بلایی که بر سر خودروی صفر کیلومتر یک مرد توهمی آمد
رکنا: چند روز پیش از موضوع پیچیده و عجیبی مطلع شدم که باعث شد به شدت نگران سلامتیام بشم و میدونم که هرچه سریعتر باید خودم رو به یک روانپزشک نشون بدم.
به گزارش رکنا، تقریبا سه سال پیش ماشین صفر کیلومتری خریدم و این در حالی بود که اصلا رانندگی بلد نبودم و قصدم از خرید اون ماشین این بود که قسمتی از سرمایهام رو تبدیل کنم به یک چیزی و مانع از خرج شدن الکی پولهام بشم. در ضمن میدونستم که اینطوری از ارزش پولم کم نمیشه و مطمئن بودم که یکی، دو سال بعد میتونم ماشینم رو با قیمت بیشتری بفروشم.
وقتی اون ماشین رو تحویل گرفتم، به کمک یکی از دوستانم آوردمش و توی پارکینگ خونهام پارکش کردم و از اون به بعد فقط هفتهای یکی، دو بار به مدت چند دقیقه روشنش میکردم تا برای باتریاش مشکلی پیش نیاد تا اینکه تقریبا سه سال گذشت و باخبر شدم که قیمت ماشین به صورت وحشتناکی بالا رفته و به همین خاطر تصمیم گرفتم اون ماشین رو بفروشم تا با پولش کار دیگهای انجام بدم، اما وقتی حرفهای اولین نفری که برای دیدن ماشین اومده بود رو شنیدم، کم مونده بود از شدت عصبانیت سکته کنم، چون وقتی بهم گفت که قیمت پیشنهادیام بیش از حد بالاست و اون میتونه با این قیمت همون مدل ماشین، اما صفر کیلومترش رو بخره لبخندی زدم و گفتم که به خاطر همین هم قیمت رو زیاد بالا نگذاشتم و بعد هم بهش گفتم که اون ماشین سه سال تمامه که توی پارکینگ خونهام خوابیده، اما هنوز حرفم تموم نشده بود که اون مشتری به عدد روی کیلومترشمار ماشین اشاره کرد و بعد هم با ناراحتی بهم گفت که از آدمهای دروغگو متنفره و از اونجا رفت.
وقتی عدد روی کیلومترشمار رو خوندم و متوجه شدم با توجه به اون عدد، ماشین 150 هزار کیلومتر راه رفته دو تا فکر اومد توی ذهنم؛ یکی اینکه کیلومتر شمار ماشین خرابه و فکر دیگه هم این بود که سه سال پیش سرم کلاه بزرگی رفته باشه، به خاطر همین با همون دوستم که زمان تحویل گرفتن ماشین همراهم بود، تماس گرفتم و ازش خواستم نگاهی بهش بیندازه، اما اون خیال کرد دارم سر به سرش میگذارم و بهم گفت که آخرین بار با همون ماشین به مسافرت دوروزهای رفته بودیم و میگفت خود من پشت فرمون بودم و وقتی متوجه شد دارم باهاش به صورت جدی حرف میزنم، برای اثبات حرفش گفت که توی جاده جریمه مون کردن و گفت که میتونم با زدن یک پیامک باخبر بشم که کجا و کی مرتکب خلاف شدم. هرقدر بهش میگفتم که من اصلا گواهینامه ندارم، بیشتر نگران حالم میشد و آخر سر هم بهم گفت که میاد به دیدنم و گوشی رو قطع کرد. من هم که حسابی گیج شده بودم، شماره روی کارت ماشینم رو پیامک کردم به شمارهای که دوستم گفته بود و وقتی چند ثانیه بعد جواب اون پیامک برام ارسال شد، مطمئن شدم که کاسهای زیر نیم کاسه این ماجراست، چون به گفته راهنمایی و رانندگی نزدیک 400 هزار تومان خلافی داشتم، اما وقتی خواستم کارت ماشین رو بگذارم توی کیفم، نگاهم افتاد به چیزی که دیگه به هیچعنوان نمیتونستم براش دلیلی پیدا کنم، توی کیفم گواهینامهای با مشخصات من وجود داشت که 3 سال از تاریخ صدورش گذشته بود. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
کاوه . م راد
ارسال نظر