دایی قاتل، مادر سنگدل و برادرزاده ای که خانواده خود را به آتش کشید / در کرمان چه خبر است؟
حوادث رکنا: ـ مادری که دو فرزند دخترش را کشت، دایی مسلحی که خواهرزاده خود را به قتل رساند و برادرزادهای که خانواده خود را به آتش کشید، تیترهایی است که در سه ماهه ابتدای امسال از رسانههای استان کرمان منتشر شده است.
به گزارش رکنا،قتل رفتاری جنایی و خشن است که به انگیزه آدمکشی ارادی وعمدی اشاره دارد و باعث میشود فردی، فرد دیگر را به قتل برساند. جرم قتل یکی از جرایم خشونتآمیز است که در آن آسیب رساندن و صدمه وارد کردن با هدف نابودی جسمانی، تباه ساختن و از بین بردن فرد انجام میشود.
از نگاه اسلام قتل انسان بیگناه، یکی از گناهان کبیره است. وقتی انسان بیگناهی به ناحق کشته میشود، حق حیات و زندگی از او گرفته و او از بزرگترین حقی که دارد، محروم میشود. علاوه بر این قتل انسان بیگناه، اطرافیان او بهویژه همسر و فرزندان، پدر و مادر، خواهر و برادر مقتول را در شوک روحی روانی سهمگین قرار میدهد و شیرازه زندگی خانوادگی او را از هم میگسلد.
قرآن کریم نخستین تعدی و تجاوز انسان را بر انسان به صورت قتل نفس آورده و همین جنایت را منشاء و اساس نخستین تشریع جنایی در نخستین ادوار زندگی اجتماعی انسانهای اولیه نشان میدهد.
در اجتماعات ابتدایی قتل نفس و کیفر آن معمولا شکل انتقامجویی داشته و از حدود جنبههای شخصی و خصوصی تجاوز نمیکرده است، به این معنا که اگر ولی دم قدرت داشت و میتوانست در مقام قصاص بر میآمد و در غیر این صورت راه دیگری برای انتقام و مجازات وجود نداشت.
قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوبه سال 1392 جرم قتل را به سه گروه عمد، شبه عمد و خطای محض تقسیم کرده است، در بررسی قتل عمد سه حالت برای وقوع این نوع قتل عنوان شده است که در حالت اول؛ حالتی است که شخص قصد کشتن شخص دیگری را دارد. اعم از اینکه فعل و رفتار و عملی که برای این کار انجام میدهد به لحاظ عرفی کشنده باشد یا نباشد.
حالت دوم؛ حالتی است که شخص، قصد کشتن شخصِ دیگری را ندارد، در حالیکه قصد فعل یعنی قصد انجام عملی را که به لحاظ عرفی کشنده است، داراست و در حالت سوم؛ حالتی است که شخص نه قصد کشتن شخص دیگری را دارد و نه عمل و رفتار او به لحاظ عرفی کشنده است اما وقوع این عمل نسبت به یک شخصِ خاص که دارای وضعیت خاص مثل کهولت سن، بیماری و … است به لحاظ عرفی کشنده و سبب قتل میشود.
در ماده 207 قانون مجازات اسلامی آمده است که هرگاه مسلمانی کشته شود قاتل قصاص میشود و معاون در قتل عمد به 3 سال تا 51 سال حبس محکوم میشود. همچنین در ماده 208 این قانون آمده است هرکس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته باشد ولی از قصاص گذشت کرده باشد و اقدام وی باعث اخلال در نظم جامعه یا خوف دیگران شود موجب حبس تعزیری از 3 تا 10 سال خواهد بود.
قانونگذار در ماده 220 مجازات اسلامی تصویب کرده است که پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد و در تبصره ماده 208 آمده است که در این مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از یک تا پنج سال است.
بنابر ماده 209 این قانون نیز هرگاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است بنابراین باید ولی زن قبل از قصاص قاتل، نصف دیه مرد را به او بپردازد.
آنچه که ما را به نوشتن این گزارش وا داشت تنها آشنایی و آگاهسازی جامعه از پدیده قتل، جرمشناسی و قوانینی که برای قصاص فرد قاتل در کشور وجود دارد نیست بلکه وحشتانکتر از آن پدیدهای است که این روزها در استان کرمان شاهد آن هستیم و آن هم پدیده خانوادهکُشی در استان کرمان است.
ساعت حدود 14 روز 23 اردیبهشتماه امسال بود که دادخدا سالاری دادستان مرکز استان کرمان از دستگیری عامل حریق عمدی به فاصله 5 ساعت بعد از جنایت خبر داد و اظهار داشت: متاسفانه در این حادثه سه نفر جان خود را از دست دادهاند و یک نفر نیز به شدت مجروح شده است.
وی با بیان اینکه فرد مجرم برادرزاده این خانواده بود که در اقدامی ناشی از بیاطلاعی و خشم آنی اقدام به آتش زدن منزل عمه خود کرده است افزود: علت اصلی این حادثه اختلافات خانوادگی مربوط به حوزههای مالی و ارث بوده است.
ساعت حدود 23 شب 18 خردادماه سال جاری بود که کوروش احمدیوسفی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان از قتل دو دختر 6 و 11 ساله خبر داد و گفت: این دو دختر با نامهای سوگند و فاطمه براثر مسمومیت با متادون که مادرشان به آنها داده جان خود را از دست دادند.
مادر این دو کودک بیگناه در اظهارات اولیه بعد از وقوع قتل در اعترافاتی تلخ میگوید که وقتی با شوهرم ازدواج کردم متوجه شدم او اعتیاد به مواد مخدر تریاک دارد. خیلی سعی کردم ترک کند، ولی فایدهای نداشت. تا اینکه بعد از چند سال شوهرم از مصرف تریاک به شیشه روی آورد. بعد از آن بود که استرسها و مشکلات روحی من شروع شد و دیگر از شوهرم میترسیدم و احساس خطر میکردم.
وی بیان کرد: از ترس جان خودم و بچههایم درنهایت تصمیم به جدایی گرفتم و با دخترهایم به خانه پدریام رفتیم اما همچنان مشکلات روحی و استرسها مرا رها نکرد. خیلی سعی کردم تحت درمان قرار بگیرم، پیش روانپزشک و روانشناس هم رفتم و تحت درمان بودم اما دیگر نتوانستم طاقت بیاورم. یک شب که داشتم به مشکلاتم فکر میکردم، تصمیم گرفتم به زندگیمان پایان دهم. مشکلات مالی و استرسهایم هر لحظه بیشتر میشد، برای همین به دخترهایم متادون خوراندم. میخواستم خودم هم بخورم، ولی منتظر ماندم ببینم وضع دخترهایم چه میشود. ساعت 7 صبح وقتی دیدم حال دخترانم بد است تازه فهمیدم دست به چه کاری زدم که از مردم و خانوادهام درخواست کمک کردم.
امروز جمعه حدود ساعت 13:30 بعدازظهر23 خردادماه به فاصله کمتر از 10 روز از خبر قتل فاطمه و سوگند توسط مادرشان، سردار عبدالرضا ناظری فرماندهی انتظامی استان کرمان از دستگیری دایی مسلحی خبر داد که در اقدامی جنونآمیز خواهرزاده خود را به قتل رسانده است.
وی در تشریح جزئیات این قتل اظهار داشت: این قاتل 26 روز قبل به قصد انتقامگیری و در انظار عمومی در شهر کرمان با شلیک گلوله این اقدام جنایتکارانه را انجام و به استانهای اصفهان و یزد متواری شده بود که در نهایت کارآگاهان پلیس استان با پیجوییها و تعقیب و گریز شبانهروزی قاتل مسلح را بامداد جمعه در مخفیگاهش در شهرستان انار دستگیر کردند.
اینها خبرهایی است که مسئولان استان کرمان طی سه ماهه ابتدای امسال در سبقت از یکدیگر که کدامشان اولین خبر را بدهد و بعضیهایشان ابتدا در رسانههای اختصاصی دستگاه مربوطه منتشر کردهاند تا رسانه دستگاه مطبوعه به جامعه معرفی شود و رسانههایی هم که در سبقت از یکدیگر که کدامشان اولین رسانهای باشد که آن را منتشر میکند به مردم دادهاند.
شاید احساسی باشد اما خواندن هر کدام از این خبرها بهویژه خبر انتشار قتل دو دختر معصوم آن هم توسط مادرشان و اظهارات این مادر بعد از جنایت کافی است که ساعتها اشک در چشمانت حلقه بزند، بغض کنی و تمام دردهایت را فراموش کنی و یک جامعه را در بُهت و افسردگی روحی ببرد که چه شده است؟
خانوادهکُشی در استان کرمان پدیدهای است که این روزها مسئولان از آن خبر میدهند و جای این سوال باقی است که دستگاههایی مانند معاونت سیاسی اجتماعی استانداری کرمان، معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کرمان، اداره کل اجتماعی استانداری کرمان، اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان، معاونت پیشگیری فرماندهی انتظامی استان کرمان، صدا و سیمای مرکز استان کرمان، آموزش و پرورش استان کرمان، حوزههای علمیه، بهزیستی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان چه وظایفی در برابر این پدیده دارند و آیا آنها فقط باید خبر بدهند.
اعتبارات میلیاردی پیشگیری از آسیبهای اجتماعی کجا هزینه میشود و چرا نباید خلاهای ساختاری بررسی شود؟ چرا نباید تعامل بین دستگاههای متولی اختلالات روانشناسی و اعتیاد و مداخله در امور خانوادهها وجود داشته باشد؟ آیا باید کودکان و دختران بیگناه قربانی شوند تا ما باور کنیم که جزیرهای و پراکنده عمل میکنیم و همین عدم انسجام در برنامهها و عدم تعریف اولویتبندی باعث شده تا اجرای برنامهها اثری نداشته باشد.
فاطمهالسادات حسینی مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان اخیرا در مکاتبهای با معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، فریبا نظری مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده، محمود عباسی معاون حقوق بشر و امور بینالملل وزارت دادگستری و دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک و همچنین مجمع نمایندگان استان کرمان و رونوشت آن به محمدجواد فدائی استاندار کرمان، یدالله موحد رئیس کل دادگستری استان کرمان و همچنین محمدصادق بصیری معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کرمان به بررسی عوامل این حوادث پرداخته و پیشنهاداتی در 29 بند بهعنوان پیشنهادات موثر در مورد لایحه حقوق کودک و موارد فقهی و حقوق خانواده عنوان کرده است.
در پیشنهاد هجدهم این نامه اداری آمده است که مجازات تعزیری برای قتلی مانند فرزندکُشی توسط پدر خانواده که عواطف عموم مردم را جریحهدار نموده به تشخیص قاضی که مدعیالعموم است و با رعایت عدالت میتواند زمان حبس قاتل اضافه گردد و مثلاً میزان حکم این قتل از 10 سال به حبس ابد تبدیل شود و بهدلیل بیرحمانه بودن قتل و نفرت عمومی جامعه صدور چنین احکامی امکانپذیر است.
همچنین در پیشنهاد شانزدهم آمده که برای اینکه حقوق کودکان آسیبدیده ازخانواده و یا جامعه حفظ شود و در خصوص مشکلات آنها تصمیمگیری سریع و منطقی صورت گیرد باید تعامل بیندستگاهی بین بهزیستی و دادگستری و نیروی انتظامی محقق گردد و بهتر است اورژانس اجتماعی پیوست قضایی هم داشته باشد و این مرکز به صورت مشترک فعالیت نماید.
در پیشنهاد سوم این مکاتبه اداری آمده که ماده 6 لایحه سازمان بهزیستی را مکلف مینماید تا مددکار اجتماعی در قالب فوریتها وجود داشته باشد و باید دقیقتر و به تناسب جمعیت هم تاکید شود که مثلاً برای هر 50 کودک یک مددکار و یک روانشناس ویک حقوقدان وجود داشته باشند و نیروی کادر باید دقیق تعریف شود.
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ آیه شماره 9 سوره تکویر است که میفرماید به کدامین گناه کشته شدید؟ این پیام قرآن در زمان جاهلیت بود و امروز رومیناها وسوگندها و فاطمهها به دست پدر و مادر کشته میشوند یکی با داس و خشم و خشونت مردانه، دیگری با شربت نعنا و متادون ویژگی لطیف زنانه ومادرانه. هر دو قاتلند و هر دو بیمار روانی که ریشه درمسائل دوران مختلف زندگی آنها دارد و قطعا مسائل فرهنگی اجتماعی، اقتصادی ، اعتیاد و اختلالات شخصیتی در این نمونه قتلها نقش دارند اما باید مدیران و مسئولان این جاهلیت مدرن را ریشهیابی و بررسی کنند تا دوباره شاهد قربانی شدن کودکان و دختران مظلوم و بیگناه به دست والدین و یا کشته شدن افراد خانواده به دست عمو و برادرزاده و دایی نباشیم.
گزارش از ثارالله انکوتی
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر