گزارشی از مناظره تاج زاده و زیدآبادی؛
حضور در قدرت یا نقش آفرینی در اجتماع؛ مساله این است؟
رکنا: احمد زیدآبادی در مناظره خود با تاج زاده ادعا کرد با ورود به قدرت سیاسی، جنبش اجتماعی آرامی که از زمان جنگ در کشور شکل گرفته بود وارد منازعات قدرت شد و از مسیر خود خارج شد. اما مصطفی تاجزاده معتقد است با حضور اضلاح طلبان در قدرت جنبش های اجتماعی توانستند عرصه برای فعالیت و آگاهی بیشتر پیدا کنند و گسترش زیادی بیابند.
به گزارش رکنا، به نقل از ایرنا، عصر سه شنبه مناظره مصطفی تاجزاده و احمد زید آبادی با موضوع "چه باید کرد؟ " در انصاف نیوز و با حضور خبرنگاران برگزار شد.
در ابتدای مناظره زید آبادی با تاکید بر اینکه نقد یک گروه یا جریان به معنای نفی آن نیست، خاطر نشان کرد: نقد های من نه از موضع محافظه کارانه است و نه موضع براندازانه، حتی نگاه جدیدی هم نیست و از سال ۷۶ چنین نگاهی به جریان اصلاحات داشتم.
وی افزود: معتقدم در دوم خرداد ۷۶، حرکت مدنی که به صورت ملایم از دوران جنگ در سطح جامعه ایجاد شده بود و روز به روز در حال نضج گیری و رشد بود و می توانست موجب تقویت جایگاه جامعه برابر نهاد قدرت بشود و توازنی ایجاد کند، به یکباره با سیاسی شدن نابه هنگام، تبدیل به چیزی شد که بعدها جنبش اصلاحات نام گرفت و با قدرت دچار چالش و تضاد شد. در نتیجه حرکتی اجتماعی که می توانست باعث تقویت پایدار جامعه مدنی بشود، در منازعات قدرت تضعیف شد و جریان اصلاحات و رهبرانش هم نتوانستند از منافع حضور در قدرت استفاده ای ببرند.
این روزنامه نگار در ادامه گفت: آنچه امروز به عنوان جریان اصلاحات می شناسیم، عاملیت ندارد و حتی نمی تواند برای کنار رفتن از انتخابات تصمیم گیری کند. نقش آن به پیش مرگ جناح مقابل تخفیف پیدا کرده است. آنان هرجا به مشکلی بر میخورند، اصلاح طلبان می روند و مشکل را حل میکنند.
در ادامه مصطفی تاج زاده با تاکید بر اینکه هدفش بر تمرکز روی مساله "چه باید کرد؟ "است، تصریح کرد همه ما از مشکلات امروز کشور آگاه هستیم، اما زمانی که از چه باید کرد صحبت می کنیم، زبان ها الکن می شود. در حالی که امروز جامعه می خواهد بداند که به کدام سمت باید حرکت کرد.
وی با اشاره به انتقادات زیدآبادی نسبت به جریان اصلاحات گفت: این انتقادات را وی حتی به پیش از جریان اصلاحات و افرادی مانند بازرگان، مصدق و امیرکبیر هم دارد. چرا که معتقد است این افراد زمانی وارد قدرت شدند که جامعه آمادگی پذیرش آن اصلاحات را نداشت. اما دقیقاً تفاوت نگاه ما اینجا شکل می گیرد. می شود نسبت به حکومت سه ساله امیرکبیر گفت که چون بعد از سه سال امیرکبیر کشته شده و استبداد بعد از او قوی تر شد ای کاش هیچ گاه حاکم نمی شد. همچنین می شود گفت که ای کاش امیرکبیر با عدم انجام برخی اشتباهات می توانست حکومت سه ساله خود را به سی سال برساند. به عبارتی اگر امیرکبیر نمی آمد چه می شد و اگر امیرکبیر سی سال دیگر صدارت می کرد چه می شد؟
وی با یادآوری نظر مرحوم هاشمی رفسنجانی بر لزوم استمرار توسعه کشور گفت: مرحوم هاشمی گسست هایی را که در حکومت های ملی کشور ایجاد شده است را مانع توسعه می دانست و همیشه افسوس می خورد که چرا امیرکبیر اقداماتی برای حفظ خود در قدرت نکرد.
مدیرکل سیاسی و اجتماعی وزارت کشور دولت اصلاحات افزود: سوال دیگر این است که اگر اصلاح طلبان رفتند در قدرت و دستاورد مشخصی نداشتند، آقای زید آیادی و دوستان دیگری مانند ملی مذهبی ها که وارد قدرت نشدند، چه دستاوردی توانستند کسب کنند؟ در حالی که من معتقدم افرادی مانند خاتمی یا مصدق بعد اینکه به قدرت رسیدند توانستند سرمایه اجتماعی خود را به اندازه ای گسترش بدهند که امروز خاتمی با یک جمله می تواند نتیجه انتخابات را تغییر بدهد.
تاج زاده خاطرنشان کرد: صرف حضور در قدرت اصلاح طلبان را تضعیف نکرد، بلکه اشتباهاتی که انجام شد، باعث تضعیف آنها گردید. در حالی که حضور در قدرت فرصت تشکیلات سازی و تقویت سرمایه اجتماعی را برای آنان فراهم کرد.
در ادامه جلسه احمد زیدآبادی با تاکید بر اینکه منظورش این نیست که هر کسی در قدرت مشارکت داشته است، نابود شده و دیگران موفق هستند، تصریح کرد: مساله این است که با حضور در قدرت توانسته ایم به اهداف خود برسیم؟ از انقلاب مشروطه به این طرف همواره نیروهای تحول خواه کشور چشم به حضور در قدرت داشته اند، همین که امروز معتقدیم کشور در توسعه موفق نبوده است، نمی تواند نگاه به قدرت را مشکل دانست؟
وی افزود: راه اصلاح جامعه تقویت جامعه مدنی برابر دولت است و حضور در قدرت بدون داشتن جامعه مدنی قوی اشتباه است. در مورد مصدق هم معتقدم نباید نهضت ملی نفت را با نخست وزیر شدنش گره می زد. چرا که مناسبات بین المللی مانع انجام هدفش بود یا زمانی که در قدرت متوجه موانع شد، در سی تیر به نحوی با قوام بر سر ادامه حیات نهضت ملی شدن به تعامل می رسید، تا این جنبش اجتماعی بتواند هدف خود را همچنان ادامه دهد.
این تحلیلگر سیاسی گفت: مساله حضور اصلاح طلبان در سیاست نیست بلکه مشکل مدعای آنها برای حضور در قدرت است. اگر آنها با حاکمیت مذاکره می کردند که مدیران بهتری هستند و به این دلیل می خواهند در قدرت حضور داشته باشند، خیلی متفاوت از این است که با شعار دموکراتیزاسیون حکومت وارد عرصه قدرتی شده اند که در آن قدرت دوم و سوم محسوب می شوند. مشخص است در چنین شرایطی آنها نمی توانند اهداف خود را پیش ببرند و دچار تعارضات جدی خواهند شد.
زیدآبادی در ادامه گفت: یا می گوییم تجربه اصلاحات در دو دهه گذشته موفق بوده است که هیچ، یا اگر می گوییم موفق نبوده به اعتقاد من باید از نو برنامه ریزی کرد. معتقدم در پاسخ به سوال "چه باید کرد" مشارکت در انتخابات با شیوه گذشته دیگر جواب نمی دهد.
وی با اشاره به مدعای بهزاد نبوی مبنی بر اینکه به جز شرکت در انتخابات، کنش اصلاح طلبانه دیگری را نیاموخته است، خاطر نشان کرد: پاسخ من به وی این است که اگر تاکنون در دستیابی به اهداف خود موفق بوده اید که هیچ، اما اگر نبوده اید و دچار ضرر شده اید، هر چه زودتر این روند را تعطیل کنید، و در عرصه های دیگر جز قدرت به فعالیت بپردازید. این فوایدش برای جامعه بیشتر خواهد بود.
