امانالله قراییمقدم ، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی:
بررسی علت مهاجرت نخبگان
رکنا : قرائی مقدم ضمن واکنش به سیل مهاجرت در میان نخبگان و رتبههای برتر کنکور میگوید: «جوان امروز هیچ چشمانداز روشنی برای آینده ندارد و مهاجرت را اولین گزینه برای نجات خود میبیند. او برای بقا، پیشرفت و رشد و توسعه فردی تصمیم به مهاجرت میگیرد؛ زیرا احساس میکند در جامعهای که تضمینی برای شغل و آینده او وجود ندارد، نمیتواند نفس بکشد و مهاجرت را به مثابه یک راهِ تنفس و نجات میپندارد.»
به گزارش خبرآنلاین ؛ امانالله قراییمقدم ، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی، در گفتوگو با خبرآنلاین در رابطه با تصمیم مهاجرت نخبگان و رتبههای برتر کشور در آزمونهای سراسری میگوید: «مادامی که فضای اجتماعی یک کشور مسموم است، مهاجرت امری رایج و معمول است. این پدیده حتی محدود به قشر بخصوصی هم نیست؛ به عبارتی دیگر نمیتوان اظهار داشت که تب مهاجرت صرفاً مختص قشر تحصیلکرده است. امروزه افراد منتظر این نمیماند که در کشور خود به درجهای قابل قبول از تحصیل یا شغل برسند و با تکیه بر این موفقیتها اقدام به مهاجرت کنند.»
آب و هوای اجتماعی نامساعد، علت مهاجرت نخبگان
او در توضیح و تشریح فضای اجتماعی مسموم بیان میکند: «جامعه مسموم فضایی است که حال و هوای اجتماعی در آن مساعد نیست؛ به عبارتی عرصه برای آزادی بیان و عقیده محدود است، آرامش روحی وجود ندارد، بیکاری زیاد است، درآمدها کم است، وضعیت معیشتی اسفبار است و هزار و یک مشکل دیگر وجود دارد که باعث میشود شهروندان این جامعه دیگر امیدی به آینده نداشته باشند. جوان امروز در این فضای سمی هیچ چشماندازی برای آینده ندارد و مهاجرت را اولین گزینه برای نجات خود میبیند. در واقع چارهای جز این ندارد؛ برای بقا، پیشرفت و رشد و توسعه فردی هم که شده به کشوری مهاجرت میکند که حداقل ارزشها را برای او برشمارند.»
تب مهاجرت به سنین پایینتر رسیده است
او ادامه میدهد: «امروزه این آب و هوای نامساعد فقط منجر به فرار مغزها نمیشود؛ بلکه گروه سنی پایینتر و حتی مقاطع تحصیلی راهنمایی و ابتدایی هم سودای مهاجرت را در سر میپرورانند و به والدین خود اصرار میکنند که چنین خواستهای را در اولویت قرار دهند. این حال و هوای سمی برای تمام اقشار سبب خفگی است و احساس میکنند که در چنین شرایطی نمیتوانند نفس بکشند و به این فکر میکنند که شغل و آیندهای ندارند و به تبع آن از تشکیل زندگی مشترک و فرزندپروری واهمه دارند. مجموعه این عوامل است که مهاجرت را به یک راهِ تنفس و نجات تبدیل کرده است. به نحوی که در جامعه ما بیش از هفتاد درصد فارغ التحصیلان نخبه دانشگاهها فرار را بر قرار ترجیح میدهند.»
نیروی متخصص مهمترین سرمایه هر کشور
امروزه سرمایههای کشورها فقط نفت و گاز، معادن و منابع طبیعی نیستند؛ بلکه نیروی متخصص انسانی، ارزشمندترین سرمایه یک کشور برای رشد و بالندگی است. تجربیات نشان میدهد کشورهای توسعهیافته حتی اگر هم بتوانند پیشرفتهترین تجهیزات و امکانات را در کشور خود مهیا کنند، اما نیروی ماهر انسانی در اختیار نداشته باشند، به رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نمیرسند.
قراییمقدم با اشاره به سخنان آلفرد مارشال، برنده جایزه نوبل اقتصاد، که میگوید «اگر نهاد آموزش و پرورش یک جامعه در طول صد سال یک مخترع بپروراند، هزینه صدسالهی آموزش و پرورش آن شهر و کشور را جبران کرده است»، اضافه میکند: «این حرفِ کمی نیست و بار معنایی فراوانی دارد. واضح است که پرورش نیروی متخصص در یک کشور آسان نیست و سالهای سال به طول میانجامد، اما واقعیت امر این است که با فراهم نکردن فضای مناسب برای رشد این نیروها، خیلی راحت فرصت فرار و مهاجرت را در اختیار این سرمایهها قرار میدهیم.»
این جامعهشناس در پایان میگوید: «امروزه متأسفانه کشور ما از نیروهای زبده و خبره تهی شده و مطمئناً با ادامه شرایط نامساعد جامعه، بدتر هم میشود. لازمه حفظ این سرمایههای گرانبها، مساعدسازی فضای اجتماعی، تأمین آرامش روحی و امیدبخشی به نسلِ آیندهساز است. بر کسی پوشیده نیست که نسل امروز، آینده خود را در جامعه فعلی روشن نمیبیند و هرچقدر به فردای خود میاندیشد، چشمانداز درخشانی را نمییابد. نتیجه این میشود که تصمیم بگیرد در جای دیگری آینده خود را بجوید و بسازد.»
منبع : خبرآنلاین
ارسال نظر