نقد دو فیلم جشنواره فیلم فجر/ لاتاری نمایش مضحکهای ناخواسته
رکنا: مهرزاد دانش نظر خود را درباره فیلمهای بانو قدس ایران و لاتاری در قالب نقدهایی کوتاه مطرح کرد.
بانو قدس ایران/ مصطفی رزاق کریمی
مستند بانو قدس ایران جذابیتی اگر دارد، متکی به موضوع است و نه ساختار و خلاقیت جاری در اثر. طبیعی است برای بسیاری کسب اطلاعات درباره همسر کمتر رویت شده یکی از بزرگ ترین رهبران جهان در قرن گذشته کنجکاوی برانگیز باشد و این که مثلا بدانند او تا قبل از ازدواج اصلا تمایلی به «آخوند» نداشت و زندگی اشرافی و متمولی داشته است و تحصیلات مدرن کسب می کرد و از این قبیل به هر حال جالب است.
اما فارغ از این ها که می توان با مطالعه چند کتاب هم بدان ها دست یافت، خود مستند شیوه روایی و یا سبک بصری و یا نحوه تداوم ضرباهنگ و یا تمهیدی موقعیتی دربردارد که علاوه بر جذابیت مضمون، نکته خوداتکایی را بدان بیفزاید؟ فیلم هر چه پیش میرود، پاسخ منفی به این پرسش هم پررنگتر میشود.
لاتاری/ محمدحسین مهدویان
ستایش از غیرت البته امری ستودنی است، اما قرار نیست اگر به عنوان موضوع یک فیلم مطرح شود، نقابی باشد برای پوشاندن ضعف های آشکار آن فیلم.
سینمای ایران عنوان های بسیاری را در کارنامه پرحجمش با این موضوع ثبت کرده است، اما از این خیل فراوان، آن هایی به یاد مانده اند که استحکام و قوام سینمایی داشته اند.
مهدویان مانند فیلم قبلیاش، کارگردانی پرزحمتی را در چیدمان عناصر بصری سطح و عمق کادر تصویر به خرج داده است (که البته می توان درباره چرایی و فلسفه این شیوه از میزانسن هم در یک فیلم سینمایی Movie داستانی چند و چون هایی را مطرح کرد)، اما وقتی فیلم نامه ای با روایتی سست و ناقص در اختیار باشد، این نوع کارگردانی هم جواب نمی دهد.
این که یک شاگرد نان فروشی با یک مربی فوتبال و یک خرده کاسب در کشوری دیگر «در دفاع از ناموس ملی» تبدیل به جیمزباند و جک ریچر بشوند و دمار از روزگار یک شاهزاده عیاش عرب و اقمار بی شرفش درآورند، مضحکه ای ناخواسته را به نمایش می گذارد که البته با چندین فقره شعارهای غلیظ و نمایش رگ متورم گردن، شاید بتوان در همان لحظه تماشای صحنه ها کمی احساسات رقیقه مخاطب را به بازی گرفت.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر