نارسیس چیست؟
رکنا: «اختلال شخصیت نارسیستی» (Narcissistic Personality Disorder) یک اصطلاح روانشناختی است که به فردی اطلاق میشود که در پی برتریجویی، نیاز به توجه دائمی، و بیتوجهی به احساسات دیگران است. این اختلال در سالهای اخیر در روانشناسی بالینی به طور گسترده بررسی شده است.
به گزارش رکنا، نارسیس (Narcissus) در اساطیر یونان باستان به عنوان یک جوان بسیار زیبا و خودشیفته شناخته میشود. داستان او به این صورت است که نارسیس عاشق خود شد و وقتی تصویر خود را در آب دید، قادر به جدا شدن از آن نشد و در نهایت جان خود را از دست داد. از این داستان، واژه «نارسیسیم» (Narcissism) به معنای خودشیفتگی و علاقه مفرط به خود در روانشناسی وارد شد.
نارسیس به نمادی از خودپرستی و خودمحوری تبدیل شده است و در روانشناسی به اختلالات شخصیتی که فرد دارای آن، خود را به شدت مورد ستایش قرار میدهد و توجه و محبت خود را تنها معطوف به خودش میکند، اشاره دارد.
توضیح بیشتر ریشه فلسفی و یونانی
داستان نارسیس ریشههای عمیقتری در فلسفه و اساطیر یونان باستان دارد که علاوه بر نماد خودشیفتگی، به مفاهیم دیگری نیز اشاره میکند. این داستان در متون مختلفی روایت شده است، از جمله در اثر «متامورفوز» از اوید (Ovid)، شاعر رومانیایی.
داستان نارسیس
نارسیس، پسر خدا و الههای به نام لیرئوپ بود که به دلیل زیبایی خارقالعادهاش شهرت داشت. بسیاری از افراد از جمله ناریسیس در پی جلب محبت او بودند، اما نارسیس هیچگاه به کسی علاقهمند نمیشد. تا این که روزی در کنار برکهای ایستاده و تصویر خود را در آب مشاهده کرد. او آنچنان شیفتهی زیبایی خود شد که از آن لحظه به بعد قادر به جدا شدن از تصویرش در آب نبود و در نهایت جان خود را در همان برکه از دست داد. به گفته برخی روایتها، او تبدیل به گل نارسیس شد که نمادی از خودشیفتگی و فریب خود است.
ریشه فلسفی و روانشناختی
خودپرستی در فلسفه یونان:
در فلسفه یونان، تفکر درباره خود و چگونگی تعامل انسان با خودش و دیگران همواره مورد توجه بوده است. فیلسوفانی همچون سقراط و افلاطون بر اهمیت خودشناسی تاکید داشتند، اما این خودشناسی نباید به خودپرستی و نادیده گرفتن دیگران تبدیل شود.
در متون فلسفی یونان، مفهوم "اگوا" (ego) یا خود، در برابر مفهوم "آناکسهفیلوس" (autophilia) یا عشق به خود که در داستان نارسیس دیده میشود، مطرح میشود. نارسیس نماد افراط در عشق به خود است که به زوال و نابودی میانجامد.
نارسیسیم در روانشناسی
در روانشناسی، واژه «نارسیسیم» به ویژگیهای شخصیتی اشاره دارد که فرد به شدت خود را مورد ستایش قرار میدهد و از نظر عاطفی، نیاز شدیدی به تایید و توجه از دیگران دارد.
نمادشناسی نارسیس:
در اساطیر یونان، نارسیس به نوعی نماد همذاتپنداری انسانها با زیبایی و تصویر خود است که میتواند به فریب و خودبینی منتهی شود.
در زمینههای فلسفی و روانشناختی، این داستان به عنوان هشدار در برابر افراط در عشق به خود و خودشیفتگی مطرح میشود. در واقع، تصویر خود در آب نماد آینهای است که انسان را به خودشناسی و درک واقعیتهای درونیاش فرا میخواند.
داستان نارسیس نه تنها به عنوان یک داستان اساطیری جذاب است، بلکه در دنیای فلسفی و روانشناختی نیز اهمیت دارد. این داستان درباره خودخواهی و خطرات آن به انسانها هشدار میدهد، زیرا خودشیفتگی مفرط میتواند به انزوا، افسردگی و حتی نابودی فرد منجر شود.
ریشه روانکاوی و روانشناسی نارسیس
ریشههای روانشناسی و روانکاوی مفهوم «نارسیس» به طور عمیقی در تحلیل شخصیت، تعاملات انسانی و توسعه فردی از دیدگاههای مختلف روانشناسان برجسته، به ویژه در آثار زیگموند فروید و دیگر روانشناسان، بررسی شده است. به طور خاص، واژه «نارسیسیم» در روانشناسی و روانکاوی مفهومی پیچیده دارد که به ابعاد مختلف شخصیت و رابطه فرد با خود و دیگران اشاره میکند.
1. نارسیسیم در روانکاوی فروید
زیگموند فروید، بنیانگذار روانکاوی، به طور ویژه به تحلیل «نارسیسیم» و ریشههای آن در روان انسان پرداخته است. او این مفهوم را در مقالهای به نام «نارسیسیم: یک مطالعه در مورد اختلالات شخصیت» (1914) مطرح کرد.
نارسیسیم اولیه و ثانویه: فروید معتقد بود که عشق به خود، به طور طبیعی و در مراحل ابتدایی رشد، بخش جداییناپذیر از رشد فرد است. او از مفهومی به نام «نارسیسیم اولیه» صحبت میکند که به مرحلهای از زندگی انسان اشاره دارد که کودک به خود و بدن خود توجه میکند و خود را منبع اصلی رضایت و تأمین نیازهای عاطفی میداند.
اما وقتی این تمایل به عشق به خود به مرحلهای بالغتر و پیچیدهتر میرسد، ممکن است تبدیل به «نارسیسیم ثانویه» شود که نوعی خودپرستی و نیاز مفرط به تأیید و توجه از سوی دیگران است. این حالت میتواند به اختلالات شخصیتی تبدیل شود.
لیبیدو و تغییرات در نرگسازی: فروید به نقش «لیبیدو» یا انرژی جنسی در شکلگیری تمایلات خودخواهانه نیز اشاره داشت. او معتقد بود که در افراد با ویژگیهای نارسیستی، لیبیدو به جای این که به دیگران منتقل شود، به خود فرد بر میگردد. این بازگشت انرژی روانی به خود، فرد را از برقراری ارتباط عاطفی سالم با دیگران باز میدارد و او را به سمت یک «خودشیفتگی» غیر طبیعی سوق میدهد.
2. نارسیسیم و اختلال شخصیت نارسیستی
در روانشناسی مدرن، واژه «نارسیسیم» به اختلال شخصیت نارسیستی (Narcissistic Personality Disorder) اشاره دارد که توسط «راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی» (DSM) تعریف شده است. این اختلال شامل مجموعهای از ویژگیها و رفتارهایی است که نشاندهنده یک احساس شدید خودبرتر بینی، نیاز به تحسین مداوم و بیتوجهی به دیگران است.
برخی ویژگیهای رایج افراد با اختلال شخصیت نارسیستی عبارتند از:
احساس برتری نسبت به دیگران.
نیاز شدید به تأیید و ستایش از دیگران.
کمتوجهی به احساسات و نیازهای دیگران.
تصور اینکه تنها افرادی خاص و ویژه میتوانند او را درک کنند.
نگرش بهرهبرداری و استفاده از دیگران برای رسیدن به اهداف خود.
این اختلال ممکن است به دلیل اختلال در فرآیند رشد روانی یا تجارب منفی دوران کودکی، مانند تحقیر یا بیتوجهی عاطفی، ایجاد شود.
3. نارسیسیم در روانشناسی انسانگرایانه و شخصیت
در روانشناسی انسانگرایانه، افراد با ویژگیهای نارسیستی گاهی به عنوان کسانی دیده میشوند که هنوز در مسیر رشد و خودشناسی به بلوغ نرسیدهاند. روانشناسانی مانند کارل راجرز و آبراهام مزلو به رشد خود و تحقق خود (self-actualization) تأکید داشتند. طبق این دیدگاه، عشق به خود و احترام به خویشتن میتواند به شکلی مثبت و سالم برای فرد وجود داشته باشد، اما اگر فرد نتواند به ارتباطات انسانی سالم دست یابد و همواره نیاز به تایید و تحسین دیگران داشته باشد، این تمایل به خود پرستی میتواند آسیبرسان باشد.
4. نارسیسیم و روابط بین فردی
از منظر روانشناسی اجتماعی و روانشناسی روابط، افراد با ویژگیهای نارسیستی ممکن است در روابط اجتماعی و عاطفی مشکل داشته باشند. به دلیل اینکه این افراد بیشتر به خودشان توجه دارند و نیاز به تحسین دارند، اغلب قادر به ایجاد روابط همدلانه و متعادل با دیگران نیستند. این امر میتواند به تنهایی، انزوای اجتماعی و مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب منجر شود.
5. نارسیسیم و دلبستگی
مطالعات نشان دادهاند که ویژگیهای نارسیستی ممکن است به نقص در الگوهای دلبستگی در دوران کودکی مربوط باشد. کودکان با تجارب منفی دلبستگی یا تعاملات ناکافی با والدین ممکن است به نحوی به خود شیفته شوند تا جبران احساس بیپناهی و نیاز به تایید را انجام دهند. این الگوهای دلبستگی غیر ایمن ممکن است به بزرگسالی منتقل شوند و بر روابط بین فردی اثر بگذارند.
مفهوم نارسیسیم در روانکاوی و روانشناسی نه تنها به خودشیفتگی اشاره دارد بلکه جنبههای پیچیدهتری از شخصیت و رشد فردی را در بر میگیرد. این مفهوم به ما نشان میدهد که عشق به خود باید به شکلی سالم و متعادل باشد و وقتی به خودپرستی و نیاز مفرط به تایید تبدیل میشود، میتواند به مشکلات روانی و اختلالات شخصیتی منجر شود.
جدول مقایسه بیماری های مشابه با نارسیسم + راه حل
در زیر جدول مقایسهای میان برخی از بیماریهای مشابه با نارسیسم و راهحلها آورده شده است. این بیماریها ممکن است دارای ویژگیهای مشترکی با اختلال شخصیت خودشیفتگی (نارسیسم) باشند، اما هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند که میتوانند در تشخیص و درمان تفاوت ایجاد کنند.
ویژگی / بیماری | اختلال شخصیت خودشیفتگی (نارسیسم) | اختلال شخصیت مرزی | اختلال شخصیت خود کمبینی | اختلال شخصیت ضد اجتماعی |
---|---|---|---|---|
تعریف کلی | الگوهای مداوم نیاز به تحسین، احساس برتری و ناتوانی در همدلی | الگوهای ناپایدار در روابط، تصویر خود و هیجانات | احساس کمارزشی و نیاز به تایید از دیگران | بیتفاوتی به حقوق دیگران، نقض قوانین و هنجارها |
ویژگیهای مشترک | - خودمحوری | - مشکل در روابط نزدیک | - ضعف در عزت نفس | - بیتفاوتی به دیگران |
- نیاز به تحسین | - احساس پوچی و اضطراب | - تمایل به جلب توجه دیگران | - خشونت و تجاوز به حقوق دیگران | |
ویژگیهای متفاوت | - احساس برتری و کمالطلبی | - احساس بیثباتی در روابط و هویت | - احساس حقارت و ترس از رد شدن | - رفتارهای ضد اجتماعی و نقض مکرر قوانین |
دلایل احتمالی | - عوامل ژنتیکی و محیطی | - تجربههای آسیبزا در دوران کودکی | - تجربیات تحقیر و بیتوجهی در کودکی | - سوءاستفاده و بیتوجهی به پیامدهای اجتماعی |
تشخیص | - رفتار خودشیفته و احساس برتری | - نوسانات شدید در روابط و احساسات | - احساس دائمی بیکفایتی و نیاز به تایید | - ناتوانی در همدلی و توجه به حقوق دیگران |
راهحلها / درمانها | - درمان شناختی-رفتاری (CBT) | - درمان دیالکتیک رفتاری (DBT) | - درمان شناختی-رفتاری (CBT) | - درمان شناختی-رفتاری (CBT) و مشاوره فردی |
- رواندرمانی فردی | - ایجاد راههای سالم برای مدیریت هیجانات | - افزایش عزت نفس و خودآگاهی | - درمان دارویی و مشاوره روانشناختی | |
توجه به احساسات دیگران | - کمبود همدلی و درک احساسات دیگران | - تمایل به وابستگی و نگرانی از طرد شدن | - نیاز به تایید و توجه از دیگران | - کمبود همدلی و درک احساسات دیگران |
پیشبینی برای درمان | - ممکن است به کندی و با سختی به درمان پاسخ دهد | - درمان به طور پیوسته و درازمدت مؤثر است | - نیاز به تقویت عزت نفس و پذیرش خود | - دشواری در تغییر رفتار و نیاز به درمان طولانیمدت |
توضیحاتی درباره درمان ها:
درمان شناختی-رفتاری (CBT): این نوع درمان به افراد کمک میکند تا افکار منفی خود را شناسایی کرده و به افکار سالمتر و کارآمدتر تبدیل کنند.
درمان دیالکتیک رفتاری (DBT): این درمان بهویژه برای افرادی که مشکلات هیجانی شدید دارند و نمیتوانند احساسات خود را مدیریت کنند، مناسب است.
مشاوره فردی: هدف از این نوع مشاوره، بررسی مشکلات شخصی و ارتقای مهارتهای مقابلهای فرد است.
درمان دارویی: ممکن است برای درمان علائم اضطراب یا افسردگی همراه با این اختلالات تجویز شود.
ارسال نظر