اعتراف عجیب قاتل در دادگاه تهران / نمی دانم چرا همسایه ام را کشتم !
حوادث رکنا: پسر جوانی که در جریان درگیری با همسایهاش او را با ضربات چاقو مجروح کرده بود وقتی پس از 4 ماه وی جان باخت به اتهام قتل در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از آبان سال ۹۵ با گزارش یک درگیری خونین در محله یافتآباد تهران آغاز شد و مأموران پس از آن بلافاصله به محل نزاع مراجعه کردند. در بررسیهای اولیه مشخص شد که جوان ۳۳ سالهای به نام سینا پس از درگیری با پسر ۳۰ ساله همسایهاش به نام امیر، وی را با ضربات چاقو مجروح کرده است. در ادامه امیر به بیمارستان منتقل و سینا هم بازداشت شد. متهم در بازجویی عنوان کرد که بهخاطر سروصدا کردن بیش از حد سینا عصبانی شده و پس از بحث و جدل کارشان به درگیری کشیده است. پس از آن وی تا زمان برگزاری دادگاه با قرار وثیقه آزاد شد.
چهار ماه بعد در حالی که سینا به اتهام ضرب و شتم در انتظار برگزاری دادگاه بود، خبر رسید که امیر به خاطر عفونت ناشی از ضربات چاقو جان سپرده است.
با مرگ پسر جوان، سینا اینبار به اتهام قتل بازداشت شد و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه اولیای دم ضمن درخواست قصاص عنوان کردند: پسرمان بیگناه کشته شد. متهم بیرحمانه و با چندین ضربه امیر را زخمی کرد و پس از ۴ ماه رنج در بیمارستان جان باخت. ما در این مدت خیلی سختی کشیدیم و حالا هم هیچ گذشتی نداریم و خواهان قصاص متهم هستیم.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: آن شب در خانه خواب بودم که امیر مقابل خانه ما آمد و با صدای بلند شروع به سروصدا کرد. من از پنجره به او گفتم آرامتر حرف بزن اما شروع به فحاشی کرد که بشدت عصبانی شدم. در همان حالت به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم تا او را بترسانم وقتی از خانه بیرون آمدم او به یکباره به من حمله کرد و من هم با چاقو ۲ ضربه به او زدم که مجروح شد. من واقعاً قصد کشتن امیر را نداشتم.
قاضی دادگاه از متهم پرسید انگیزهات از درگیری چه بود که او چند لحظهای سکوت کرد و پاسخ داد: من حرفی برای گفتن ندارم و اصلاً نمیدانم چرا با چاقو به امیر ضربه زدم. قصد من ساکت کردن و ترساندنش بود اما وقتی فکر میکنم نمیدانم چرا به او ضربه زدم. من با امیر هیچوقت درگیری و مشکل نداشتم و نمیدانم چرا او آن شب جلوی خانه ما داد و بیداد میکرد.
وی در ادامه گفت: من ضربههای کشنده به او نزدم. ممکن است امیر به درمانش بیتوجهی کرده یا درمانش را ناتمام گذاشته و همین موضوع موجب عفونت زخمها و مرگ او شده باشد. ۴ سالی است که بهخاطر بلاتکلیفی در زندان هستم و شرایط خیلی سختی دارم. از قضات دادگاه تقاضا میکنم تا تکلیفم را روشن کنند. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر