اسنادی شرم‌ آور از اداره کشور با ترویج فساد اخلاقی / در دوران پهلوی چه می گذشت؟ + تصاویر

به گزارش رکنا، بخش عمده ‌ای از این الگو برداری‌ها که تا حد زیادی توانست در ایران ریشه بدواند و تحت الگوی پیشرفت و توسعه ایران به آن پر وبال داده شد، در زمینه عیاشی و خوشگذرانی بود به شکلی که حتی سیاست‌های اداره کشور نیز برهمین اصل استوار بود. به دلیل همین موضوعات، فرهنگ ایرانی کاملا در التقاط با فرهنگ غربی معجونی ایجاد کرده بود که برای مردم مسلمان قابل هضم نبود، که شکل جدیدی از سرگردانی را در حوزه‌های مختلف در پی داشت، از جمله در محدوده سبک زندگی جوانان این سرگردانی بیشتر خودنمایی می‌ کرد.

نوع تفریحات، سرگرمی‌ها و مراکز تفریحی که به صورت رسمی و نظام‌مند با صرف بودجه‌های کلان و با توجیهات مختلف دایر شده بودند، عموما در راستای ترویج فساد، فحشا و انحطاط اخلاقی جامعه حرکت می‌کردند. آمار و ارقامی که هم اکنون درباره تعداد مراکز فساد و فحشا و قمارخانه‌ها و کاباره‌ها و دیسکو‌های آن زمان وجود دارد، در مقایسه با سایر نهاد‌های فرهنگی مثل کتابخانه‌ها و مراکز تفریحی سالم مثل ورزشگاه‌ها و… آماری شگفت انگیز است. موضوعی که درباره تعداد معتادان به مواد مخدر در برابر آمار کل جمعیت کشور در آن دوران نیز صدق می‌کند.

اسناد دوران پهلوی

اسناد دوران پهلوی

 

موضوع مهم این است که خود حکومت با تخصیص بودجه به شکل مستقیم و غیر مستقیم به این ناهنجاری‌‌ها دامن می‌زد‌، به شکلی که مراکز و محله‌های بد نام و فاحشه خانه‌ها تبدیل به یک معضل اجتماعی شده بود و به حدی قارچ گونه در سطح شهر پراکنده شده بود و کم کم این مراکز به عنوان پایگاه‌های جنایت، فساد، قتل و اعتیاد درآمده بودند. کاخ جوانان از دوره شروع نخست وزیری علی امینی در سال ۱۳۴۰ گرایش به سمت تشکیل مراکز رسمی‌تر برای جوانان توسط آغاز شد.

این الگو که دقیقا الگو برداری از خانه‌های جوانان در آمریکا و اروپا به ویژه در اسراییل بود، به جهت جذب جوانان تاسیس شد و پس از آن انواع و اقسام نهاد‌های این چنینی در صف راه اندازی قرار گرفتند که عموما سرچشمه شکل گیری انحطاط‌های اخلاقی و ایجاد سرگرمی‌های کاذب برای جوانان بودند. یکی از این مراکز که تحت عنوان کاخ جوانان در شمال، جنوب و غرب تهران و پس از مدتی در تبریز، رشت، کرمان، اصفهان، شهر ری، سنندج تاسیس شد.

کاخ‌های جوانان اغلب مجهز به یک کتابخانه مختصر با سیر موضوعی کتاب‌های خاص، تریا، کافه در برخی سینما، موسیقی، بیلیارد و استخر متخلط ویژه جوانان بود. چیزی شبیه به فرهنگسرا‌های امروزی البته با رویکرد به خصوص برای سرگرم نگه داشتن و دور کردن جوانان از سیاست، هرچند که این مراکز خیلی مورد توجه جوانان دانشجو واقع نشد، ولی عملا تبدیل به نهاد‌های ضد فرهنگ اسلامی و ایرانی شدند. روزنامه اطلاعات در آن زمان، هدف این مرکز تازه تاسیس را ” ترقی سطح اخلاق جوانان کشور ” و هدایت جوانان به ” اجتماعی که فقط شاه دوستی در آنجا اساس زندگی است” اعلام کرد.

