ماجرای بازداشت و زندانی شدن “محمدرضا شریفی نیا”
محمدرضا شریفی نیا در دو سال پیش خاطره را درباره دستگیر شدن و زندان رفتنش در قبل انقلاب تعریف که قسمتی از این گفت و گو را بخوانید.

در بخشی از این گفت‌وگو، مدیری از شریفی‌نیا پرسید «در پدر بودنت به چه چیزی خیلی افتخار می‌کنی» که مهمان برنامه در پاسخ گفت:

«به این که در کودکی مهرآوه و ملیکا، آنها هر سوالی از من داشتند، به آن‌ها جواب می‌دادم آن هم به سبب کتاب‌های بسیاری که خوانده بودم.چون معتقدم یک هنرمند باید درباره همه چیز اطلاعات داشته باشد.»

او ادامه داد:

«قبل از انقلاب و سر یک ماجرایی مرا دستگیر کردند و به زندان بردند.

آن زمان کسی که کتاب می‌خواند، حکمش سنگین‌تر می‌شد، آنقدر موضوع جدی بود که از هر یک از زندانی‌ها که می‌پرسیدند چه کتابی خوانده‌ای، می‌گفت «کلیله و دمنه»، «بوستان» و «گلستان».

نوبت به من که رسید، ۸ صفحه را از کتاب‌هایی که خوانده بودم، پر کردم که دو صفحه اول آن مربوط به نویسندگان روسی بود. چند ساعت بعد، رئیس زندان مرا خواست و گفت تو چه‌کاره‌ای؟

گفتم من یک دانشجو هستم. گفت چگونه جسارت کردی نام تمام کتاب‌هایی را که خوانده‌ای، بنویسی؟ گفتم چون من معلم بچه شما هستم، ترسیدم فقط آن سه کتاب را بنویسم و شما از من عصبانی شوید که چطور معلمی هستم که همین سه کتاب را خوانده‌ام.

البته بیشتر از این کتاب خوانده‌ام اما متاسفانه دیگر امکان نوشتن وجود نداشت. در مقابل، رئیس زندان کمی فکر کرد، من را نگاه کرد و گفت احسنت.»