این مطلب از گروه وب گردی است و تنها جنبه سرگرمی دارد.
اعتیاد بازیگر شبهای برره / مهران مدیری نقش معتاد به من نداد !
شاید باورتان نشود، من امسال وارد هجدهمین سالی شدهام که سیگار را ترک کردهام، اما همچنان در برخی از آثار نقش معتاد به من پیشنهاد میشود و من هم میپذیرم و کار میکنم.
مختار سائقی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون ضمن اشاره به تازهترین فعالیتهای خود، از کلیشهای شدن تصویر خود در نقشهای منفی، بهواسطه پیشنهادهای تکراری کارگردانها، ابراز نارضایتی کرد.
مختار سائقی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره تازهترین فعالیتهای خود توضیح داد: در حال حاضر مشغول ایفای نقش در سریال «رستگاری» به کارگردانی مسعود دهنمکی هستم که احتمالاً فیلمبرداری آن تا دو ماه دیگر هم ادامه داشته باشد اما درباره جزییات آن نمیتوانم توضیح بدهم.
وی ادامه داد: در زمینه سینما هم آخرین تجربهام مربوط به اسفند سال گذشته بود که در فیلمی با عنوان «قلهک» به کارگردانی مصطفی شایسته ایفای نقش داشتم. «جایی برای دو نفر» هم یکی از آخرین کارهای تلویزیونیام بود. چند روز قبل هم یک نمایشنامهخوانی در مجموعه ارغوان داشتیم که مربوط به فعالیتهای تئاتریام میشود.
سائقی درباره حضور پررنگترش در آثار تلویزیونی توضیح داد: الان شرایطی است که من وقتی با پیشنهادی مواجه میشوم خیلی به حق انتخاب خودم توجه نمیکنم! شاید باورتان نشود، من امسال وارد هجدهمین سالی شدهام که سیگار را ترک کردهام، اما همچنان در برخی از آثار نقش معتاد به من پیشنهاد میشود و من هم میپذیرم و کار میکنم. مسئله اصلی، امروز امرار معاش است. متأسفانه هیچوقت به این مرحله نرسیدم که بتوانم حق انتخابی داشته باشم و نقشی را رد کنم!
وی ادامه داد: برای حضور در یک فیلم سینمایی هم ابتدا باید با پیشنهادی مواجه شوم. امروز سینما به گونهای است که بیشتر آثار به بازیگران پولساز پیشنهاد میشود تا نقشهای اصلی را ایفا کنند. در بدنه فیلمها هم نقشهایی وجود دارد که گویی بود و نبودشان چندان فرقی نمیکند و اگر در آنها حضور نداشته باشیم بهتر است! در فیلم «قلهک» اما نقش خوبی به من پیشنهاد شده بود. در آن فیلم با هادی کاظمی، علیرضا استادی، گوهر خیراندیش و نیما شعباننژاد همبازی بودم و لحظههای کمدیای هم داشت.
این بازیگر باسابقه ادامه داد: در سینمای ما شرایط بهگونهای است که یا باید آن بالابالاها باشی، یا اصلاً نباشی! حد وسط و زیردست اگر باشی، در واقع نابود میشوی. یک سوپراستار برای یک فیلم پول میلیاردی میگیرد که انشالله خدا برای او زیاد کند و حتماً روزیشان اینگونه است، اما برای من نوعی که برای یک یا دو سکانس به یک کار دعوت میشویم، شرایط اینگونه است که حتی مبلغ را هم برایمان تعیین میکنند و ما هر مبلغی بگوییم با آن مخالفت میشود! خیلی راحت هم اگر مبلغ اعلامی را نپذیری، با فرد دیگری جایگزین میشوی!
روی پیشانیام نوشتهاند؛ بازیگر نقشهای کوتاه!
سائقی گفت: کتابی با عنوان فرهنگ بازیگران منتشر شده است که وقتی به حرف «سین» میرسد، اولین نام، نام من است و نوشته است «مختار سائقی؛ ایفاگر نقشهای کوتاه»! گویی روی پیشانی ما اینگونه نوشته شده است! واقعاً چرا باید بعد این همه سال چنین تصوری از ما داشته باشند؟ جالب اینکه با هر کارگردانی هم که کار میکنیم، میگویند چقدر خوب هستی! من سالها روی صحنه کار کردهام و خودم را بچه تئاتر میدانم. بعدها با حسین فرحبخش و از سال ۶۱ بود که وارد سینما شدم.
وی ادامه داد: همزمان عضو انجمن طراحان صحنه و لباس هم هستم و تا زمانی که کمی جوانتر بودم در این حوزه هم کارهای بیشتری میکردم، اما دیگر این کارها را نمیپذیرم. خوشحالم که بعد از سالها دستیاری در عرصه صحنه، اولین کارم به عنوان طراح صحنه متعلق به استاد مرحوم، ساموئل خاچیکیان بود. در حدود ۲۰ فیلم مسئولیت طراحی و لباس را داشتهام.
این بازیگر درباره تثبیت شمایل نقشآفرینی خود در برخی نقشهای منفی و دلیل آن گفت: بهخدا خودم هم نمیدانم چرا اینگونه شده است؟ شرایط به گونهای شده که وقتی به دفتر کاری دعوت میشوم، بعد از تعارفات اولیه وقتی نوبت به صحبت درباره نقش میشود، خودم جلوتر میپرسم، نقش یک معتاد است!؟ در بهترین حالت اگر بخواهند جواب منفی بدهند میگویند قبلاً معتاد بوده! نمیدانم چرا؟ خدا نکند بازیگری در یک نقش کلیشه شود! فکر میکنم بعد از سریال «پنجمین خورشید» که در آن نقش یک معتاد را ایفا کرده بود، آن نقش خیلی دیده شد و باورتان نمیشود از آن به بعد هفتهای دو الی سه تماس برای ایفای نقش معتاد داشتم! هنوز هم این پیشنهادها ادامه دارد.
بیشترین همکاری را با مهران مدیری داشتهام
وی ادامه داد: من در میان بازیگرانی که با مهران مدیری کار کردهاند فکر میکنم بیشترین همکاری را با او داشتهام. از «ساعت خوش» تا «شبهای برره» و خیلی کارهای دیگر. در هیچکدام هم نقش منفی و معتاد نداشتم. نقشهای متنوعی در این کارها به من سپرده شد. من نقشهای بسیاری بازی کردهام و حرفم این است که اگر هم میخواهید نقش منفی به من پیشنهاد دهید، چرا همیشه خرده فروش را به من میسپارید، لااقل یک بار نقش «گادفادر» را به من پیشنهاد دهید!
این بازیگر باسابقه با اشاره به اینکه گاهی از ورود به حرفه بازیگری پشیمان هم شده است، گفت: این حس ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. شاید اگر به عقب برگردم، بازهم به این عرصه وارد شوم، اما مسیرم را متفاوت طی میکنم. من بهصورت تجربی وارد این میدان شدم. آنچه باعث شده است بعد از این همه سال همچنان اجارهنشین باشم، بابت شغلی است که دارم. باید منتظر بنشینم تا کسی پیشنهاد کار بدهد و گاهی تا ۶ ماه شده که بیکار ماندهام!
سائقی درباره ماندگارترین نقشهایش در حافظه مردم هم توضیح داد: خیلیها هنوز من را سرجوخه صدا میکنند که مربوط به نقشم در «شبهای برره» است. گاهی پیش میآید اسم من را نمیدانند، اما نقشم در «شبهای برره» را به یاد دارند. من نزدیک به ۲۶۰ فیلم و سریال و تئاتر بازی کردهام اما در میان آنها «شبهای برره» برای مردم محبوبتر بوده است چرا که به نظرم مردم ایران با این سریال همذاتپنداری میکنند. من خودم اما «پنجمین خورشید» را در میان آثارم بیشتر دوست دارم.
وی درباره جذابترین خاطره خود از واکنشهای مردم هم گفت: زمانی که سریال «ستایش» در حال پخش بود، در حال شستشوی ماشینم در خیابان بودم که پیرمردی نزدیک شد و با لهجه ترکی گفت: «شما خجالت نمیکشی!؟» گفتم چرا؟ گفت: «آدم جنس جاساز میکنه و پسر مردم را به کشتن میده؟» گفتم نه پدرجان من آن آدم نیستم. گفت: «برو. دیگه به من نگو که غلومی!» متوجه شدم به دلیل شباهت ظاهری من را با مهدی میامی در سریال اشتباه گرفته است.
کلی با او صحبت کردم که بگویم نقش من در سریال «شعبانی» بود که در صحنهای با ستایش دعوا میکند. عصبانی شد و گفت: «چه بدتر، مگه آدم با یه خانوم دعوا میکنه!؟» آخر سر همسرم برای پادرمیانی آمد و گفت: «پدرجان، این مرد، آن بازیگر نیست» پیرمرد با عصبانیت جواب داد: «من پدر شما نیستم، برو شوهرت رو آدم کن!» (میخندد)
این بازیگر باسابقه گفت: من حتی در ایفای نقشهای منفی هم سعی میکنم شیرین بازی کنم و به همین دلیل شکر خدا اکثراً برخوردهای مردم با من در کوچه و خیابان خیلی خوب است. واقعاً مردم به ما لطف دارند و برای شخص خودم هم رضایتمندی مردم بسیار مهم است. به قول آن جمله معروف «با اینکه هیچ چیز در زندگی طبق میل من نیست، اما حالم خوب است» شاید علتش این است که من حتی در خلوت هم از خودم رضایت دارم.
ارسال نظر