اسناد دوران پهلوی

کاباره، دیسکو، کازینو، کاباره که ریشه‌ای از زبان لاتین دارد محلی عمومی است که در آن نوشیدنی‌های الکلی و غیر آن و گاه غذای سبک عرضه می‌شود. مکانی سرپوشیده که در آن بر روی سکویی در وسط، موسیقی، رقص و به ندرت آواز و نمایش اجرا می‌شود و مشتریان در اطراف آن به کار خود مشغول بودند. صنعت کاباره به مفهوم واقعی در زمان پهلوی شروع به کار کرد و سریع تبدیل به بنگاه به ظاهر شادی شد هرچند تاثیر مخرب و عمیقی بر فرهنگ جاری در آن زمان گذاشت، ولی عمر طولانی نداشت. در تهران این مکان‌ها بیشتر در لاله زار بود و بعد‌ها در سطح شهر هم پراکنده شده و در شهر‌هایی مثل شیراز و شهر‌های شمالی هم رونق پیدا کرده بود که در اصطلاح عوام به رقاص خانه شهرت داشت. در این دوران تمامی درباریان متاسفانه پای ثابت کاباره‌های داخلی و خارجی بودند و بسیاری از اوقات خود را صرف حضور در این اماکن می‌کردند. مثل مولن روژ، میامی و کازابا هرچند نوع قدیمی آن در زمان ناصر الدین شاه به نام شکوفه تاسیس شده بود و تا زمان انقلاب نیز بسیارفعال بود.

خیابان-لاله-زار ۲

این محل‌ها محل خوشگذرانی ثروتمندانی بود که با ماشین‌های آخرین سیستم به آنجا آمده تا به همراه تفریح و عیاشی به تصمیمات فردا هم فکر کنند. البته برخی جوانان نیز به هر طریق خود را در این محافل جا می‌کردند.

سشیش

در پی این خوشی ها، قتل‌ها و حوادث ناگواری نیز از روی مستی و روابط عاشقانه خواسته و ناخواسته رخ می‌داد و در اینجا بود که همیشه یک یا دونفر قلچماق برای نظم دهی در این مکان‌ها حضور داشتند. کاباره شکوفه نو از مکان‌هایی بود که عموما تصمیمات مهم سیاسی و اقتصادی مملکت در آنجا اتخاذ می‌شد و عموما زنان و مردان نیمه برهنه تا ساعت دو نیمه شب به خوانندگی و رقص در آنجا مشغول بودند و بیشتر موسیقی ایران در این دوران مختص همین موسیقی‌ها و خوانندگان کاباره‌ای بود.

وجود دیسکو‌های ارزان قیمت در نقاط مختلف شهر سبب شده بود که جوانان بسیاری در سطوح مالی مختلف وقت زیادی از روز و شب خود را در آن سپری کنند. راه اندازی این مراکز به طور رسمی به عنوان مراکز تفریحی گا‌ها با بودجه فرهنگی و سرمایه دربار پهلوی دقیقا محرک بیشتر فساد در جامعه جوان کشور بود. از سوی دیگر کازینو‌ها و قمارخانه‌های بزرگ معضلی بودند که در سطح کشور از کنار دریای خزر تا جزیره کیش گسترده شده بود و در اقسام کوچک و بزرگ در شهر‌ها پراکنده بود و گردش‌های مالی آن کاملا پیچیده و نامعلوم بود.

اسناد دوران پهلوی

این پدیده نه تنها در سطح عوام جامعه بلکه در ارکان نظام شاهنشاهی و سیاست مداران نفوذ کرده بود به نحوی که بسیاری از این کازینو‌ها و قمارخانه‌ها توسط درباریان اداره می‌شد، که اسناد و خاطرات نقل شده موید آن است. جلساتی که به طور مداوم در بین درباریان و وزرا بر پایه قمار تشکیل می‌شد به امر عادی تبدیل شده بود.

اسناد دوران پهلوی

۱۸۴۵۶

قماربازی حتی در بین محافظین شاه و دانشجویان دانشکده افسری نیز که مهم‌ترین رکن محافظت از رژیم بودند به نحو فزاینده‌ای رو به گسترش بود. نمونه چنین تفریحاتی، رسوایی بزرگی بود که در سال ۱۳۵۵ برای رژیم به بار آمد، باخت بزرگ “امیر تیمور” سفیر شاهنشاه در انگلیس بود. در روزنامه‌های انگلیس اعلام شد که سفیر ایران یک میلیون پوند باخته است. وی بعد‌ها خودکشی کرد و لاونس رئیس یکی از قمارخانه‌ها ۱۷۰۰۰۰ پوند به عنوان بدهکاری سفیر از سفارت ایران درخواست کرد. واکنش به رواج قمار قمار و قمار بازی در ایران عصر پهلوی باعث واکنش‌های گوناگونی از سوی شخصیت‌های مختلف به ویژه شخصیت‌های روحانی و مذهبی را در پی داشت، به گونه‌ای که برخی قمار خانه‌ها تعطیل شدند.

به دنبال این سرپوش رژیم، امام خمینی در اعلامیه‌ای تحت عنوان “اعلام خطر ” در خصوص عوام فریبی حکومت در تعطیلی قمارخانه‌ها و دعوت به آشتی ملی و اسلام خواهی با توجه به تبعید جمعی از علمای اسلام و حبس و شکنجه و قتل عام انقلابیون اعلام می‌دارد، که بستن قمار خانه‌ها نیرنگ دیگری است برای اغفال جناح روحانی … عموم ملت می‌گویند ما شاه و سلسله پهلوی را نمی‌خواهیم؛ خواست ملت این است نه وعده پوچ احترام به علما و نه بستن موقت قمارخانه ها.

به هر حال با پیروزی انقلاب تمامی کازینو‌ها تعطیل شد و نمادی از آن در سطح جامعه دیده نمی‌شد؛ تا اینکه از اواخر دهه ۸۰ شبکه‌های زیر زمینی، اینترنتی و گا‌ها در گوشه و کنار خیابان و در پیاده رو‌ها این پدیده در حال رونق گرفتن است که حکم شرعی حرام و جرم بودن آن از نظر قانون این توجه را می‌طلبد که نگاه دقیق تری به جریان فرهنگی و فکری موجود در سطح عامه مردم بیاندازیم. جایگاه موسیقی در تفریحاتیکی دیگر از تفریحات و سرگرمی‌های جوانان در هر دوره‌ای سبک‌های موسیقی نو است. موسیقی راک و جاز در اوایل دهه ۵۰ در حال ورود به ایران بود. فرهاد مهرداد هم یکی از موثرترین این چهره‌های موسیقی راک بود که با پدیده اجتماعی اعتراض گره خورده بود.

index

موسیقی پاپ هم مدت‌ها بود که در کنسرت‌ها و کلوپ‌ها شکل گرفته بود. اما پدیده‌ای جذاب که در عرصه موسیقی ایران در این بازه زمانی رونق گرفت، صدای نوظهور خوانندگان زن بود. گشت و گذاری در گذشته و زندگی آن‌ها تنها منجر به یک نتیجه می‌شود و آن هم وجود نابسامانی رفتاری و اخلاقی در گذشته و حال این افراد است. خوانندگان زن پس از دوره پهلوی اول صدایشان از رادیو پخش می‌شد و مشتری‌های فراوانی پیدا کرده بود. هر چند فقه در زمینه موسیقی ورود مصداقی نداشت، اما باالاتفاق صدای زن برای خوانندگی طبق اجماع همگان حرام شمرده می‌شد.

مستندات تاریخی تا حد زیادی موسیقی مطرح در قبل از انقلاب و سرمایه گذاری در زمینه آن را معطوف به موسیقی و خوانندگی کاباره‌ای می‌داند. موسیقی که عشق‌های مجازی و جنسی و شهوت محور اصلی شعر‌ها و آهنگ‌های آن بود. این رویه تا پیروزی انقلاب ادامه داشت و از آن پس موسیقی رنگ و بوی انقلابی و آرامان گرایانه پیدا کرد، و بسیاری از خوانندگان زن و برخی دیگر به خارج از کشور عزیمت کردند.

