ناهید و اکرم در خانه مجردی مردان تبهکار چه می کردند؟

به گزارش اختصاصی رکنا، نوزدهمین روز آذرماه سال 90 بود که پلیس Police 110 برای یک مورد درگیری خیابانی در همدان به محل اعزام شد.
زمانی که پلیس به محل می رسد متوجه می شود که عوامل اورژانس به محل حادثه Incident آمده اند و جوانی را می بینند که از ناحیه گردن چاقو خورده است و شدت جراحات به حدی بوده که منجر به مرگ این جوان می شود.
تحقیقات پلیس از همان لحظات ابتدا شروع شد، راننده اورژانس به پلیس گفت: زمانی که من به محل حادثه آمدم دو مرد کنار مجروح حضور داشتند، سپس مجروح را داخل ماشین انداختند و فرار Escape کردند.
تحقیقات پلیس آگاهی ادامه پیدا کرد تا اینکه به دو زن به نام های اکرم و ناهید رسیدند. ناهید در اظهارات خود به پلیس گفت: حوالی ساعت 9 بود که به خانه اکرم رفتم و در آن جا مشغول استراحت بودم، پس از نیم ساعت محمد به خانه اکرم آمد.
وی در ادامه اظهارات خود مدعی شد: محمد تعدادی انگشتر به مهران نشان داد و گفت که تعداد آن ها شش عدد است اما مهران می گفت که تعداد انگشترها پنج عدد است. در ادامه بین آن ها جروبحث صورت گرفت که مهران از محمد خواست که از خانه بیرون بروند.
ناهید ادامه داد: در خانه بودیم که ناگهان صدای داد و فریاد از خیابان بلند شد، به همین دلیل کنار پنجره رفتم و دیدم که محمد داد می زد و به همراهی یک نفر دیگر پیکر نیمه جان مهران را به سمت بلوار بردند و در حالی که روی زمین افتاده بود خون زیادی از او می رفت.
اکرم نیز در تحقیقات پلیس آگاهی همین اظهارات را در بازجوئی پلیس ارائه داد. گزارش پزشکی قانونی حاکی از این بود که شاهرگ گردن مهران به وسیله یک شی تیز بریده شده و همین مسئله مرگ او را رقم زده است.
تحقیقات پلیس برای دستگیری محمد ادامه داشت تا اینکه پس از دو سال پلیس رد او را در ملایر می زند و عملیات پلیس برای دستگیری وی آغاز می شود. محمد زمانی که متوجه حضور پلیس می شود سعی می کند که از راه پشت بام فرار کند اما با شلیک هوایی پلیس تسلیم می شود و فرار وی نافرجام می ماند.
محمد در یکی از شعبه های بازپرسی ملایر به بازپرس گفت: حدود دو سال پیش سر انگشتر نقره با مهران درگیر شدم، او با چاقو به سمت من حمله ور شد و دست ها و پای مرا زخمی کرد، من هم به خاطر ترساندن مهران مجبور شدم به سمت مهران چاقو بیندازم اما نمی دانم به کجای بدن او برخورد کرد، من صرفا از خودم دفاع کردم و قصد کشتن Killing مهران را نداشتم.
دادسرای ملایر پس از تکمیل تحقیقات قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر کرد و پرونده را برای ادامه رسیدگی به شعبه اول دادگاه کیفری استان همدان فرستاد.
جلسه دادگاه در هفدهمین روز دی ماه سال 92 با حضور نماینده دادستان تشکیل شد. دادگاه اتهام قتل Murder عمدی مهران و رابطه نامشروع با ناهید و اکرم را به محمد تفهیم می کند.
محمد نیز در دفاعیات خود می گوید: زمانی که من چاقو را به سمت مهران انداختم شب بود و من نفهمیدم که به کجای بدن مهران اصابت کرد.
در ادامه جلسه دادگاه از محمد سئوال می شود که چرا با اینکه موتور داشتی از محل برای در امان ماندن از دست مهران فرار نکردی؟ محمد نیز در جواب گفت: آن لحظه من گیج بودم.
پس از پایان جلسه قضات وارد شور شده و محمد را به قصاص نفس محکوم می کنند.
وکیل تسخیری محمد به حکم صادر شده اعتراض می کند و پرونده راهی شعبه 24 دیوان عالی کشور می شود اما در رسیدگی به پرونده هیچ دلیل قانع کننده و محکمه پسندی برای قتل مهران از سوی محمد و وکیلش ارائه نمی شود به همین دلیل حکم صادر شده از سوی دادگاه بدوی تایید می شود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی