرده اید. درباره این نمایشگاه و هدف تان از برگزاری اش بفرمایید.
بله؛ این نمایشگاه عکس های پسر طبیعت نام داشت که از سه شنبه 20 شهریور تا همین امروز دایر بوده است به جز روزهای تعطیل در گالری بهار واقع در خانه هنرمندان، بوستان هنرمندان، خیابان ایرانشهر از ساعت 2 بعدازظهر الی21 میزبان علاقه مندان عکاسی و طبیعت بوده است. البته برای فردا چهارشنبه 28 شهریور هم تمدید شد.
هدف از برپایی این نمایشگاه نشان دادن زندگی حیات وحش در گستره این سرزمین است و امیدوارم با دیدن این تصاویر، عشق به حیات وحش در مردمان شکوفا شده و در ادامه و هدف غایی انگیزههای حفاظتی از محیط زیست و حیات وحش شکل بگیرد.
یک جمله خطاب به پسرتان بهراد بگویید.
عزیزم راهت پر رهرو شده
پسرتان ذاتا به عکاسی و طبیعت علاقه داشت یا به کلاس عکاسی هم رفته بود؟
از کودکی عشق به طبیعت را در وجودش نهادینه کردم. او آموخت که طبیعت رستوران، باغ میوه و مزرعه نیست و طبیعت را بی واسطه باید حفظ کرد.
دومین چیز، عشق به کتاب در او ریشه بگیرد.
از سن 9 سالگی که علاقه مند به پرنده نگری شد برای ثبت هر پرنده بایستی عکسی از پرنده می گرفت؛ بنابراین در سال 90 یک دوربین کوچک برایش تهیه کردم. بعد از 2 سال در سال 92 دوربین بهتری ( SX50 کانن) برایش گرفتم. سعی کرد عکس های پرندگان علاوه بر ثبت پرنده جذابیت بهتری داشته باشد تا مخاطب عمومی هم از عکس ها لذت بصری بیشتری ببرد و از این طریق مردمان را به پرنده و محیط زیست و سرنوشت آنها حساس تر کند.
در سال 94 دوربین حرفهای ( 7D کانن با لنز 400 فیکس) یکی از دوستان که برای فروش گذاشته بود را تهیه کردم. کار با این دوربین را نزد همان دوست با پایش در تالاب میقان اراک در عمل آموخت. یک بار هم در یکی، دو جلسه نزد آقای بابک موسوی که یکی از بهترین عکاسان حیات وحش ایران است از تجربیات ایشان بهره برد.
بهراد عملا با کار عکاسی در سفرهایش این حرفه را به شکل خودآموز فرا می گرفت. برنامه های ادیت عکس ها را از اینترنت آموخت.
چه شد که امسال به این فکر جالب و ارزشمند درباره برگزاری نمایشگاه عکس پسرتان افتادید؟
هدفم دیده شدن حیات وحش و آشنایی مردمان با محیط زیست و ایجاد حساسیت نسبت به حفاظت از محیط زیست است که همان هدف بهراد از عکاسی اش بود.
استقبال مردم از این نمایشگاه چگونه بود؟
استقبال خوبی شد از طرف هنرمندان؛ به عنوان مثال آقای پژمان بازغی که ریاست انجمن بازیگران را دارند آمدند و بسیاری دیگر از اهالی هنر از نقاش و موزیسین و عکاس و....
از دوستان محیط زیستی و مردمان عادی هم بسیاری آمدند.
خانم معصومه ابتکار (ریاست سازمان محیط زیست در دوره آقای خاتمی) هم در دومین روز نمایشگاه آمدند و بسیار تحت تأثیر کارهای بهراد و راه بهراد قرار گرفتند و گفتند حتما برای معرفی بهراد و اهدافش پیگیر خواهند بود.
