نقشه کثیف شوهر صیغه ای برای یک دختر 17 ساله / بهاره رفتار ناجوری داشت

به گزارش گروه آرشیو رکنا، جوان 30 ساله که توسط کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس Police آگاهی خراسان رضوی دستگیر شده بود، در تشریح ماجرای ارسال پیامک های زننده و ترسناک برای دختری نوجوان، به سروان طاهری (افسر پرونده) گفت: حدود 2 ماه قبل سوار بر خودرو در خیابان های مشهد تردد می کردم که زنی حدود 50 ساله را برای رساندن به مقصدش سوار کردم اما در منطقه قاسم آباد مورد ظن ماموران انتظامی قرار گرفتیم و آنها در حالی ما را به اتهام داشتن رابطه نامشروع دستگیر کردند که یک شیء عتیقه نیز به همراه داشتم.

آن روز به ناچار و به دروغ عنوان کردم «بهاره» همسر صیغه ای من است، به همین خاطر مدرکی برای ازدواج موقت آماده کردم تا با اثبات این موضوع بتوانم شیء عتیقه را از پلیس پس بگیرم ولی بعد از این ماجرا دلباخته آن زن مطلقه شدم و تصمیم گرفتم او را در عقد موقت خودم نگه دارم. در همین رفت و آمدها متوجه شدم یکی از دختران «بهاره» که حدود یک سال قبل با یکی از هم دانشگاهیانش ازدواج کرده است، زندگی خوبی ندارد.

او و همسرش دچار اختلافات شدید خانوادگی شده بودند و با یکدیگر تفاهم اخلاقی نداشتند. وقتی بهاره از مشکلات خانوادگی دخترش سخن می گفت، غرور من جریحه دار می شد، این بود که برای خودشیرینی و اثبات خودم به بهاره تصمیم گرفتم تا خانواده داماد او را اذیت کنم. می خواستم کاری کنم که داماد بهاره دست از سر دخترش بردارد و او را اذیت نکند.

این بود که با همفکری بهاره تصمیم گرفتیم از طریق پیامک های زشت و تماس های تهدیدآمیز، خانواده دامادش را بترسانیم. در این گیر و دار فهمیدم که داماد او یک خواهر دبیرستانی دارد که هر روز صبح راهی مدرسه می شود. بلافاصله شماره تلفن دختر 17 ساله را از طریق بهاره به دست آوردم و با سیم کارت های ناشناس شروع به ارسال پیامک های زشت کردم.

این پیامک ها بسیار زننده بود به طوری که حتی افراد متاهل نیز از خواندن آن شرمگین می شدند ولی من که قصد خودنمایی داشتم به این حرف ها توجهی نمی کردم و تنها می خواستم خودم را به عنوان پشتیبان بهاره نشان بدهم. برای آن که وحشتی در دل خانواده داماد بهاره ایجاد کنم از کیوسک های سطح شهر یا تلفن های عمومی با دختر 17 ساله تماس می گرفتم و با حرف های زشت و زننده او را می ترساندم که به مدرسه نرود و...

با آن که فقط 2 ماه از ماجرای عقد موقت من با بهاره می گذشت ولی من برای جلب توجه او هر کاری می کردم تا این که چند روز قبل با اعلام شکایت پدر آن دختر، کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی با ردیابی های اطلاعاتی، من و بهاره را دستگیر کردند و حالا نیز به دستور قاضی Judge روانه زندان شده ایم اما ای کاش...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.