مرتضی با همسرم دوست بود و من با زن او دوست شدم! / قتل با سیانور فاش کرد! + عکس
رکنا: جنایت سیانوری پرده از راز کثیف خیانت زن و شوهرها برداشت.
امروز ساعت 10 صبح هنگامی که از خواب بیدار شدم دیدم همسرم خواب مانده و به سرکار نرفته است. هرچه صدایش کردم تا از خواب بیدار شود ولی واکنشی نشان نداد، وقتی جلوتر رفتم و دست به وی زدم، متوجه شدم بدنش سرد سرد است و نفس نمیکشد، بنابراین با اورژانس تماس گرفتم و از همسایهها نیز کمک خواستم ولی دقایقی بعد تیم پزشکی ادعا کردند همسرم دچار ایست قلبی شده و به کام مرگ فرورفته است. بدین ترتیب با مخابره مرگ مرموز به بازپرس کشیک دادسرای امور جنایی تهران، وی به تیمی از اداره دهم پلیس آگاهی ماموریت داد برای مشخص شدن ماجرا تحقیقات خود را آغاز کنند.کارآگاهان در بررسیهای تخصصی از خانه مرد قربانی دریافتند وی در رختخوابش که در پذیرایی بود از دنیا رفته و با این فرضیه که وی با همسرش اختلاف داشته و در خانهاش جدا از وی زندگی میکرده روبهرو شدند. تیم جنایی در شاخه دیگری از تحقیقات دریافتند مرتضی در طول چند ماه گذشته با همسرش اختلاف داشته و چندینبار به حالت قهر از خانهاش خارج شده و چند روز بعد بازگشته است.همسر قربانی که «سمیه» نام دارد در بازجویی ادعا کرد در برخی مواقع به دلیل مشکلاتی با خانواده همسرش با هم اختلاف داشتهاند و غیر از آن با مرتضی زندگی بسیار خوبی داشته و ماه گذشته هیچ درگیری و مشاجرهای با وی نداشته است.
کارآگاهان که با بازرسی از خانه و بازجویی از سمیه هیچ سرنخی از مرگ مرموز شوهرش به دست نیاورده بودند از متخصصان پزشکیقانونی خواستند علت مرگ مرد 42 ساله را در سریعترین زمان ممکن تشخیص دهند.
با گذشت یک ماه از مرگ مرتضی و به دست نیاوردن شواهدی مبنی بر به قتل رسیدن وی، کارآگاهان با این احتمال نیز روبهرو شدند که شاید وی بر اثر ایست قلبی مرگ را در آغوش کشیده است. چند روزی نگذشته بود که نتایج پزشکیقانونی به پلیس آگاهی ارسال شد و نظریه آنان نشان میداد مرتضی بر اثر مصرف سیانور به پرتگاه مرگ کشانده شده است.
بر این اساس پرونده وارد مرحله جدیدی شد و کارآگاهان برای بررسیهای بیشتر ارتباط سمیه را تحت ردیابی قرار دادند و دریافتند وی چندین ماه است با شماره موبایل متعلق به مردی به نام «احسان» در ارتباط بوده و پس از مرگ همسرش دیگر هیچ تماسی بین آنان رد و بدل نشده است.
سمیه دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و در ادعای جدیدی گفت: احسان همکار همسرم بود و رابطه بسیار نزدیکی بین خانواده ما با خانواده وی بود. احسان مرد بسیار خوبی بود و همیشه سعی داشت به همسرم کمک کند. چند ماهی بود رفتارها و تماسهای همسرم نشان میداد وی با زنی در ارتباط است و این موضوع مرا بشدت آزار میداد، من نیز برای اینکه بدانم مرتضی با چه کسی است با احسان تماس گرفتم و از وی خواستم به من کمک کند.
با ادعای سمیه، کارآگاهان تماسهای تلفنی مرتضی را پیش از مرگ تحت ردیابی قرار دادند و متوجه شدند وی هیچ تماس مشکوکی با شخص دیگری نداشته و بیشترین تماسهایش نیز تماسهای کاری بوده است. با احضار احسان وی نیز در بازجوییها ادعایی را داشت که سمیه عنوان کرده بود، وی گفت: مرتضی رفتارش بشدت تغییر کرده بود و با اختلافاتی که با همسرش داشت چندینبار به من گفته بود از زندگی سیر شده و آرزوی مرگ میکرد، وی چند روز پیش از مرگش ادعا کرد میخواهد با خوردن سم به زندگیاش پایان دهد ولی من وی را بشدت از این کار منع کردم.
احسان در ادامه افزود: سمیه به من زنگ میزد و میخواست به همسرش کمک کنم که تماسهای بسیار وی موجب اختلاف من با همسرم شد؛ همسرم فکر میکرد من با سمیه ارتباط دارم.
کارآگاهان در بازجویی از احسان با 3 سرنخ مهم روبهرو شدند؛ ارتباط با سمیه، استفاده از سم سیانور و اختلاف سمیه با مرتضی، بدین ترتیب با انجام تجسسهای میدانی و پیچیده دریافتند بین سمیه و احسان ارتباط عاطفی وجود داشته وآخرین پیامهای رد و بدل شده بین آنها درباره اجرای توطئه شومی بوده که از سوی احسان هدایت میشد.
با چیده شدن قطعات پازل مرگ مرموز مرتضی و نزدیک شدن کارآگاهان به قاتل اصلی، سمیه برای چندمینبار تحت بازجویی قرار گرفت ولی وی همچنان بر بیگناهی خود اصرار کرد و گفت احسان از وی خواسته همسرش را با سیانور مسموم کند ولی وی جرات انجام چنین کاری را نداشته است. با این وجود کارآگاهان به خانه احسان رفته و وی را دستگیر کردند و در بازرسی از خانهاش متوجه موضوع عجیبی شدند؛ خودروی 206 سفیدرنگ مرتضی داخل پارکینگ خانه وی بود.
با دستگیر شدن احسان، همسرش که دست و پای خود را گم کرده بود و بشدت گریه میکرد در ادعایی شوکهکننده گفت مرتضی را وی به قتل رسانده است!
وی گفت: مدتی پیش مرتضی با من تماس گرفت و خواست مرا ببیند. وی و همسرش بسیار به خانه ما رفت و آمد داشتند و از آنجا که به وی اعتماد داشتم قبول کردم و با وی در یک کافیشاپ قرار گذاشتم. وی آنجا به من گفت احسان با همسرش ارتباط دارد. ابتدا من قبول نمیکردم ولی مرتضی شواهدی به من ارائه کرد که باورم شد، بنابراین به دنبال راهحلی برای آن بودیم و ناخواسته ارتباطمان بسیار زیاد شد و اینبار همسرم به ارتباط من و مرتضی شک کرد و از من خواست یک شب وی را به خانهمان دعوت و مسموم کنم، بنابراین با کتکهای وی مجبور شدم مرتضی را دعوت کنم. مرتضی به خانهمان آمد و من مواد سمی را که احسان از قبل تهیه کرده بود داخل شربت ریخته و به وی دادم. نیمساعت گذشته بود که نفس تنگی گرفت و بیهوش شد. خیلی ترسیده بودم. همسرم از طبقه بالا پایین آمد و بدن نیمهجان مرتضی را داخل خودروی خودش گذاشته و به خانهاش بازگرداند و طوری وانمود کرد که سمیه همسرش را به قتل رسانده است.
احسان که با شنیدن اظهارات همسرش سر به زیر انداخته بود، پرده از واقعیت برداشت و گفت: من ناخواسته با سمیه دوست شدم. هنگامی که فهمیدم مرتضی نیز با همسر من ارتباط پنهانی دارد، نقشه مرگ وی را طراحی کردم و با ارسال پیامک به سمیه میخواستم طوری نشان دهم که وی مرتضی را به قتل رسانده است که در لحظه آخر همسرم رازمان را فاش کرد. با اعترافات زن و مرد جنایتکار، پرونده آنها با بازسازی صحنه جنایت و تکمیل شدن در اختیار بازپرس جنایی قرار گرفت که با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به جرائم آنها و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر