محبوب ترین ترانه یک قرن اخیر ایرانی‌ها چه بود؟ / مرا ببوس یا تو ای پری کجایی؟

درباره شعری که حیدر رقابی سرود وترانه‌ای که حسن گل‌نراقی خواند. مرا ببوس یکی دیگر از آن ترانه‌هایی است که با فرهنگ عمومی مردم ما بخصوص تهرانی‌ها گره خورده اســت. تو ای پری کجایی؟، ســلطان قلب‌ها و شــد خزان ســه ترانه‌ای بودند که محبوب شــدند و خب مرا ببوس اگر از هر ســه ترانه شهرت بیشتری نداشته باشد آوازه کمتری ندارد.

همه داستان‌های مربوط به این ترانه در هاله‌ای از راز و رمز پوشیده شده‌اند. هرچه هست همه می‌دانند که ضبط آن مربوط به سال 1336 است. همان نسخه مشهور گل‌نراقی. اما حتی ضبط این ترانه هم کلــی روایت عجیب دارد. باورنکردنی است که در دایره‌المعارف ایرانیکا درباره مقدمات سروده شــدن متن این ترانه نوشته شده اســت: هنگامی که حیدر رقابی پیش از خروج از کشور دوست خود وفادار(که آهنگســاز بود) را برای آخرین بار دید وفادار از او خواست شعری برای موسیقی که اخیرًا ساخته بنویسد. رقابی شروع به نوشتن کرد و وعده داد قبل از خروج از کشور آن را به پایان برساند.

پس از آن که واپسین شب را به صبح رساند، از فرودگاه زنگ زد و شعری که سروده بود را برای وفادار دیکته کرد که سرشار از کلمات پرشور و پراحساس بودند.

سه ترانه محبوب یک قرن اخیر ایرانی‌ها معرفی شدند

خب بعید اســت این روایت درســت باشد. بگذارید قبل از این با قهرمان‌های این داستان آشنا شــوید یک روایت دیگر را هم بخوانید: حیدر رقابی معشــوقه‌ای داشت که تصمیم داشــتند باهم ازدواج کنند.

اما با اوج گیری مبارزات سال ۳۲ تصمیم می‌گیرد بین مبارزه برای وطنش و نامزدش یکی را انتخاب کند. برای همین در شــب ۱۶ آذر معــروف که به شهادت ۳ فعال دانشــجویی می‌انجامد این شعر را سروده و بعد هم برای آخرین بار پیش نامزدش می‌رود و برای همیشه خداحافظی می‌کند. بعدها حیدر رقابی به عنوان یک مبارز دستگیر و تبعید می‌شود. با روایت‌های دیگر از روزنامه هفت صبح همراه باشید

این روایــت هم مطمئنا غلط اســت. این هم بعدی: مــردم گفتند و باور کردند که شــعر این ترانه غمگین و در عین حال شــورانگیز را ســرهنگ ژاندارمری«عزتاهلل سیامک»، از رهبران ســازمان نظامی حزب توده ایران، پیش از اعدام در ۲۷ مهر ماه ۱۳۳۳ در زندان و در وصف سرنوشت غم‌انگیز افسرانی که اعدام می‌شدند، سروده است. عده‌ای نیز بر این تصور بودند که این ترانه را ســرهنگ دوم توپخانه «محمدعلی مبشری» عضو دیگری از رهبری این سازمان، در وصف «سرهنگ سیامک» در آخرین دیدار خود با دخترش در شب قبل از اعدام سروده است. 

اما حقیقت اینجاســت که این شــعر اولین بار در مجموعه اشــعار حیدر رقابی در سال 1329 منتشر شده اســت. در کتابی به اسم: آسمان اشک که توســط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده اســت.

عبدالرحیم جعفری، مدیر وقت انتشــارات امیرکبیر در خاطرات خود می‌نویسد: «اوایل سال ۱۳۲۹ در کوران مبارزات مردم و دولت و احزاب چپ و راست، با جوان پرشوری آشنا شدم به نام «حیدرعلی رقابی» که از خویشــان «بیژن ترقی» مدیر «کتابفروشــی خیام» بــود. ملی‌گرایی بود شــوریده و شــیفته دکتر «محمد مصدق». جوانی بــود فروتــن و مؤمــن و معتقد و در مبارزات ملی سخت فعال.

دفتر شعری داشت که آن را در هزار نسخه به نام «آسمان اشک» چاپ کردم. در این دفتر قطعه شــعری بود با عنوان «مرا ببوس» که بعدها «مجید وفادار»، ویولنیســت معروف برای این شــعر آهنگی ســاخت. اجرای این ترانه از رادیو ایران اقبال عام یافت و .....»

سه ترانه محبوب یک قرن اخیر ایرانی‌ها معرفی شدند

حیدر رقابی در هنگام ســرودن ایــن ترانه تنها 19 ســال داشــته و به قطــع یقین این ترانه حاصل عشق ســوزانش به یک خانم و در ترکیب تخیلات مبارزه جویانه و پرشــور خودش بوده اســت. یک ســال بعد تقدیر ایــن گونه بود که حســن گل‌نراقی نامش را با خواندن این ترانه جاودان کند.

پدرش تاجر بلور و شیشه بود و پسر هم سرخوشانه حرفه پدر را دنبال می‌کرد و شرایط مالی خوبی هم داشت. طبع ظریف و آشتی جویانه‌ای داشت و زبانی پر از شــوخی و ظرافت. با قد بلند و چهره‌ای نیکو و بشــاش و حس دلپذیــری از مردم‌داری و حســن خلق.

پس محبوب محفل ستارگان بود بخصــوص که صدایــش در ضیافت‌های هنرمنــدان کلبــی طرفدار داشــت و پرویز یاحقی از دوستان صمیمی‌اش بود. گل‌نراقی اما هیچ وقت بــه وسوســه ورود حرف‌های به خواندن تن نداد. چرا زندگی آرام وخوشــش را با حاشیه‌های زندگی ســلبریتی‌ها بر هم بزند؟با این حال در ســال 1336 به خواندن ترانه مرا ببوس تن داد.

سه ترانه محبوب یک قرن اخیر ایرانی‌ها معرفی شدند

روایت شــده اســت: برنامه «شــما و رادیو»، به گویندگی «کمال مســتجاب‌الدعوه» پخش می‌شــد. پیش از پخش ترانه، «مســتجاب‌الدعوهـ اعالم کرد:«این تصنیف در یک محفل خصوصی ضبط شده، که به دلیل جذابیت خاص آن به پخش آن مبادرت می‌ورزیم. 

«منظــور از «محفل خصوصی»، همان جلســه ضبط این ترانه با صدای «گل‌نراقی» در اســتودیوی شماره ۸ رادیو تهران بود. »عباس فروتن» که در سال ۱۳۳۶ ،تنظیم برنامه «شــما و رادیو» را که روزهای جمعه از رادیو پخش می‌شد عهده‌دار بود، می‌نویسد:

«... روزی آقای مهدی ســهیلی کــه با آقای گل‌نراقی دوست بود، ایشان را نزد من آورد و اظهار داشت، آهنگ جالبی آقای مجید وفادار ساخته که شعر آن از آقای حیدر رقابی است و آقای گل‌نراقی آن را به خوبی اجرا می‌کند، وقتی آن را خواندند، متوجه شدم که کار تازه و بسیار جالبی اســت و برای پخش در برنامه شما و رادیو خیلی تناســب دارد.

آقای وفادار حضور نداشــت؛ ولی آقایان مشــیر همایون و پرویز یاحقی حاضر بودنــد. پس از تمرین، آقای گل‌نراقی همراه با پیانوی مشیر همایون و ویولن یاحقی برای نخستین بار اجرا کرد و روز جمعه از رادیو پخش شد و مورد استقبال فراوان قرار گرفت...ترانه «مرا ببوس» با صدای «گلنراقی»، ضبط و اجرایی دوباره نشد. هر چه بود و هست، همه از همان نســخه‌ای اســت که در استودیوی شــماره هشــت رادیو ایران، در میدان ارک تهران ضبط شده. 

حســن گل‌نراقی که از خانــواده‌ای مذهبی و بازاری بود ترجیح داد بــه حرفه خود بازگردد یعنی همان خرید و فروش بلورجات و خودش را درگیر دنیای خواننده‌ها نکنــد. با این حال او تا آخر عمر خــود از محبوب‌ترین چهره‌های ضیافت‌های هنرمندان و بازیگرها بود و گاه به اصرار آنها و به شرط ضبط نشدن ترانه‌هایی را می‌خواند.

سه ترانه محبوب یک قرن اخیر ایرانی‌ها معرفی شدند

گل‌نراقی در پایان عمر خود، گرفتار بیماری آلزایمر و تومور مغزی شد و در مهر ماه سال ۱۳۷۲ در تهران درگذشت و در گورستان قدیمی امامزاده طاهر واقع در مهرشهر کرج به خاک سپرده شد. در 72 سالگی.

حیدر رقابی هم پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، بعد از ۲۴ سال دوری از میهن، به ایران بازگشت و به تدریس در دانشگاه مشغول شد ولی پس از انقلاب فرهنگی مانع از ادامه کار او در دانشگاه شدند.

ده ســال بعد از این بازگشت، به دلیل بیماری سرطان طحال در بیمارستان (UCLA) کالیفرنیا بســتری شــد. با وخامت حالش و با توســل به برادرش جهانگیر رقابی، در آخرین روزهای زندگی دوباره به ایران بازگشت و ۲۳آذر ۱۳۶۶ در تهران درگذشت. در 56 سالگی. مدفن او در گورســتان «ابن بابویه» در شــهر ری است.