اعتراض تهیهکننده معروف به وضعیت تبلیغ فیلمها در تلویزیون
رکنا: تهیهکننده فیلم موزیکال «خاله قورباغه» در نامهای سرگشاده نسبت به برخورد صدا و سیما با تبلیغ آثار سینمایی اعتراض کرد.
طبق اعلام دستاندرکاران این فیلم؛ در حالیکه این فیلم کودک ۴روز است در سینماهای کشور اکران شده، اما تاکنون هیچ تبلیغی –حتی چند ثانیهای- از تلویزیون و رسانه ملی نداشته است.
از همین رو فرشته طائرپور تهیهکننده و نویسنده این اثر سینمایی در نامهای سرگشاده اعتراض خود را به این وضعیت اعلام کرده و از ریاست سازمان خواسته که در سال حمایت از تولیدکنندگان ایرانی، تمام آثار سینمایی بخصوص فیلمهای کودک را مشمول نگاه حمایتی آن رسانه ملی قرار دهد.
طائرپور در نامه سرگشاده خود خطاب به علی عسگری رئیس سازمان صدا و سیما نوشته است:
«با سلام و احترام. اگرچه چند سالی ست که نگارش نامههای سرگشاده و سربسته به مدیریتهای مختلف آن سازمان برای اعتراض به رفتارهای غیرقانونی در پخش فیلمهای سینمایی و یا رعایت حقوقشان در تبلیغات، راه به جایی نبرده است، اما از آنجا که در شرایط فعلی، هرگونه تبلیغات تلویزیونی در کشور صرفا در انحصار آن سازمان است، حق طبیعی خود میدانم که بعنوان یک تهیه کننده فیلمهای کودکان که منطقا تولیداتشان تعارضی با خط قرمزهای نظام ندارد، مطلب زیر را با شما مطرح سازم.
همه ما تهیهکنندگان فیلمهای سینمایی برای کودکان و نوجوانان، چه آنهایی که فقط یکسال از عمر حرفهایشان میگذرد و چه امثال من که نشانههای چهل سال فعالیت مستمر در این حوزه را در سپیدی مویشان دارند، از اینکه رسانه شما مجدانه و مشتاقانه در ترغیب خانوادهها و کودکان به تماشای فیلمی در سالنهای سینما Cinema بکوشد، خوشحال و دلگرم میشویم.
برای نمونه به حمایت تاثیرگذار شبکههای مختلف رسانه شما از اکران فیلم «فیلشاه» اشاره میکنم که خوشبختانه هنوز در سیزدهمین هفته اکرانش، از پخش آنونسهای ٢دقیقهای از شبکههای کودک پویا و نهال بهره میبرد؛ و اگر اشتباه نکنم تاکنون نزدیک به دوهزار نوبت پخش انواع آگهی از شبکههای مختلف داشته است
با ادای احترام قلبی به سازندگان انیمیشن «فیلشاه» و تبریک به مناسبت توانمندیشان در کسب نوبت اکران عید امسال و جذب حمایتهای نامحدود آن رسانه ملی و... حق خود میدانم که از شما سوال کنم با چه شرایطی ممکن است از اکران دیگر فیلمهای کودکان-از جمله فیلم عروسکی موزیکال "خاله قورباغه"- نیز چنین سخاوتمندانه حمایت کنید؟؟؟
مایلم توضیح دهم که فیلم مفرح و آموزنده «خاله قورباغه» حاصل ٣سال تلاش عاشقانه و شبانه روزی حدود ۶۰ نفر از بهترین عوامل متخصص سینمای ملی ایران است که همه هزینه آن توسط بخش خصوصی تامین شده و برخلاف شایعات هدفمند، جز دو وام سینمایی (یکی با بهره و دومی بدون بهره) از هیچ نهاد، بانک، ارگان یا اسپانسری کوچکترین وجهی دریافت نکرده است. تمام تلاش خود را بهعنوان تهیهکننده به کار بردم تا این فیلم بخاطر تناسب حال و هوایش، در جدول نوروز ۹۷ که تنها یک سهمیه برای فیلمهای کودکان داشت اکران شود؛ اما نشد و بماند که چرا.
اکنون فیلم «خاله قورباغه» از ۶تیرماه، در ایامی که به استناد گزارشها و تحلیلهای رسانه خود شما، به خاطر شرایط اقتصادی و تنشهای سیاسی، ایام سازگار و مطلوبی به حساب نمیآید، اکران شده است، بیآنکه حتی یک تیزر ۲۴ ثانیهای (که سقف زمان تیزر برای فیلمهای تولیدی امثال ماست) از شبکههای شما برایش پخش شده باشد. (ناگفته نگذارم که مصاحبه اخیر شبکه آیفیلم با سه تن از عوامل فیلم، از دایره این گلایه خارج است).
جناب علی عسکری، میدانم که درخواست من برای تبلیغات فیلمم، روز سه شنبه ٥تیرماه در شورای شما مطرح شده و نامه تند و تلخی که به شورای مربوطهتان نوشته بودم هم اسباب رنجش اعضای شورا را فراهم ساخته و میدانم که شورای شما حق دارد همین تاریخ را بعنوان دلیل تاخیر در پخش تیزری که در تاریخ ٣٠ خرداد به امور بازرگانی شما تحویل شده اقامه کند؛ اما از سوی دیگر هم میدانم که اگر سازمان شما اراده حمایت از تبلیغ فیلمی را داشته باشد، قادر است فراتر از زمان و شورا و ضوابط مرسوم، قبل و حین اکران، برایش سنگ تمام بگذارد.
خلاصه مطلب اینکه، ما یک فیلم خوب ایرانی برای کودکان ایرانی ساختهایم، هیچ امکان تبلیغی هم جز رسانه شما نداریم (مگر رسانههای خارج از کشور که گاهی بدون قرارداد با ما و یا دریافت وجهی، فیلمهای مارا رأسا تبلیغ می کنند و بسیار هم تاثیرگذار هستند)، اگر باور دارید که برای تفریح و رضایت کودکان ایرانی باید قدمی برداشت و برای ٢ساعت هم که شده آنها را از شنیدن بحثهای تکراری سیاسی و اقتصادی نجات داد و از دلهرههایشان کاست و بر نشاطشان افزود، همان رفتاری را با فیلم ما بکنید که با فیلمهای «به وقت شام» و «فیلشاه» در نوروز امسال کردید.
اجازه دهید نامهام را با یک حکایت کوتاه تمام کنم. حکایتی که چند سال پیش از پسرم شنیدم و تلخی آن هربار که با نابرابری و بیعدالتی مواجه میشوم در جانم زنده میشود.
«روزی پسر فقیری صورتش را به شیشه رستورانی چسبانده و به پسری همسن و سال خودش که همراه با خانواده آن سوی شیشه پشت میزی مشغول خوردن چلوکباب بودند نگاه میکرد. غذای خانواده به نیمه نرسیده بود که پسرک این سوی شیشه، شروع کرد با دست به شیشه ضربه زدن تا جایی که پسرک آن سوی شیشه متوجهاش بشود و حرفش را بشنود. پسرک این سوی شیشه داشت به پسرک آن سوی شیشه میگفت: "برادر پیاز هم بخور!"»
جناب علی عسکری می خواهید ما را تا کجا پشت شیشه رسانهتان به نظاره بهره مندی برادرانمان، منتظر بگذارید؟»
ارسال نظر