پاشو و زنگ بزن ! / ابعاد خشونت علیه زنان و راهکارهای مبارزه + فیلم
حجم ویدیو: 91.84M | مدت زمان ویدیو: 00:09:20

خشونت / به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سال های سال است که فعالان حوزه زنان برای "منع خشونت علیه زنان" می جنگند و فرهنگسازی می کنند.قانون "منع خشونت علیه زنان" سالیان سال است که بین مجلس، دولت و قوه قضائیه پاس کاری می شود و در حسرت رسیدن به صحن مجلس خاک می خورد و تنها تغییر نام نصیبش و نامش "لایحه صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان" شد.

اوایل شهریور زنان مجلس اعلام کردند این لایحه در دست دولت گیر کرده است و اگر تا آخر شهریور به مجلس نرسد، آن را به صورت طرح مطرح کرده و به صحن مجلس می آورند. اما با گذشت بیش از دو ماه لایحه یا حتی طرحی در دستور کار صحن مجلس قرار نگرفته است و به نظر می رسد که این لایحه مجبور است سال های دیگری را صبر کند شاید تکلیفش روشن شود و از زندان بلاتکلیفی بیرون بیاید. در این میان اما فعالان حوزه زنان دست روی دست نگذاشته و منتظر قانونگذاری نمانده اند.

سمانه نائینی، فعال مدنی و پژوهشگر آسیب های اجتماعی  در حوزه زنان در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا درباره خشونت علیه زنان تاکید کرد: زمانی که در مورد موضوع "خشونت علیه زنان" و منع، مبارزه با عدم خشونت صحبت می کنیم لازم است بدانیم در مورد چه چیزی صحبت می کنیم؟ آیا تصویر ما از خشونت علیه زنان تصویر تیپی کال چشم کبود، دست و پای شکسته، صورت زخمی و... است؟ مسئله خشونت یعنی عدم وجود امنیت. موقعی می توانیم بگوییم در راستای منع خشونت علیه زنان حرکت می کنیم که تعریف یکپارچه ای از امنیت زنان در جامعه داشته باشیم.

وی افزود: موضوع امنیت زنان در جامعه بسیار محل مناقشه است به ویژه در سال های اخیر که کنشگران حوزه زنان به این موضوع بیشتر پرداختند و بازخوردهایی هم وجود داشته است. اما این امنیت را ساحت اجتماع، قانون یا فرد می دانیم؟ به عنوان یک فعال اجتماعی معتقدم ما باید جایی عقب تر از این ساحت ها، امنیت زنان را جستجو کنیم. یعنی در تفکر نهادینه آدم ها آن را جستجو کنیم. به هر حال ما با پیشینه مذهبی، خانوادگی و اجتماعی در این جامعه زندگی می کنیم و تلفیق آن می شود ساختاری که تفکر ما را شکل می دهد.

پچ پچ هایی پشت سر زنان

سمانه نائینی با اشاره به اتفاقات اخیر در جامعه، گفت: وقتی می گوییم خشونت علیه زنان، این نیست که پدری با داس سر دخترش را ببرد. موضوعی که بعد از کشته شدن دردناک رومینا توجهات را به خود جلب کرد. بسیاری این موضوع را مطرح کردند که در موقعیت های مشابه چه کرده ایم؟ چه اتفاقی پیرامون خانمی می افتد که رفتارهایش با هنجارهای اجتماعی ما سازگاری ندارد؟ چند نفر زن یا مرد چپ چپ نگاه می کنند، یا پچ پچ هایی به اطرافیان (آقایان خانواده) می رسونند که "آقا دخترت را جمع کن!"، "این چه قیافه ای است که زنت بیرون می آید!"، "اگر عرضه نداری خواهرت را جمع کنی!" یا "اگر نمی توانی من به او تذکر بدهم!" دیالوگ ها برای همه ما آشناست. این اتفاق که ربطی به جامعه و قانون ندارد. بلکه رفتارهای من و شماست که موضوع را شکل می دهد. اتفاقی که رخ می دهد ربطی به جامعه و قانون ندارد بلکه رفتارهای من و شماست که موضوعات را شکل می دهد.

خشونت پنهان علیه زنان

فعال مدنی در حوزه زنان با بیان این که در موضوع ساختارهای اجتماعی با انسان که موجود پیچیده است، تاکید کرد: انسان در مقابل تغییر مقاومت می کند و در نهایت می تواند دروغ بگوید. من می توانم در مورد خشونت علیه زنان صحبت کنم اما در واقعیت خشونت اعمال می کنم.

صدای مردان بلندتر از صدای زنان

وی با اشاره به تجربه شخصی خود اظهار کرد: با تاکسی جایی می رفتم راننده مسیر بدی را انتخاب کرد و من اعتراض کردم چون دیر می رسیدم. با راننده بحث کردم و او یک داد بلند کشید. یک لحظه با خودم گفتم آیا اگر من مرد بودم و این آقا واهمه داشت صدای من بلندتر از اوست این داد را سر من می زد؟ قطعا او محاسبه نکرده که صدای من بلندتر از اوست یا نه! این یک کنش درونی است که سال ها در او نهادینه شده است. به عنوان مثال یک پسر در بازی با خواهرش می داند صدایش بلندتر از اوست. یا در تصادف مرد می داند که اگر دیرتر به خانه برود مشکلی نیست بنابراین وقت کشی می کند تا خانم اذیت شده و از موضوع بگذرد. وقتی در مورد موضوع نهادینه شدن صحبت می کنیم منظورمان این موضوعات است. ممکن است با آن مرد صحبت کنید و بگویید: "آقا اصلا این رفتار شما صحیح نیست که با خانم صحبت می کنید صدایت را بالا ببرید." این کلام ما در چند جمله چقدر نقش دارد در موضوعی که در نهاد مرد شکل گرفته است؟ وقتی می گوییم در چه جایگاهی برای خشونت علیه زنان هستیم؟ در چنین بستری صحبت می کنیم و قابل ارزیابی نیست. ما در چه نقطه ای هستیم و وقتی قتل های ناموسی رخ می دهد، یعنی ماجرا به اوج رسیده است و بسیار بد است. اما ما داریم در مورد سطح میانی یا سطح عموم جامعه صحبت می کنیم. یادم می آید زمانی که قرار بود خانه پدری اکران شود می گفتند این زاده تخیلات کیانوش عیاری است. موقعی که اتفاق رومینا رخ داد همه گفتند دیدی زاده تخیلات نبود و این اتفاقات رخ می دهد؟ این اتفاقات موضوع بسیار دردناک و وحشتناک موردی است.

موضوعات همیشه مردانه نیست

سمانه نائینی افزود: باید یک پله پایین تر بیاییم و موضوعی که درباره اکثر زنان (زن خانه دار، روستایی، شهری، روشنفکر و...) رخ می دهد. موقعی که خانمی از خانه بیرون می رود پوشش از نظر مادر خانه مناسب نیست می گوید روسری ات را عوض کن! دختر مقاومت می کند. مادر حتی شهری و تحصیلکرده می گوید: "بابات ببیند تو را می کشد!"، "به بابات می گویم!" استمداد از قدرت مردانه می جوییم برای مقابله با خواست زنانه در حوزه پوشش، ساعت رفت و آمد، تحصیل و... موضوع این است که برعکس قتل ها که مردان داس به دست می گیرند، خشونت صرفا مردانه نیست. پشت پرده آن کسی که داس به دست گرفته ممکن است تعدادی خانم باشد. خانم و آقا بودن خشونت کنند اهمیتی ندارد مهم تفکر مردسالاری است که در ذهن ما ریخته شده است و ما آن را اجرا می کنیم. ما نظام مرد سالاری را پیاده می کنیم. نظام مردسالاری این نیست که مرد خانواده حرف بزند و من بگویم چشم. نظام مرد سالاری یعنی تفکری که اندیشه، خواست و نیاز زن را از آنچه که رخ می دهد حذف می شود و ساختارهای اجتماعی طوری چیده می شود که مردها در آن دیده شوند. نه این که صرفا مردان می خواهند بلکه با درونیات مردان سازگار است.

عملکرد بد در حوزه منع خشونت علیه زنان

وی افزود: این که بگوییم جامعه ایران در چه سطحی است؟ سوال کاملی نیست! اما این که ما در چه سطحی هستیم؟ ما در سطح خوبی نیستیم. ما به عنوان افراد جامعه ایران زندگی می کنیم به هزار و یک دلیل در جایگاه خوبی از تفکر، اندیشه و عملکرد در حوزه منع خشونت علیه زنان قرار نداریم. چون آن طور که باید و شاید در مورد این موضوع کار نشده است.

دختران شان را می کشند و به راحتی در دادگاه توضیح می دهند

فعال مدنی در حوزه زنان در پاسخ به این سوال که چرا وضعیت ما نسبت به سال های گذشته بهتر شده است؟ اظهار کرد: چون افرادی در جایگاه کنشگران اجتماعی به این موضوع پرداخته اند. یکی به این موضوع پرداخته که چرا نقص قانونی داریم که مردی دختر خود را به قتل می رساند و خیالش راحت است و به راحتی آن را در دادگاه مطرح می کند و می گوید که اگر پسر را می کشتم قصاص می شدم. اما در مورد خودم این اتفاق نمی افتد. این نقص قانونی را کنشگران مدنی مطرح کردند و در موضوعاتی مانند ازدواج کودکان نیز ورود پیدا می کنند. وقتی در مورد ازدواج کودکان صحبت می کنیم در حوزه زنان دسته بندی می شود چرا که نگاه جامعه روی دوش او می گذارد بازی کودکانه نیست. فعالان حوزه کودکان به آن می پردازند.

اهالی هنر و رسانه بیشتر مورد تعرض قرار می گیرند

این فعال مدنی در حوزه زنان با اشاره به تعرض هایی که به زنان می شود، گفت: در کمپینی که اخیرا به راه افتاد بسیاری از زنان در حوزه های مختلف در مورد تعرض های جسمی و جنسی صحبت کرده اند و اتفاقا تعرض ها در قشر متوسط به بالا و طبقه فرهنگی جامعه رخ می دهد. یعنی خانم هایی که اهل هنر و هنرآموز، رسانه و فعالیت های اجتماعی هستند. چه اتفاقی می افتد که این افراد مورد تعرض قرار می گیرند. در ذهن متجاوز چه می گذرد که حق خودش می داند که چنین درخواستی داشته باشد و اگر درخواستش اجابت نشد، وارد درخواست اجبار شود. در ذهن زن که تحصیلکرده و توانمند هستم چه اتفاقی می افتد که می ترسد و سال های سال این موضوع در سکوت باقی می ماند. با شروع چنین کمپین هایی ما می بینیم چقدر آدم های آشنا می شنویم و مردان متجاوزی پیرامون ما وجود داشتند و مورد تعرض قرار گرفته ایم.

ترس از تکه تکه های قضاوت

سمانه نائینی تاکید کرد: ما بارها در مورد آن صحبت کردیم و آن زن جرات نکرده است که در مورد تعرض صحبت کند و از تکه ای از قضاوت ما ترسیده است. بعد از آن هم پچ پچ شروع می شود؛ "چرا تا الان ساکت بودند؟"، "می خواهد موقعیت او را به خطر بیندازد!" مواجهه اولیه ما چیست وقتی بشنویم فردی در جایگاهی با یک خانم خبرنگار رفتار تعرض آمیزی داشته است؟ وقتی در باغ شخصی در نجف آباد به زنان تعرض شد چقدر شنیدیم که با پوشش بدی بودند؟ گفتیم که چطور زنی را محق می دانی که مورد تعرض قرار گیرد؟ جنس مواجه با شنیدن خبرهای تعرض چقدر است؟ این تعلیق ها خوب است. اگر بخواهیم بگوییم ما کجای این مسیر هستیم؟ باید بگویم که شاید در تفکر نهادینه نسل بعد از ما این باشد که زنان از حقوقی برخوردارند و حق انتخاب دارند. اگر فعالیت های کنشگران جایی در سال های دیگر در وجود افراد جامعه نهادینه شود.