این منتقد سیاسی نقد خود به جنبش های اصلاحی گذشته را استرتژیک دانست و گفت: اینکه علت شکست جنبش اصلاحات و سایر نهضت های ملی را تاکتیکی بدانیم اشتباه است و به نظر من در استراتژی مشکلاتی وجود داشته است. بنا بر این پیشنهاد من این است که با تغییر استراتژی اجازه دهیم تا قدرت به شکل یک دست در اختیار جناح مقابل اصلاحات قرار گیرد. مطمئنم با توجه به عقلانیتی که در آن جناح وجود دارد آنها توان گرفتن تصمیمات بزرگی را که امروز به علت حضور اصلاح طلبان در قدرت لاینحل مانده است را دارند. در چنین شرایطی پیشنهاد من به اصلاح طلبان ترک قدرت و بازگشت به جامعه مدنی است.
اما مصطفی تاج زاده در پاسخ به اظهارات زیدآبادی تصریح کرد: اگر معتقدیم جنبش های اصلاحی گذشته به نتیجه مطلوب نرسیده اند، باید واکاوی کرد که اشتباه آنها در کجاست. با نفی کامل آنها و دعوت به قهر با سیاست که نمی توان تغییری در جامعه ایجاد کرد. آقای زید آبادی می گویند دولت اصلاحات نتوانست اقدامات موثری در جامعه ایجاد کند، اما به گواه آمار و شهادت فعالانی از دیدگاه های سیاسی متفاوت دولت اصلاحات موفق ترین عملکرد اقتصادی را داشته است. همچنین در عرصه سیاسی با ایجاد بهار مطبوعات فضا را برای آگاهی و گسترش نیروهای مدنی به شکل بی سابقه ای فراهم کرد. از سوی دیگر حمایت اکثر هنرمندان از جریان اصلاحات نشان دهنده عملکرد موفق این دولت در حوزه فرهنگی هم است.
وی با تاکید بر اینکه اگر دولت بعد از خاتمی، ضد اصلاحات شد، باید اشتباهات خودمان را بررسی کنیم گفت: اگر فرض کنیم در انتخابات ۸۴ خاتمی مجدداً می تواند نامزد شود، یا اینکه میرحسین موسوی در آن سال داوطلب می شد، یا حتی هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتخابات به نفع کروبی انصراف می داد، شاهد روی کار آمدن دولت احمدی نژاد نمی بودیم. البته ما این آسیب شناسی را کردیم و همین باعث شد که از سال ۹۲ به بعد در ۶ انتخابات علی رغم ناباوری بسیاری، پیروز شویم.
تاج زاده با اشاره به شرایط سخت کشور تاکید کرد: راهبرد ما در شرایط کنونی ایجاد فضای گفت و گو میان همه ایرانیان است. باید بتوانیم با محوریت ایران و ملت ایران با سایر جریان های سیاسی و حاکمیت مذاکره کنیم و بر سر منافع و امنیت ملی به تفاهم برسیم. با دوری گرفتن از قدرت و خانه نشینی نمی توان به باز شدن گره مشکلات کشور امید داشت.
وی در پایان در مورد انتخابات پیش رو نیز تاکید کرد: تمام تلاش خود را برای مذاکره با شورای نگهبان خواهیم کرد و برنامه خود را اعلام می کنیم، تا بگذارند با حضور نیروها اصیل اصلاح طلب در انتخابات شرکت کنیم و لیست دهیم. اما اگر امکان دادن لیست با حضور نیروهای اصلاح طلب نباشد، لیستی از طرف جریان اصلاحات منتشر نخواهد شد و سعی می کنیم با ارائه برنامه خود به جامعه در جهت ایجاد گفتمان جدید گام برداریم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر