مصاحبه‌ای کمتر دیده شده با علی انصاریان | افتخار می‌کنم بچه یک روحانی هستم

علی انصاریان / علی انصاریان فوتبالیست / بیوگرافی علی انصاریان / عکس علی انصاریان / همسر علی انصاریان

آقای بخیه و آسیب‌دیدگی فوتبال ایران این روزها دیگر شبیه به گذشته‌اش نیست و این را می‌توان از تیپ ظاهری علی انصاریان متوجه شد. او که برخلاف هم‌نسل‌های خود خیلی اهل مصاحبه و جنجال نیست معتقد است فوتبال ایران دیگر یاغی ندارد و کسی مانند او دیگر در این فوتبال نمی‌آید. یاغی سال‌های نه چندان دور فوتبال ایران برای اولین بار به پروین توصیه می‌کند شان خود را حفظ کند و هرکجا که می‌گویند نرود. این مصاحبه را در خصوص پیشکسوت‌ها شروع کردیم اما آخر سر به سیاست و فیلم رسیدیم. انصاریان می‌گوید از خیلی هنرپیشه‌های امروزی هنرپیشه‌تر است.

چرا دیگر فوتبال را ادامه ندادی؟

 بعد از آخرین بازی شاهین بوشهر روی پای چپم جراحی کردم و چون اول فصل هم پای راستم را جراحی کرده بودم دیگر تمرین کردن برایم سخت بود برای همین تصمیم گرفتم دیگر بازی نکنم چون اگر بازی می‌کردم اذیت می‌شدم.

کلا علی انصاریان را باید آقای همیشه مصدوم بدانیم؛ بعد از بخیه حالا  نوبت به جراحی رسید؟

ای کاش همه مصدومیت‌ها بخیه باشد؛ برای من همیشه اتفاقات عجیب و غریب زیاد می‌افتد. آسیب‌دیدگی زانو خیلی بیشتر از بخیه مرا اذیت کرد؛ اگر مصدوم نمی‌شدم شاید یکی دو سال دیگر بازی می‌کردم.

فکر می‌کردی روزی بدون بازی خداحافظی فوتبال را کنار بگذاری؟

برای مهدوی‌کیا بازی خداحافظی نگذاشتند که صد تا بازی ملی و این همه افتخار برای فوتبال‌مان به دست آورد برای کریمی بازی که نگذاشتند آن‌گونه هم فراری‌اش دادند؛ کریم باقری که زور می‌زد برای بازی کردن و دقیقه ۸۸ می‌آمد داخل که واقعاً برای کریم ناراحت شدم که می‌دیدم این‌گونه با شخصیت او بازی می‌شود. من شخصاً افتخار می‌کردم کنار کریم بازی می‌کنم؛ امیدوارم فرهاد مجیدی هم قدر خودش را بداند و در بازی برگشت پرسپولیس و استقلال باشکوه از فوتبال خداحافظی کند. حالا شما همه این موارد را در نظر بگیر آن‌وقت فکر می‌کنی برای من بازی خداحافظی بگذارند.

برگردیم به سوژه اصلی مصاحبه‌مان پیشکسوت‌ها؛ شما به عنوان یک پیشکسوت دلیل این‌که این بخش از فوتبال ما این‌قدر علیه هم هستند را چگونه ارزیابی می‌کنی؟

-اولا که من هنوز جوان هستم و خودم را پیشکسوت نمی‌دانم اما مشکل بزرگ‌ترهای این فوتبال قبول نداشتن یکدیگر است؛ شما نگاه کنید اکثر مربیان ما هیچ‌کدام از دوستان دوران فوتبالی‌شان را کنارشان نمی‌آورند.

شما چطور؛ مربی شوید همین رویه را ادامه می‌دهید؟

من سرمربی شوم حتما دو تا از دوستان خودم را می‌آورم کنار دستم و اگر کسی را نخواهم بالاخره صدایم در می‌آید و یک جوری از دستش درمی‌روم.

چرا پیشکسوت‌ها همیشه خودشان را بر سر نسل جدید می‌کوبند؟

چون هنوز منیت دارند؛ اصلا یک چیزی بگویم؛ من شاگرد علی پروین، درخشان و امیر قلعه‌نویی بودم که همه‌شان اسم‌های دهان پرکنی داشتند اما هر وقت صحبت می‌شد می‌گفتند ما این کارها را کردیم شما چی؟ همه‌شان هم این تکیه کلام را دارند که اگر ما ۲۰ سال دیرتر به دنیا می‌آمدیم ال می‌شد  بل می‌شد... ما از همه بهتر هستیم و  این نسل حس باختن ندارد و این ذهنیت‌شان مثبت است و به ما یاد دادند که در پرسپولیس اصلا نباید به باخت فکر کنید. به خدا اگر پرسپولیس می‌باخت زمین و زمان بر ما حرام می‌شد. همیشه از باخت می‌ترسیدیم اما واقعیت این است که باخت همیشه وجود دارد.

فکر نمی‌کنی بخشی از این طرز فکر به خاطر پول باشد؟

دقیقا همین‌طور است؛ من همیشه این جمله را می‌شنیدم: شما با این فوتبالتان این‌قدر می‌گیرید اگر ما بودیم فلان قدر می‌گرفتیم.

این حرف‌هایی را که می‌زنند هم قبول داری؟

این نوع حرف زدنشان برای من جالب است و خودشان هم می‌دانند که این‌گونه حرف زدن باعث خنده دیگران می‌شود اما کاری نمی‌توان کرد، آن‌ها حسرت دوران بی‌پولی فوتبال را همیشه به دل خواهند داشت.

بعضی از این هم‌نسلی‌های شما هم با اظهارنظرهایشان عملا خودشان و شان جایگاهی که دارند را زیر سوال می‌برند.

می‌دانم منظورتان رهبری‌فر است اما به خدا بهروز بچه نازنینی است و بامعرفت. من حرف‌های بهروز را تایید نکردم و می‌دانم از روی عصبانیت آن حرف‌ها را زده. من خیلی از حرف‌های بهروز را نمی‌توانم تحمل کنم و با این‌که دوستم است اما این شکل حرف زدنش را قبول ندارم. نمی‌دانم چرا این کارها را می‌کند.

خوب شما به دوست‌تان که خیلی بامعرفت است تذکر می‌دادید؟

مگر نگفتم! می‌گوید باشه ولی دوباره مصاحبه می‌کند. به بهروز گفتم بخدا می‌توانی با ادبیات بهتری صحبت کنی.

اما مسخره کردن چهره دیگران دور از شان یک قدیمی پرسپولیس بود؟

چهره آدم‌ها که دلیل نمی‌شه آن‌ها خوب باشند یا بد؟ خوشگل‌ترین آدم‌ها حضرت یوسف بود مگر اشتباه نداشت. زشتی به ذات آدم‌ها برمی‌گردد نه چهره‌شان، یکجا دیدم عضوی گفته انصاریان را خیلی دوست دارم و من به او پیغام دادم اگر مرا دوست دارد نباید این‌گونه علیه قدیمی‌های باشگاه صحبت کند. در این ماجرا بزرگ‌تر باید جواب می‌داد که نداد و این بچه را انداختند جلو.

فوتبال ایران دیگر بازیکن حاشیه‌ای مثل آن دوران ندارد...

حتی یک دانه هم ندارد؛ دوره ما بلد بودیم چطور حاشیه درست کنیم و با هم چگونه جمع‌اش کنیم؛ اول هفته یک مصاحبه می‌کردیم تا آخر هفته آدم‌ها را به جان هم می‌انداختیم و بعد هم همه می‌انداختند گردن مطبوعات و آخر هفته ماجرا را با یک مصاحبه یا گل و شیرینی جمع و جور می‌کردیم. یکی از دوستان آن زمان به من گفت فلان روزنامه علیه تو مطلب نوشته من هم گفتم همین که در مورد من نوشته خوب است همین‌قدر که از من این‌قدر عصبانی بوده که مطلب نوشته خوب است.

فوتبال الان حاشیه دارد یا مانند دوران شما یاغی هم در این فوتبال پیدا می‌شود؟

این فوتبال خیلی سال است که دیگر یاغی ندارد. آن زمان من باعث شدم خیلی از خبرنگاران در کارشان پیشرفت کنند آن هم با مصاحبه‌هایی که من انجام دادم، من هیچ زمان خاکستری نبودم همیشه یا سفید بودم یا سیاه یا خوب بودم یا بد؛ نمی‌شود هر دو را با هم باشی. خیلی‌ها بعد از من آمدند که ادای من را در بیاورند مثل علی انصاریان باشند اما نشدند همان‌طور که من می‌خواستم مثل محرمی و کرمانی‌مقدم باشم که نشدم. اما هرگز پشت سر هم تیمی‌هایم بد نگفتم و کسی را مسخره نکردم؛ اگر می‌خواستند من را بکوبند همان سال اول فوتبال من تمام می‌شد.

انگار مشکل پیشکسوتان فوتبال ایران پول است که دائما از تعصب صحبت می‌کنند. وقتی پول می‌گیری و خوب بازی می‌کنی مهم است که حتما عاشق تیمت باشی؟

من می‌گویم پول خوب بگیر اما تیمت را هم دوست داشته باش. حالا نه مثل من دیوانه‌وار سرت را جلوی توپ بگذارید؛ من واقعا عاشق پرسپولیس بودم و خانوادگی همه‌مان پرسپولیسی بودیم و اگر پرسپولیس می‌باخت یک هفته مدرسه نمی‌رفتیم.

الان دیگر بازیکن جنجالی نداریم و رسانه‌ها هم خیلی دنبال این مسائل نیستند؟

شما ببین نسل خودتان نسبت به این نسل فعلی خبرنگاران چقدر متفاوت بودند. به نظر من روزنامه یعنی جنجال آن هم برای جذب مخاطب وگرنه می‌نشستی خانه و دیکته می‌نوشتی. واقعا چرا کسی نمی‌پرسد ابرار، کیهان، جهان فوتبال و آن ۹۰ و خبر ورزشی قدیم کجا هستند.

آن دوران کسانی مثل شما هم خودشان سوژه را می‌دادند دست روزنامه‌ها. 

دقیقاً؛ من قبل از داربی‌ها فکر این نبودم که چطور بازی کنم چون می‌دانستم توپ بازی می‌کنم و تنها دنبال این بودم چه کار جدیدی را انجام دهم؛ حاشیه‌های داربی برایم مهم‌تر بود تا خود داربی.

علی انصاریان که می‌گوید پیشکسوتان باید قدر خود را بدانند در مورد پروین هم این نظر را دارد و از او بابت رفتارش ناراحت نیست؟

اگر دلخوری هم باشد که است نباید مطبوعاتی شود. کار درستی نیست که من علیه پروین حرف بزنم؛ تا حالا بدترین اتفاقات از سوی پروین برای من افتاده اما چون او را دوست دارم هرگز علیه‌اش حرف نزدم؛ بدترین ماجراها در استل‌آذین رخ داد، اما باز هم سکوت کردم چون حرف زدند علیه علی پروین قشنگ نیست.

به عنوان شاگرد پروین قبول داری که دیگر آن جایگاه قبلی را در بین مردم ندارد؟

واقعیت‌هایی در مورد پروین است که شاید مردم ندانند و نباید آن‌ها را جار زد، من علی‌آقا را هر هفته می‌بینم و خودم را مدیون پروین می‌دانم چون این‌قدر خوبی کرده در حق من که دلیل ندارد علیه او حرفی بزنم. 

یعنی قبول نداری پروین خودش باعث شد تا شان‌اش حفظ نشود؟

در مورد پروین فقط می‌دانم باشگاه پرسپولیس و خود علی‌آقا هردو شان پروین را پایین آوردند. علی پروین کسی است که باید در مورد پرسپولیس تصمیم‌گیری کند و پرسپولیس با تصمیم‌های او که بکن بائر فوتبال ما است اداره شوند و تصمیمات رویانیان.

اما رویانیان کسی است که پروین بارها از او تعریف کرده ...

-رویانیان ورزشی نیست و من هم ممنون دارش هستم که برای پرسپولیس بریز و بپاش می‌کند اما معتقدم نه رویانیان و نه فتح‌اله‌زاده هیچ کدام مدیر نیستند؛ فتح‌اله‌زاده مدیری است که خودش برای استقلال حاشیه درست می‌کند. یک روز به سرمربی گیر می‌دهد و روز دیگر به بازیکن؛ به نظر من جباری می‌توانست برای استقلال مفید باشد. نمی‌دانم چرا مربیان بزرگ از کار کردن با بازیکنان بزرگ فراری هستند. امثال پروین و قلعه‌نویی باید الگو باشند. قلعه‌نویی وقتی دید مجیدی را هواداران می‌خواهند و به کار استقلال می‌آید او را آورد.

منظورت از مربیان بزرگ که نمی‌توانند با بازیکن بزرگ کار کنند چه کسی است؟ 

علی دایی می‌توانست از کریمی خوب استفاده کند و اگر کمی درایت داشت می‌توانست طوری از کریمی بازی بگیردکه از جوان‌ترها هم بهتر بازی کند. دایی در حق باقری ظلم کرد و شخصیت باقری را زمانی که او را دقیقه ۸۸ به میدان فرستاد نابود کرد.

چرا دایی نمی‌تواند با بازیکنان بزرگ کار کند؟

شما دراین چند سال کدام تیم دایی را دیدید که با هم دوره‌ای‌هایش کار کرده باشد جز غلام‌پور که همه جا او را با خود می‌برد؛ فکر کنم، نه مطمئن هستم دایی شک ندارد آن‌ها زیرآبش را می‌زنند برای همین جز منافی و یک بار هم گل‌محمدی دیگر کسی را با خودش نمی‌آورد. دایی کسانی که مثل خودش هستند را خوب می‌شناسد.

برگردیم به بحث پروین، شما به سلطان توصیه‌ای هم کرده‌اید که شان خودش را حفظ کند؟

علی پروین از این چیزی که است بزرگ‌تر نمی‌شود، به علی‌آقا چندبار گفته‌ام خیلی بهتر می‌شد جایگاه قبل را داشته باشی و می‌توانستی کاری کنی که این‌گونه نباشی.

پروین هنوز برای شما سلطان است؟

شیر همیشه شیر است، حتی اگر پیر باشد. من همیشه عاشق یوزپلنگ هستم چون می‌رود سرقله تا به ماه چنگ بزند و هیچ شکاری از دستش در نمی‌رود و زمانی هم که پیر شود از همان قله خودش را می‌اندازد تا ایستاده بمیرد. کاش بزرگان فوتبال ما هم مانند یوز پلنگ بودند.

دوست داری در فوتبال مربیگری کنی؟

فعلا که در آکادمی مشغول به کار هستم و نزدیک به ۲۵۰ شاگرد دارم مطالعه هم دارم و کلاس مربیگری و بدنسازی هم می‌روم ولی دوست دارم سه سالی در کنار مربیان بزرگ دستیاری کنم و بعد سرمربی شوم.

پرسپولیس دایی چقدر به نظر شما شانس قهرمانی دارد؟

امیدوارم غرور شکست فولاد گریبان پرسپولیس را نگیرد؛ این غرور باعث می‌شود بدترین نتیجه تاریخ پرسپولیس رقم بخورد. امیدوارم پرسپولیس قهرمان بشود اما معتقدم تیم بزرگ بازیکن بزرگ می‌خواهد؛ این بازیکنان پرسپولیس خوب هستند اما باید بزرگ بشوند.

علی دایی را در مربیگری چطور می‌بینی؟

امیدوارم دایی به عنوان اسطوره فوتبال ایران سال به سال تغییر کند؛ علی دایی به نظر من باید سال به سال باتجربه‌تر شود لحن صحبت‌های دایی تغییر کرده و متوجه شده که نباید جواب هر کسی را بدهد. همین که جواب بهروز رهبری‌فر را نداد نشان داد که تغییر کرده و من همیشه او را دوست دارم.

علی انصاریان هم خیلی تغییر کرده و دیگر مثل سابق شر نیست؟

دوره بازیگری شر بودم. مربیگری آدم‌ها را عوض می‌کند و می‌دانی چه حرف‌هایی و چه کارهایی را نباید انجام بدهی.

شاید هم با بچه‌های حوزه هنر رفاقت کردی در تو تاثیرگذار بوده‌اند؟

من در دوران بازیگری هم با رضا صادقی دوست بودم الان هم با عصار و علیزاده دوست هستیم و کارهایشان را گوش می‌کنم و اگر خوب نباشد خیلی راحت می‌گویم چون می‌دانند که من هوش خوبی در درک موسیقی دارم.

قبول داری کلا متفاوت هستی و دوست داری خاص باشی مثل فیلم بازی کردنت؟

من این‌گونه شکل گرفته‌ام. خیلی فیلم بازی کردم و چون عاشق اریک کانتونا هستم خواستم مثل او هنرپیشگی را امتحان کنم. من از خیلی از هنرپیشه‌هایی که الان بازی می‌کنند بهتر هستم چون باید بدانیم هنرپیشگی یک استعداد است و ربطی به چهره ندارد. خیلی دوست دارم نقش خودم را بازی نکنم.

دلت برای فوتبال تنگ نشده؟

-نه به آن صورت؛ من اگر یک فیلم خوب داشته باشم ترجیح می‌دهم آن را ببینم تا فوتبال را، اگر خانه دوستان باشم یا جایی که تلویزیون باشد فوتبال نگاه می‌کنم.

تا حالا شده عموی علی انصاریان که یک روحانی برجسته است از رفتار او انتقاد کند؟

حاج شیخ حسین انصاری را دیروز دیدم و هرچند ماه یکبار به دیدارش می‌رویم. اتفاقا دیروز (هفته گذشته) در هواپیما با هم بودیم و کل پرواز انصاریان‌ها بودند اگر سقوط می‌کرد نسل انصاریان‌ها نابود می‌شد. (خنده)

من در خانواده مذهبی بزرگ شده‌ام، پدر و مادرم بالای سرم بودند و افتخار می‌کنم عمویم شیخ حسین انصاری است ولی تا این لحظه عموی من درباره فوتبال نظری نداده اما پسرها و نوه‌هایش فوتبالی هستند.

منظورم فوتبال نیست؛ درباره تیپ و حاشیه‌هایی که داشتی پرسیدم؟

هرگز اجازه نداده‌ام کسی در زندگی شخصی من دخالت کند، من فقط این را بگویم که در اوج بدترین اتفاقات نمازم را خوانده‌ام اما هرگز ظاهرسازی نکرده‌ام و از این کار بدم می‌آید و عمویم هم می‌داند که زندگی هر کس به خودش مربوط است.

خانواده مذهبی چطور با حاشیه‌های تو کنار می‌آمدند؟

من افتخار می‌کنم بچه یک روحانی هستم؛ فامیل مادری‌ام هم برمی‌گردد به آیت‌ا... خوانساری اما یک روایت از حضرت علی(ع) برای شما می‌گویم تا درک کنید. مالک می‌رود نزد حضرت علی (ع) و آرام می‌گوید: فلانی که نزدیک شما نشسته دیشب مست مست بود، فکر کنم شراب زیادی خورده بود. علی پاسخ داد شاید آن زمان که شما او را دیدی یک ساعت بعد توبه کرده باشد.

به سیاست هم علاقه داری؟

من دوست دارم وارد سیاست بشوم اما نه مانند نماینده مجلسی که تا دم در ورودی مجلس فقط حرف می‌زند و بعد خبری از عمل نیست. مردم ما خیلی نجیب هستند؛ عموی من یکبار از طرف دولت از مردم عذرخواهی کرد. پدر خود من سرطان داشت و ما که وضعمان خوب است مجبور شدیم ماشین او را بفروشیم تا هزینه‌هایش را بدهیم، مردمی که ندارند چه کنند.

منبع: همشهری آنلاین