نمایش یک فیلم نفرین شده پس از 25 سال

گیلیام در شرایطی «مردی که دن کیشوت را کشت» را در مراسم پایانی هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن رونمایی کرد که خود را «قربانی» آن می‌داند و معتقد است نزدیک به سه دهه پا به پای فیلم آمده و پروژه هرگز او را تنها نگذاشته است. کارگردان کهنه‌کار به خبرنگار سینه‌یوروپا از فراز و نشیب ساختن یک کار پردردسر می‌گوید؛ فیلمی که جاناتان پرایس و آدام درایور در آن نقش‌های اصلی را ایفا می‌کنند.

ظاهرا مشکل شما با پائولو برانکو، تهیه‌کننده «دن کیشوت» حل نشده و نمایش فیلم در کن هم تحت تاثیر همین ماجرا بود.

معتقدم «مردی که دن کیشوت را کشت» در تاریخ سینما Cinema با تاریخچه پردردسر روند تولید به یاد آورده خواهد شد. راستش من مشکلی با برانکو ندارم. ما برای ساختن فیلم به یک اندازه مشخص پول نیاز داشتیم و او نتوانست حتی نیمی از آن را تامین کند. این به کنار. بدتر اینکه در قرارداد من هیچ خبری از بودجه، قرار و مدارهای مالی و نظایر آن نبود. آخر کار به جایی رسید که از من خواست یک قرارداد تازه امضا کنم. یا امضا می‌کنم یا پروژه می‌خوابد؛ اینکه همه‌کاره اوست و هر تصمیمی بگیرد، من ناچار به پیروی هستم. برانکو 24 ساعت به من وقت داد و وقتی قرارداد را امضا نکردم، همه چیز را از برق کشید و پروژه خوابید. به همین سادگی!

اما او هنوز مدعی است حقوق فیلم را در اختیار دارد...

او می‌تواند هر چیزی که دوست دارد بگوید. می‌تواند ادعا کند 190 سانتیمتر قد دارد و بلوند و زیباروست. می‌تواند بگوید 23 ساله است. می‌تواند هر دروغی سر هم کند و نشان داده در این کار استاد است.

چرا در تمام این سال‌ها رمان همیشه در اختیار شما بود؟

این یک داستان غیرممکن است و تا همیشه ادامه دارد؛ یک رمان خارق‌العاده که نمی‌توان آن را به فیلم تبدیل کرد. نکته مهم درباره داستان، شخصیت‌ها هستند. شما یک کیشوت دارید و یک سانچو و من معتقدم همه انسان‌های روی کره زمین هم سانچو هستند هم کیشوت. مساله اینجاست که کدام‌یک از اینها سرانجام برنده می‌شوند.

رمان میگل سروانتس درباره شوالیه‌گری، رویاها و واقعیت است. این موضوع‌ها چطور در چشم‌انداز شما جای گرفت؟

برخی مردم درباره اینکه زندگی چگونه باید باشد ایده‌های عاشقانه دارند. من یکی از همان رمانتیک‌ها هستم و نمی‌خواهم خودم را با واقعیت‌های جهان محدود کنم. داشتن رویا در دنیا می‌تواند جالب توجه و سرگرم‌کننده باشد.

تاثیر یک فرآیند 25 ساله تولید را روی خود فیلم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این فیلم خودش خودش را ساخت و نتیجه تمام ماجراهایی که در این سال‌ها پیش آمد، فیلمی است که امروز می‌بینید. این بسیار متفاوت از پروژه‌ای است که 25 سال پیش کلید خورد و البته بسیار بهتر از برنامه‌های ابتدایی من. بنابراین، از خدا سپاسگزارم که من شکست خوردم و فیلم پیروز شد.