این مطلب از گروه وب گردی است و تنها جنبه سرگرمی دارد
زندگی محبوبترین همسایههای ایران در صداوسیما علنی شد
شبکه آیفیلم از چهارم اسفند بازپخش سریال خاطرهانگیز «همسایهها» ساخته محمدحسین لطیفی را روانه آنتن کرده است.
شبکه آیفیلم از چهارم اسفند بازپخش سریال خاطرهانگیز «همسایهها» ساخته محمدحسین لطیفی را روانه آنتن کرده است. سریال همسایهها در دورهای پخش شد که میشود آن را دوره دوم محبوبیت سریالهای آپارتمانی دانست، سریالهایی که عمدتا در لوکیشنی محدود میگذشت و بیشتر از هر چیز وامدار آثاری مثل همسران و خانه سبز بودند اما خب رفته رفته جهانهایی متفاوت از آن آثار را ارائه میکردند. ترکیب بازیگران هم دائما متنوعتر میشد و خب این قسم کارها محبوبیت داشت و به اصطلاح میگرفت.
این روزها که محمد حسین لطیفی به خاطر برخی اَکتهای اجتماعی اش و حضور در برخی جشنوارهها از سوی برخی رسانهها و افراد تحت فشار است، شاید خاطر کسی نباشد که همین لطیفی روزگاری با آثاری مثل همسایهها به شدت محبوب بود و اصلا به نوعی سنتشکن بود. در سریالی که افرادی مثل امین حیایی و کیهان ملکی و شریفینیا در آن حضور داشتند و خب برگ برنده سریال نیز همین بود. تقابل علی نصیریان و گوهر خیراندیش با کاراکتر جوان قصه با بازی امین حیایی، همچنین تفاوت سبک زندگی دو کاراکتر هنرمند سریال یعنی «امید» (محمدرضا شریفینیا) و «ستاره» (عاطفه رضوی) با «جهانگیر» (کیهان ملکی) و «محبوبه» (فلورا سام)، چهار خانواده اصلی «همسایهها» را به مجموعه کاملی از افراد با ویژگیهای مختلف تبدیل کرده بود.
صاحبخانهای که ساکن خارج از کشور است و خانه در اختیار افرادیست که داشتن چنین منزلی برایشان رویاست. آنها به جبر و بعد به یُمن عاطفهای که بینشان شکل گرفته بود کنار هم زندگی میکردند و خب چون پای یک منفعت مشترک هم وسط بود همدلی شکل گرفته بود و روابط باورپذیر به نظر میرسید. از همین حیث کار شخصیتپردازی کمی راحت شده بود و حتی برخی کاراکترها شبییه به تیپ بودند. از پیر تا جوان، از زوج های عاشق پیشه تا آنان که در مرز طلاقند، از تحصیل کرده و هنرمند تا عامی و لمپن در میان ساکنان خانه دیده می شود و از این رو تماشای این جامعه کوچک، برای هر کس با هر سلیقه ای می تواند جذابیت داشته باشد و چون اساس کار هم آمیخته به نمک و ملاحتی بود که نگاه بیننده را نوازش میکرد، خب معلوم بود که این قرار است یک کار موفق باشد.
در این بین اما قطعا فیلمنامه خوب حسین پاکدل نقش پررنگ و غیرقابل انکاری دارد، فیلمنامهای که در پس هر ماجرا و روایت آن، حرفی نهفته است. حرفی که چنان در دل قصه بیان می شود که ابدا مخاطب را دلزده نمیکند. این مورد امروز یکی از بدیهیترین اصول فیلمنامه نویسی است اما در دهه 70 چندان در تلویزیون مرسوم نبود و کم نیستند آثاری که در آن سالها ساخته شدهاند و تماشای دوبارهشان در این روزها لطفی برای مخاطب ندارد و آنقدر گل درشت شعار میدهند که گاه در احساسیترین لحظات نیز خنده بر لب بیننده مینشانند و او را از این میزان بلاهت به تعجب وا میدارند. از این حیث اما همسایهها هنوز به تاریخ انقضای خود نزدیک نشده است. به خاطر می آورید که در آن زمان این سریال، نگاه و ساختاری تازه داشت و دیالوگ ها و شوخی های آن به زبان عام نزدیک و در آن کمتر خبری از حرکات اغراق آمیز دوربین و بازی های اگزجره بود.
اتفاق عجیب اما، کم شدن شمار اینگونه سریالها در تلویزیون است که در دهه های 70 و 80 پرطرفدار و مورد توجه بودند، اما به جز یکی دو مورد، در دهه 90 خبری از آنها نیست. مجموعههایی کمهزینه و جذاب که با تولیدی نهچندان سنگین، میتوانستند مخاطب فراوانی برای تلویزیون به همراه بیاورند و به علاوه، به آموزش فرهنگ آپارتماننشینی نیز بپردازند و نگاه به گذشته و به سریالهایی که این روزها در آی فیلم بازپخش میشود و از قضا همه هم محبوب میشوند نشان میدهد که تلویزیون چه قابلیتی داشته و حالا چقدر دارد سرمایهسوزی میکند.
ارسال نظر