آیا این آثار به فروش هم گذاشته می شود؟
فروش آثار در این نمایشگاه هدف نبود ولی خیلی ها درخواست داشتند که گفتم اگر درخواست عکسی داشتند بعد از نمایشگاه برایم پیغام دهند و عکس را برایشان تهیه می کنم ولی مبلغ آن را به حساب «انجمن سبز چیا» که بیش از 20 سال در مریوان کردستان فعالیت های محیط زیستی می کند واریز کنند.
خودتان هم به طبیعت و عکاسی علاقه مندید؟
خودم از نوجوانی علاقه مند به طبیعت بودم و بچه ها را به دو چیز علاقه مند کردم؛ یکی اینکه از طبیعت انرژی بگیرند و دوم اینکه برای جواب سوال هایشان از کتاب ها کمک بگیرند و با کتاب مانوس شوند.
عکاسی را دوست داشتم برای ثبت لحظه ها؛ از موقعی که بهراد شروع به عکاسی کرد من عکاس پشت صحنه بودم. الان هر سفر بهراد دارای مستند بسیاری از آن سفر است.
فرزندان دیگرتان چه می کنند؟
پسر بزرگم بابک هم با طبیعت و کتاب بزرگ شد و در زمینه نقد بازی های رایانه ای فعالیت حرفه ای می کند.
پس خانوادگی اهل هنر و طبیعت هستید؛ اگر تشکری از کسی دارید بفرمایید.
تشکر از بهراد که خوب و با هدف، زندگی کرد، تشکر از دوستانی که در زمان کودکی و شروع راه، بهراد را جدی گرفتند، به طور خاص از دکتر قاسمپوری استاد و مدیر بخش محیط زیست دانشگاه تربیت مدرس می توانم اسم ببرم و البته بسیاری دیگر در 10 سال.
حرف پایانی؟
از لحظه اول پرواز بهراد تمام هم و غمم این بود که در اندوه رفتن بهراد غرق نشویم، تا پاکوبی که بهراد در زندگی اش درست کرده زیر غبار زمانه گم نشود و دیگران و دیگران قدم در این راه بگذارند تا این پاکوب به راهی نو برای معنای زندگی تبدیل شود.
بهراد عاشق زندگی بود و ارزش آن را می دانست و هدف زندگی اش را حفاظت از محیط زیست که حیات خودش و انسان ها وابسته به آن است قرار داد.
آشنایی بیشتر با زنده یاد بهراد فرخنده
بهراد ازکودکی با طبیعت انس گرفت؛ از 10 سالگی با موضوع پرنده نگری آشنا و به دنبال آن با گروه پرنده نگری «طرلان» که اولین گروه حرفه ای پرنده نگری بود همراه شد و به تدریج سفرهای مستقل مشترک من و بهراد به اقصی نقاط ایران با هدف پرنده نگری شروع شد. بهراد برای ثبت پرندگان عکاسی را همزمان پی گرفت. برای شناخت پرندگان مطالعه کتاب های مرجع در این زمینه را دست گرفت و از آنجایی که کتاب های مرجع به زبان فارسی محدود بود کتاب های مرجع به زبان انگلیسی را هم با تلاش بسیار به دست می آورد و دامنه مطالعاتش را وسعت می داد. بهراد از پرنده نگری شروع کرد و به پرنده شناسی رسید. مطالعه محیط زیست پرندگان او را به حیات وحش و شناخت محیط زیست این سرزمین رهنمون کرد.
عکاسی که در ابتدا با هدف ثبت پرندگان شروع کرده بود کم کم برای گرفتن تصاویر جذاب تر از پرندگان و سایر حیات وحش صورت حرفه ای پیدا کرد . از عکاسی برای نشان دادن هر چه جذاب تر حیات وحش و شناساندن آنها بهره می برد .
در 11 سالگی اولین بار از پرنده اساطیری ایران «هما »در ارتفاعات گلابدره تهران عکس گرفت و «دکتر آرش حبیبی» گفت سایه هما بر سرت افتاد و تو شاه پرنده نگرها می شوی.
تک درنای سیبری را در 14 سالگی دید و تصویر کم نظیری از آن گرفت.
در آخر بهمن 93 با ثبت 72 گونه پرنده طی یک روز در آشوراده با انتشار آن اهمیت این منطقه را برای ایران و پرندگان مهاجر نشان داد.
در سال 96 در برنامه "هوای تازه "که از صدا و سیمای ایران پخش می شد به عنوان مهمان شرکت کرد و از اهمیت زیست محیطی آشوراده به عنوان کریدور پرندگان مهاجر گفت.
بعد از 10 سال که از آخرین عکس گرفته شده پلنگ در پارک ملی گلستان گذشته بود در سال 96 وقتی 16 سال داشت طبیعت پلنگ را در قاب تصویر دوربینش در منطقه آلمه پارک ملی گلستان گذاشت.
در 14 سالگی (آذر 1394) در جلسه «باشگاه هنر و طبیعت» مرحوم استاد اینانلو که به مناسبت شروع مهاجرت پرندگان در این فصل برگزار می شد به عنوان جوان ترین پرنده نگر و عکاس پرندگان معرفی شد و لوح تقدیر گرفت. در طی 10 سال (1400-1390) بالغ بر 250هزار کیلومتر سفر زمینی و ده ها سفر هوایی به جای جای ایران زمین داشتیم که طی آن از 460 گونه پرنده (در ایران 536 گونه پرنده به صورت بومی و مهاجر تاکنون ثبت شده است) و تقریبا از تمامی حیات وحش روی زمین ایران تصویربرداری کرده بود.
در 16 تا 18 سالگی عهده دار ویراستاری کتاب مرجع «اطلس مهره داران تالاب میقان » از نظر علمی و ادبی شد؛ کتابی که به عنوان اولین نمونه در ایران برای یک تالاب در بهمن سال 1399 منتشر و کتاب سال استان مرکزی شد.
در بهار 1402 "جایزه مهرگان " که با 2 سال تاخیر به خاطر کرونا برگذیدگان را از میان کتب منتشره در سه سال 99 الی 401 انتخاب می کرد کتاب " اطلس مهره داران تالاب میقان " لوح تحسین جایزه مهرگان علم را دریافت کرد.
شناخت محیط زیست و حیات وحش او را به یک فعال حفاظت ازمحیط زیست به عنوان هدف زندگی اش رساند. حتی انتخاب رشته مهندسی مکانیک آن هم در دانشکده فنی تهران نه برای تنها مهندس شدن بلکه برای به دست آوردن دانشی بود که بتواند برای مشکلات محیط زیست راه حل های علمی را مطرح کند.
ورود او به دانشگاه تهران در سال 1398 باعث آشنایی با دانشجویان رشته های هنری شد و در زمینه موسیقی و تئاتر و سینما هم ورود جدی کرد. مدیر صحنه تئاتر «مرثیه ای برای ژاله و قاتلش» در 30 شب اجرا (زمستان 1398) در تماشاخانه ایرانشهر و دستیار کارگردان در تئاتر دانشجویی «رقص روی لیوان ها» ازجمله فعالیت های جنبی اش بود.
در طول سال های اخیر یادمان های بسیاری در نقاط مختلف ایران برای شناساندن «راه بهراد» برپا شده است؛ به عنوان مثال «جشنواره عکس تالاب میقان اراک» که بهراد در 2 سال 98 و 99 در میان عکاسان حرفه ای برگزیده شده بود از سال 1400 بخش جنبی به اسم «یادمان بهراد» را مخصوص عکاسان زیر 20 سال برای تشویق جوانان اضافه کرده است.
نمایشگاه حاضر برای شناساندن «راه بهراد» که همانا حفاظت از محیط زیست است دایر شد.
عکس های مرتبط با یاد بهراد فرخنده
پوستر نمایشگاه
پست های دوستان پرنده نگری که از کودکی بهراد را میشناختند
دوستان همراه بهراد در امر حفاظت
ارسال نظر