ورود موسیقی به جنگ و انقلاب کاربرد ایدئولوژیک به آن داد و همگان از شجریان و لطفی برای عقب نماندن از این قافله وارد گود موسیقی بعد از انقلاب شدند. موسیقی از اواخر دهه ۸۰ و انتهای دهه ۹۰ با دلایل مختلف به سبک و سیاق جهانی نزدیک شد. به ویژه سبک رپ و متال که پس گرفتن مجوز از دولت‌های وقت به شدت همگانی شد. سیر تکاملی موسیقی همواره دارای فراز و نشیب‌هایی بوده و این دقت ضروری است که با توجه به انقلابی که در عرصه موسیقی و خوانندگی کشور از سال ۵۷ به وجود آمده به بهانه به روز بودن با یک عقب گرد به سمت موسیقی کاباره ه‌ای قبل از انقلاب برنگردیم.

سینمای ایران در خاطرات بسیاری از هنرمندان و بازیگران و کارگردانان آمده است که در دوران کودکی و نوجوانی همیشه مخفیانه به سینما می‌رفتند. این واقعیت نشات گرفته از دیدگاه بد جامعه به این هنر و این صنف بوده چراکه پخش گسترده فیلم‌هایی با عاشقانه‌های جنسی، با تصاویر و صحنه‌های مستهجن و برهنه و بودن بازیگران آن در نیمی از صحنه‌ها و حتی در پوستر‌های تبلیغی در سردر سینما‌ها سبب ممانعت خانواده ها، از رفتن به سینما بود.

به نقل از مجلات و مستندات بسیاری که از آن دوران وجود دارد، بازتاب برهنه شدن اولین زن ایرانی در سینمای ایران آنقدر گسترده و تاثیر گذار بود که بین برخی از وزرا و وکلای مجلس برای معاشرت و ارتباط با این ستارگان سینمای ایران یک رقابت عجیب شکل گرفته بود. روزنامه رستاخیز که در آن زمان داعیه دار بررسی و تحلیل سینمای ایران بود تا حد زیادی به بحث ابتذال و رواج آن بها می‌داد. در یکی مقالات این روزنامه آمده بود:” یکی از چیز‌هایی که دست و پای بازیگران ما را می‌بندد و مانع پیشرفت آن هاست، چیزی است که در اجتماع اسمش را را آبرو گذاشته اند. اگر یک بازیگر در یک صحنه بخواهد به فکر آبرویش باشد بازیگری است بی آبرو… عامل دیگری که دست و پای بازیگر ایرانی را می‌بندد نجابت است”.

امام در صحبت‌های خود با اعلام رویکرد انقلاب درباره سینما اظهار کردند که: “ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم. ”همین تایید ضمنی امام بود که سینمای ایران به عرصه ظهور فیلم‌های محتوایی کشاند و از دوره فیلم‌های فارسی دور کرد. این روند امروزه با سبک و سیاقی که در پیش گرفته شده است هرازگاهی با خارج شدن از مسیر اصیل خود دوباره به این دوران بر می‌گردد، به نحوی که به طور مقطعی صدای بسیاری را درآورده و نگاه‌ها را به خود معطوف می‌کند. ساختار شکنی‌ها چه در زمینه فیلم نامه نویسی و موضوع پردازی و چه در نوع بازیگری و پوشش آن‌ها و حتی در رفتار‌های ساختارشکنانه بازیگران رواج پیدا کرده که جدا از مسایل سلیقه‌ای هیچ همخوانی با فرهنگ اسلامی و احکام مصرح اسلام ندارد. هرچند که همچنان فیلم‌های محتوایی خوبی ساخته می‌شود به نظر این روند حاضر مسیر حرکت درستی در امتداد قوانین و احکام اسلام نیست.

اسناد دوران پهلوی

مشروبات الکلی

در باب مصرف مشروبات الکی همیشه جامعه متدین ایرانی به دلیل اعتقادات محکم به احکام و حدود الهی عناد و ستیز مبنایی وجود داشته است. سرو مشروبات الکلی از اوایل دهه ۲۰ و حکومت رضاخان آغاز شد و به شدت گسترش پیدا کرد و در جامعه ایران علنی شد. پهلوی با شتاب دادن به این روند به دنبال نشان دادن چهره‌ای متجدد و روشنفکر از خود بود. عمده مصرف کنندگان این مشروبات الکلی از قشر بورژوا و اشراف بی قید و یا لائیک بود. – این گرو‌ها بیشتر شامل فرنگ رفته‌ها و لیبرال‌های چپ و ملی بودند که در حد کلاس و مزه مزه کردن، گهگاهی از آن استفاده می‌کردند و حریم حدود الهی را زیر پا می‌گذاشتند.

– گروه دیگر لمپن‌ها طبقه متوسط و پایین جامعه که شامل جاهلان و الوات و لوطی‌ها بودند که از مشروبات با دز بالا و قیمت پایین که گا‌ها به عرق سگی معروف بود استفاده می‌کردند؛ و عموما این شرب خمر را در محرم و رمضان ترک می‌کردند.

– گروهی دیگر مصرف کننده افرادی بودند که عموما از قشر متوسط بوده و درهنگام حضور در مجالس برای رد نکردن دست صاحب مجلس لبی‌تر می‌کردند.

این روند در دوره پهلوی دوم به صورت یک تفریح و سرگرمی برای جوانان بدل شد. در این دوره مراکز مشروب فروشی به سه دسته تقسیم می‌شدند:دسته اول کلوپ‌هایی که در بالای شهر تهران بودند و معمولا افراد ثروتمند و زنان و مردان به معاشرت می‌پرداختند؛ و معمولا مجالس رقص و تانگو و حتی فحشا در آن دایر بود و جوانان بسیاری در آن به وقت گذرانی می‌پرداختند. دسته دوم کافه‌ها و رستوران‌ها و حتی جگر فروشی‌هایی بودند که در کنار غذای خود سرو مشروب می‌کردند. دسته سوم مراکزی بود در مناطق جنوبی شهر مرکز تجمع اراذل و اوباش و لمپن‌ها بود.

با اوج گیری نهضت امام حمله به مراکز فروش مشروبات الکلی شدت پیدا کرد و بسیاری از آن‌ها تعطیل شد و این روند تا پیروزی انقلاب ادامه پیدا کرد تا به طور کل جمع آوری شد.

کلام آخر در باب ارائه سبک تفریح اسلامی به هر حال در کنار سایر تفریحاتی و سرگرمی‌هایی که در دوران قبل از انقلاب برای جوانان وجود داشت از ورزش و رادیو و تلویزیون گرفته تا مجلات رنگارنگ، همیشه رگه‌هایی از بی اخلاقی اسلامی و اعمال و رفتار متضاد با احکام شرع به چشم می‌خورد که در برخی کمتر و در برخی دیگر بیشتر نمود داشت.

قطعا نوع تفریحات و سرگرمی همیشه برحسب تحولات زمانی متغیر است، ولی با در نظر گرفتن این رویکرد در دوران پهلوی و سیری که تفریحات در بعد از انقلاب پیدا کرد یک موضوع به طور حتم باید مورد توجه قرار گیرد و آن ارائه یک تعریف جامع، درست و دقیق برای تفریح و سرگرمی و شادی است. این برنامه باید با تکیه بر دستورات اسلامی و بر پایه روان شناسی مثبت گرای دینی هم از طرف حوزه‌های علمیه به عنوان مراکز پژهشی دینی و هم نهاد‌های فرهنگی و اجرایی باز تعریف و به جامعه معرفی شود. قطعا ارائه سبک تفریح و شادی اسلامی در قالب سبک زندگی اسلامی ریشه بسیاری از مفاسد و ناهنجاری‌های اخلاقی را خشک و ما را به جامعه انقلابی و اسلامی نزدیکتر خواهد کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی