راز تلخ تن فروشی سمیه 18 ساله
رکنا: دختر جوانی که برای فرار از اعتیاد پدر به خانه عمه پناه برده بود سرنوشت کثیفی پیدا کرد.
سمیه18 ساله وقتی با ظاهری زننده در خیابان های شهر از سوی پلیس دستگیر شد ادعا کرد بخاطر رفتار بزرگترها بناچار معتاد شده و الان تن فروشی می کند.
وی ادامه داد: پدرم معتاد است و مادرم بارها خواست طلاق بگیرد اما این کاررا نکرد و با کاردرخانه های مردم خرجی مارا در می آورد متاسفانه عمه و عمو هایم هم معتاد بودند و من به غیر از آنها کس دیگری را نداشتم که در نبود مادرم به آنها پناه ببرم . هر بار که به خانه عمه ام می رفتم او من را به وسوسه می انداخت تا مواد بکشمیادم نیست چندساله یودم که مواد کشیدم و هربار مادرم را می دیدم شرمنده اش می شدم.
سمیه گفت:من معتاد شده بودم و عمع ام دیگر میهمانم نمی کرد و باید خودم مواد می خریدم پولی نداشتم و یکبار وقتی با عمه ام دعوایم شد او من را از خانه شان بیرون انداخت و گفت برو تن فروشی کن مواد بخر.من هم همان کار را کردم.
این دختر که سواد آنچنانی هم ندارد افزود:روزها در خانه عمه ام استراحت می کنم و مواد می کشم و شب ها برای تن فروشی به خیابان می آیم مادرم می داند من هم معتاد شده ام اما تن فروشی ام را نمی داند.
بنابه این گزارش،با دستور قضایی دختر جوان برای رهایی از زندگی کثیف تحویل بهزیستی شد.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید
ماجرای ازدواج عاشقانه سیاه پوست 27 ساله با مادربزرگش+عکس
زنی که طلاق می خواست راز آتش سوزی در پاساژ را لو داد + عکس
این مرد را می شناسید ؟ / اجاره نشین ها نقره داغ شدند! +عکس
شیدا 15 ماهه تنهاداخل ماشین بودکه دزدپشت فرمان نشست/درمشهد رخ داد
کامبیز مرا داخل ماشین در جنوب تهران باردار کرد / دختر 30 ساله پنهانی زایمان کرد و به دادگاه رفت!
رها شدن نوزاد 3 ماهه در تبریز / نامه مادر نوزاد اشک همه را در آورد! + عکس
قاتل پلیس فداکار خوزستانی تسلیم شد + عکس
عکس نوزدای که امسال کنکور سراسری را جنجالی کرد
زنم سحر بی حجاب شد و حالا با یکی از دوستان صمیمی ام ارتباط دارد!
همکلاسی ام مرا به خلوتگاه کیارش برد / ناگفته های تلخ دختر 17 ساله در دادگاه تهران
جشن شبانه مختلط بود لیلا در برابر چشمان من با پسرخاله اش رقصید و من نتونستم چیزی بگم!
چگونه ٢٠ دقیقه در روز به یادگیری زبان دوم اختصاص دهیم؟
شوهر بی غیرت اجازه داد تا 6 مرد بی حیا سراغ زینب بروند!
لعنت بر چنین عمه و پدرو مادری