صادق خلخالی در فروردین ۵۸: زمانی می‌خواستیم جنازه‌ی منحوس پهلوی را آتش بزنیم/ اعدام هویدا یک عمل انقلابی بود

«۳۵ سال است در حوزه‌های علمیه هستم. ۴ سال در جلسه‌ی درس مرحوم آیات عظام بروجردی و حجت شرکت کرده‌ام. در زمان تلمذ ۱۳ ساله جز یکی دو مرتبه همواره در جلسه‌ی درس امام حاضر شده‌ام. قبل از انقلاب امام را به همین صورت امروز شناخته‌ام و می‌دانم هیچ عامل خارجی و تعارف در امام تاثیر نداشت، امام همواره در اوضاع بحرانی نظر به عظمت حوزه‌ها داشته و هیچ‌گاه جز فضیلت و تقوای حوزه‌ها نظر دیگری نداشته است. من در جلسات درس امام نضج گرفته‌ام و خود را هیچ‌گاه جدا از امام ندانسته و عمرم را وقف راه امام کرده‌ام. در دوران طلبگی فعالیت سیاسی را شروع کرده و زمانی با تهیه‌ی بنزین می‌خواستیم جنازه‌ی منحوس پهلوی را آتش بزنیم. به خاطر هم‌کاری با فداییان اسلام یک سال از ورود به مدرسه‌ی فیضیه محروم شدم. در تمام جریانات سیاسی بعد وارد بودم ولی کورکورانه هم وارد هیچ راهی نشدم. زندان رفتم، تبعیدم کردند و... شاید بتوانم بگویم زندگی من مثل سدیف (۱) و کمیت (۲) شاعر است. من از سال ۴۶ فقط یک حاجت داشتم که در سفر مکه هم از خدا خواستم: سقوط شاه، سقوط شاه... این را هم بگویم فقط با حرکت‌های ما و ادامه‌ی حرکت انقلابی می‌توان انقلاب کرد. من حتی آن زمان که دوستان آیه‌ی یأس می‌خواندند در سرنگونی رژیم شک نداشتم.»

این معرفی صادق خلخالی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب (از پس از پیروزی انقلاب تا اسفند ۵۸) است از خودش، وقتی که اندکی پس از اعدام‌های پی‌درپی سران رژیم پهلوی خبرنگار کیهان برای گفت‌وگو به نزد او رفت و خواست خودش را معرفی کند. حاصل این‌ گفت‌وگو روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ در روزنامه‌ی کیهان منتشر شد، که بخش‌هایی از آن را در پی می‌خوانید:

 

نظرتان نسبت به هدف‌هایی جمهوری اسلامی باید دنبال کند و شعاع گسترش این جمهوری چیست؟

اهمیت جمهوری اسلامی استقرار آن در منطقه‌ی خاورمیانه است که منابع و جنبه‌های سوق‌الجیشی آن ماشین جنگی امپریالیسم غرب و صهیونیزم و اتحاد جماهیر شوروی را به حرکت درمی‌آورد. ما دل‌مان می‌خواهد ملت‌های اسلامی از خواب غفلت بیدار شوند و دست سرسپردگان شیاطین‌صفت امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم از منابع غنی این منطقه کوتاه شود. همه‌ی مرزهای دیکته‌شده‌ی قبلی باید نابود شود و نفت و دیگر منابع زیرزمینی و روی زمینی از آن خودشان باشد و خود سرنوشت خود را تعیین کنند. وقتی ملت‌های خاورمیانه بیدار شدند و در زیر پرچم اسلامی جمع آمدند دیگر نمی‌توان با ایجاد بحران‌های مصنوعی و مشکلات [...] مسلمان‌ها را رو در روی هم قرار داد.

مثلا در کردستان مسئله‌ی تجزیه‌طلبی بود. آن‌ها می‌خواستند برادران سنی را رو در روی ما قرار دهند و چون مردم و رهبران کرد آگاه هستند تیرشان به سنگ خورد. در اسلام کرد و عرب و عجم و بلوچ و لر نداریم. ما می‌خواهیم مرزهای‌مان را به هم نزدیک کنیم. زمانی در ترکیه فرهنگ اسلامی را در زمان آتاتورک از بین بردند و در ایران هم می‌خواستند همین کار را به دست نوکر انگلیسی‌ها رضاخان بکنند ولی موفق نشدند که مسئله‌ی تجزیه‌طلبی شروع شد. ما می‌خواهیم جمهوری اسلامی ایجاد کنیم که در آن غارت و چپاول ثروت ملی [به] وسیله‌ی امپریالیسم و در رأس آن آمریکا از بین برود و برادری و یگانگی برقرار شود و فرقی بین مردم ایران از هر نژادی که باشد نباشد.

 

تا آن‌جا که من می‌دانم کردها نه تجزیه‌طلب هستند و نه استقلال می‌خواهند، بلکه آن‌ها فقط خودمختاری داخلی را تقاضا می‌کنند؟

بله عرض کردم مسئله‌ی خودمختاری اگر این باشد که با زبان خودشان حرف بزنند، لباس خود را بپوشند و آداب و رسوم ملی خود را آزادانه انجام دهند قابل قبول است ولی اگر تجزیه‌طلبی و استقلال‌خواهی باشد قابل قبول نیست و سرکوب می‌شود. مثلا همان‌هایی که در چپاول مردم در زمان عثمانی‌ها شریک بودند و یا در سوریه و عراق بودند نغمه‌ی تجزیه را ساز کردند. مثلا در همین اواخر بارزانی می‌خواست کردستان را مستقل کند. آخر آیا او می‌توانست با پشتیبانی محمدرضاخان و آمریکا و اسلحه‌های اسرائیلی و آمریکایی برای ملت کرد استقلال بگیرد؟ او بزرگ‌ترین خیانت را به ملت کُرد کرد. مردم کردستان عموما امروز نفرین و لعنت نثار بارزانی می‌کنند چون او خود را به آمریکا فروخته بود. ملا مصطفی به عوض این‌که از خون شهیدان کرد از قبیل ملا آواره و یارانش دفاع کند،‌ آن‌ها را تحویل ژاندارمری داد تا بتواند چند صباحی به خیانت خود ادامه دهد. آخر هم دیدی که چه بر سر کردها آورد. آری امروز کشور ما با مسائل حساس و بحرانی روبه‌روست و دشمنان انقلاب می‌خواهند مانع پیشرفت انقلاب ایران بشوند و از تحقق آرمان‌های انقلابی جلوگیری کنند.

 

شما دشمنان انقلاب را چه کسانی می‌دانید؟

دشمنان انقلاب در درجه‌ی اول عمال صهیونیسم بین‌الملل و سیا و ساواک می‌باشند که خود ساواک نوچه‌ی آن دو است و نیز سرسپردگان رژیم شاهنشاهی که به زباله‌دان تاریخ فرستاده شده است. بقایای آن‌ها با این‌که رژیم سقوط کرده و از بین رفته و دیگر هم برنخواهد گشت با خصیصه‌ی ذاتی خود شب‌ها مشغول تحریکات هستند و گاهی در تهران و شهرستان‌ها به پاسداران حمله می‌کنند و تلفاتی به بار می‌آورند. غافل از این‌که ملت‌ آن‌ها را هم نابود می‌کند.

گروه دیگری فرصت‌طلبانی هستند که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند. این‌ها با تلاش مذبوحانه می‌خواهند با علم کردن مسائل حاد جامعه مانند بی‌کاری و مسکن چوب لای چرخ انقلاب بگذارند. بدیی است که ملت ایران با حل این مشکلات فرصت فعالیت به آن‌ها را نخواهد داد. همگان می‌دانند در بحران‌های انقلاب همه‌ی این مسائل پیش می‌آید. در تاریخ انقلاب‌های مختلف مانند انقلاب کوبا، انقلاب فرانسه و شوروی که اصیل هم نبوده‌اند این مسائل در شکل حاد و تندترش وجود داشته است. امام در فکر مسکن می‌باشد. جامعه‌ی انقلابی کنونی ایران اجازه نمی‌دهد که عده‌ای انگل مفت در خانه‌های اشرافی زندگی کنند ولی عده‌ای فقیر و بی‌چاره که انقلاب کرده‌اند محتاج دو اتاق باشند. انقلاب را پابرهنه‌ها کرده‌اند نه این آقایانی که در ادارات در رأس می‌باشند و می‌خواهند بگویند ما انقلاب کرده‌ایم و خیلی مواقع هم برای خودشان نطق‌های عریض و طویل ترتیب می‌دهند. در مورد بی‌کاری ما دو نوع کارگر بی‌کار داریم: کارگر فصلی و کارگران کارخانه‌ها، دشمنان ما می‌خواهند از مشکلات جامعه بهره‌برداری کنند. جوانان ما مسلما در روشن کردن افکار مردم نقش حساس دارند و کوشا خواهند بود.

فرصت‌طلبان می‌خواستند با عنوان کردن مسئله‌ی تشیع و تسنن در جریان‌های کردستان و گنبد پیروان آن‌ها را رو در روی یکدیگر قرار دهند. اختلافی بین تشیع علوی و تسنن محمدی نیست. اگر کسی خیال کند در بین تشیع علوی و تسنن راستین محمدی اختلافی هست اسلام را نفهمیده است[...] اختلافات مذهبی را از زمان صفوی برای ما درست کردند ولی در ایران همه دست به دست هم داده و انقلاب بزرگ ایران را به نتیجه رساندند. امیدوارم جوان‌ها و علمای کردستان و گنبد به این واقعیت توجه کنند و مجال عمل به فرصت‌طلبان و مترجعین ندهند.

 

نظر شما نسبت به کارهای دولت چیست؟

بعضی انتقادات به دولت وارد است. دولت حرکت انقلابی قاطعانه ندارد. دولت نتوانسته است آن حرکت انقلابی که مردم و امام توقع دارند داشته باشد و شاید هم علتش این باشد که می‌خواهند از الگوی دموکراسی غربی استفاده کنند و دولت هم خود اعلام کرده است قدم به قدم حرکت می‌کند. اما واقعیت این است که انقلاب خود مسئله‌ی قدم به قدم را حل کرده است. انقلاب ویژگی خاصی دارد. تصمیم قاطعانه‌ی بدون وقفه به نحوی که هر نوع بهانه‌گیری را از بین ببرد، باید از ویژگی‌های دولت انقلابی باشد. خیلی از اشکالات هم وارد نیست که مهندس بازرگان خودش خوب به آن جواب داده است.

مسئله‌ی مهم این‌که خدمت در این دولت و شورای انقلاب یا هر کجای دیگر باید داوطلبانه باشد. مسئله‌ی مقام و منصب نباید مطرح باشد. آن‌هایی که نمی‌خواهند در یک مقام بمانند و یا نمی‌توانند کاری را انجام دهند باید کنار بروند. کسانی که به قدرت چسبیده‌اند و حاضر نیستند کنار بروند اشتباه می‌کنند اگر کنار نروند دولت و ملت آن‌ها را کنار خواهند زد. اگر کسی چه در دولت و چه در شورای انقلاب نمی‌تواند مقامی را دارا باشد و اهمیت آن مقام را ندارد، نمی‌تواند به صرف این‌که به فرمان امام و یا دولت منتخب امام به این یا آن شغل گمارده شده هم‌چنان دودستی به آن بچسبد. فرمان امام برای همه‌ محترم است و بدان احترام می‌گذاریم ولی مسئله‌ی کار و اهمیت دارا بودن یک مقام و ملت مطرح می‌باشد.

 

نظر شما در مورد دادگاه‌های انقلاب چیست؟

دادگاه‌های انقلاب اسلامی با یک حرکت انقلابی همه‌ی نقشه‌های امپریالیسم آمریکا و اسرائیل را نقش بر آب کرد و با اعدام مزدوران و سرسپردگان خودفروخته درجه یک رژیم جنایت‌پیشه‌ی محمدرضا پهلوی خط ارتباطی آمریکا و اسرائیل را به هم ریخت و به نابودی کشانیده است.

اعدام هویدا یک عمل انقلابی بود که به زندگی ننگین این جرثومه‌ی کثافت پایان داد و دنیا را لوث وجودش پاک کرد. این‌ها (هویدا و امثالش) را ملت محکوم کرده است. اسناد جنایات آن‌ها فاش خواهد شد. به نظر من اعدام این‌ها احتیاجی به دادگاه و تشریفات نداشت. النهایه ما برای راضی کردن و بستن دهان طرفداران حقوق بشر هم دادگاه علنی تشکیل دادیم. این‌ها می‌خواستد هویدا یکی دو سال در گلوی ما گیر کند و مسئله‌ی بوتو تکرار شود. بعد هر روز دسته‌ای به عنوان [...] وکیل و وصی راه بیفتند و بیایند ایران و راجع به هویدا صحبت کنند. حقیقت موضوع این است که دادگاه‌های ما جز به خدا و خلق خدا به چیزی دیگر نمی‌اندیشند و مفسدین را مجازات می‌کند و به مقصران کم‌تقصیر تا آن‌جا که لازم است ارفاق خواهد شد. جنایت‌کاران باید محاکمه شوند و «ترحم بر پلنگ تیزدندان...» روا نیست.

 

چرا در دادگاه‌ها اسرار بازجویی‌ها را فاش نمی‌کنید؟

اسرار بازجویی‌ها به خاطر دلایل امنیتی در این شرایط منتشر نمی‌شود ولی در آینده که شبکه‌های جنایت‌کاران را شناختیم همه‌ی این اسرار در اختیار جراید قرار می‌گیرد تا افکار عمومی قضاوت کند. در بازجویی‌ها بسیاری از جنایت‌کاران لو رفته‌اند و این‌ها شناسایی شده‌اند. برای آن‌که خود را از چنگال عدالت مخفی نکنند بازجویی‌ها را فعلا منتشر نخواهیم کرد. آن‌چه که در مورد جنایت‌کاران تاکنون بیش‌تر مورد اعتراض قرار گرفته اعدام هویدا و علامه وحیدی است، ولی آن‌ها که از هویدا دفاع می‌کنند به یاد نمی‌آورند آن وقت‌ها که او ثروت مملکت را غارت می‌کرد و جوانان ما را می‌کشت چرا در آن موقع از ملت دفاع نمی‌کردند. در مورد علامه وحیدی می‌گویند وی مجتهدی ۸۰ ساله بود و مستحق مرگ نبوه است اما ایشان تاکنون از ارکان عمده‌ی رژیم بوده و با استفاده از پول‌هایی که در دست داشتند از جمله موقوفات مسجد سپهسالار علیه انقلاب ایران و مجاهدین توطئه‌چینی می‌کرد. وی جاعل اصطلاح قلابی «مارکسیست اسلامی» بود و به علاوه زمانی آیت‌الله خمینی را غیرایرانی نامیده بود (آیت‌الله العظمی از حق خود گذشتند) علامه وحیدی از ثناگویان دربار بود و چهار دوره‌ی متوالی سناتور کرمانشاه بوده است. فراموش نکنید از آزادی‌های به دست آمده سوءاستفاده کرد.

 

به نظر شما چه کسانی از انقلاب سوءاستفاده می‌کنند؟

آن‌ها از انقلاب سوءاستفاده می‌کنند که طرفدار جمهوری اسلامی هم می‌باشند ولی تا دیروز سکوت کرده بودند و می‌خواستند از طریق قانون اساسی مبارزه کنند.

آن‌هایی که گروه مسلح را سازمان می‌دهند و به شهرستان‌ها می‌فرستند از آزادی به دست آمده سوءاستفاده می‌کنند. مسائل را بزرگ می‌کنند و با بزرگ‌نمای رویدادها افکار را مشوب می‌سازند. به عنوان یک طلبه‌ی امام بگویم آن‌ها که گروه مسلح تشکیل می‌دهند باید بدانند که امام در عین رقت قلب و نرمشی که دارند ممکن است عکس‌العمل نشان دهند و مچ این‌ها را باز کنند. مدارا و تحمل امام هم حدی دارد.

ما نباید در برابر هر مشکل که پیش می‌آید مایوس شویم. یأس از انقلاب نباید بر ما حاکم شود. نباید گفت چون در فلان مورد اشتباه شده پس هیچ چیز درست نمی‌شود. همه‌ی کارها به توفیق خدا درست خواهد شد.

 

صادق خلخالی

وبگردی