زنگ ها را بزنید

این فعال مدنی در حوزه زنان در پاسخ به این سوال که چه موضوعی این فعالیت ها را تسریع می کند؟ گفت: برای پاسخ به این سوال به صحبت اول خودم برمی گردم. ما در مورد کدام ساحت زنان صحبت می کنیم؟ در مورد کمپینی که در هندوستان رخ داد. در این کشور مردم با رفتارهای اجتماعی همراه هستند. یک زمانی مردم این کشور برای خسته شدن انگلیسی ها بوق می زدند. صد سال از این موضوع گذشته است اما هنوز هم پشت خودروها نوشته شده که بوق بزنید و هنوز هم بوق می زنند. کمپینی در کشور هندوستان به نام "زنگ را بزن" راه افتاد. این کمپین با موضوع خشونت خانگی شروع به کار کرد. خشونت رفتار روتین و روزمره ای بود که معمولی به نظر می آمد. اگر کسی در خانه بود و صدای ضرب و شتم همسایه را می شنوم، بروم و زنگ خانه آنها را بزنم. آنقدر زنگ بزنم تا در را باز کنند. اولین اتفاق این است که زنگ زدن دعوا را قطع می کند و فاصله زمانی می گذرد که در را باز کند و این فاصله از خشم او می کاهد. وقتی همسایه را پشت در می بیند خجالت می کشد. حتی احتمال دارد آن مرد بگوید این دعوای خانگی است اما در دل خودش شرمنده و تخلیه روحی می شود. احتمالا خشونت کنترل شده و رفتاری نهادینه می شود. آماری پس از یکسال از این کمپین گرفته شد نشان می داد که به شکل قابل ملاحظه ای خشونت خانگی در آن منطقه جغرافیایی کاهش یافته بود.

محرومیت از همسر بودن

وی افزود: قانون کودک همسری تغییر کرد. بسیاری از کنشگران می گویند که خوب است که این قانون تغییر کرده است و پدرانی که می خواهند دخترشان را کمتر از سن قانونی به عقد مردی در بیاورد تحت تعقیب قانونی قرار می گیرد. اما پدری که می خواهد دخترش را شوهر دهد، دخترش را به عقد موقت یک پیرمرد در می آورد و دختر علاوه بر به دوش کشیدن کودک همسری، از حقوق قانونی همسر بودن هم محروم می شود. تا زمانی که این اتفاق در سطح جامعه تغییر نکند، قانونگذاری کارآیی ندارد. لازم است همزمان که پیگیر اصلاح قانون و کاستی های قانونی هستیم به شدت لازم است که در حوزه رسانه فعالیت هایی داشته باشیم برای سطح بسیار عام جامعه. لازم است همزمان که پیگیر اصلاح قانون و کاستی های قانونی هستیم به شدت لازم است که در حوزه رسانه و اجتماعی فعالیت هایی داشته باشیم که در سطح بسیار عام جامعه کنشگری را برانگیزیم و اگر خشونتی انجام می شود ما آن در مقابل آن واکنش نشان دهیم.

خشونت گران باید احساس بی شخصیتی کنند

سمانه نائینی با بیان این که زمانی در مدرسه ها چیزی به نام همیار پلیس وجود داشت، گفت: این همیاران پلیس در اتومبیل والدین را مجبور به اجرای کامل قانون می کردند. دنبال چیزی از این جنس باید باشیم. رفتار و کنش اجتماعی که در وجود ما بنشیند و فردی که خشونت می کند در وجود خودش احساس بی شخصیتی کند و بگوید: "من چه کسی هستم که سر یک زن فریاد می زنم؟" یا بگوید: "من کی هستم که کارمندم را اذیت کنم!" آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.